#دهه_کرامت #مدح_امام_رضا
#فولکلور
حرم لبخنده، آرومه، عزیزه ،دست و دل بازه
حرم سنگ صبوره ، مهربونه ،محرم رازه
یه موقع سفرهی عقده ، یه وقت درمون بیمارا
یه وقت آغوشه واسه چشمای خیس عزادارا
حرم شیرینیِ لبخند، توی جیب خادمهاس
یه کاسه آب سقاخونه توی هق هق گرماس
یه چشمه اشک شوقه تو دل هر تکه آیینه
جواب نامهی توی ضریحه ، بال آمینه
حرم همراه آدم، تو هجوم روزای سخته
اذون اولِ تو گوش نوزادای خوشبخته
برای غربت زائر ،حرم گرمای یه خونه اس
برای بال زخم یه کبوتر مرهمه، لونه اس
حرم اعجاز چایی واسهی یه شونهی خسته اس
یقینه واسه اون که کرده کل عمرشو دست دست
نسیم دل بخواه دور فواره اس سر ظهرا
دل شاد یه بچه اس واسه رو هم چیدن مهرا
یه نقشه توی برگ اول ادعیه هامونه
برای نوجوونا نقشهی یه گنج پنهونه
صدای شوق نقاره اس، صدای گرم امیده
خراسانه جواز رفت و آمدهای خورشیده
طناب دست یه معلوله که رو پاش وایساده
دل یه پنجره اس که میشنوه با اینکه فولاده
یه امضای عزیزه که قد یه دنیا می ارزه
حرم برگ برات کربلای یه کشاورزه
تسلای دل دلگیریه که با خودش قهره
سلام اول صبح خیابونای یه شهره
پناه بی کسی های یه همسایه اس که غمگینه
نمیشناسن حرم رو عنکبوتا غصه مون اینه
🔸شاعر:
#سعیده_کرمانی
===========================
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فولکلور
راز آئینه رو برملا نکن
خودتو این همه جابجا نکن
الهی درد و بلات به جون من...
در خونه رو تو دیگه وا نکن
یعنی میشه دوباره صدام کنی
از دل این همه غم رهام کنی
اینقَدَر به دندههات فشار نیار...
نفست در نمیاد سلام کنی
زندگیمون داره زیر و رو میشه
بودنت داره یه آرزو میشه
زینبت رو تا میرم آروم کنم...
گریهی حسین تو شُرو میشه
گرد غم نشسته روی دامنت
چه بساطی شده جارو کردنت
دیگه جون مرتضی زمین نخور
بخدا داره میبینه حسنت
بغض چشمای ترت کشته منو
زخمای بال و پرت کشته منو
اشکِ بندِ رختِ خونه دراومد
شُستشوی بسترت کشته منو
داغ حیدرِ تو غربتش شده
همه جا نَقلِ مصیبتش شده
دلِ رفتنِ به مسجد ندارم...
قاتلت امامجماعتش شده
زخم بازوت دلمو تکون میده
عطر پیرهنِ تو بوی خون میده
منو هرجا میبینه قنفذِ پست
غلاف شمشیرشو نشون میده
مگه حرمتت حریم حج نبود؟!
کاشکی دشمن تو اهل لج نبود
لااقل گیر نمی کردی پشت در...
کاشکی میخِ گُر گرفته،کج نبود
لب من باید خدا خدا بگه
دردِ دلهاشو توو ربّنا بگه
حسرتش علی رو داره میکُشه
محسنم نشد یه بار بابا بگه
دلمو عذابِ بی اموون نده
به من اسباببازیشو نشوون نده
لالایی خوندتو عرشو سوزوند...
اینقَدَر گهوارهاشو تکوون نده
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————