#امام_علی #مدح_امام_علی
#قصیده
میکشدم تا قلم به صفحهی دفتر
مرغ دلم میکشد به سمت نجف پر
روح مرا میبرد به مقبرهی نوح
فکر مرا میبرد به دیدن آن فر
فر چه بگویم شکوه عرش معلی
جنت و فردوس پیش اوست محقر
تاک چنان است دور مضجع آن بت
مست شود هرکسی به قدر مقدر
آدم و نوحند دور او چو محافظ
حال بگو با کهاش کنیم برابر
نفس نفیس نبیّ احمد محمود
شخص شخیص ولی و والی و رهبر
آنکه به مدحش دو صد هزار قصیده
قدر رباعیست بلکه باز سبکتر
ِآنکه ز مهرش کشیده سینهی ما تیر
بهمن مدحش مرا نشانده به آذر
آنکه زره شد رسول را همهی عمر
زخم به روز احد شدهست سراسر
آنکه پی مرگ رفته در شب هجرت
خفته به جای رسول در دل بستر
حبل متین آن ضمیر لحمک لحمی
روز قسم خوردن است جان پیمبر
منزلتش نزد احمد است چو هارون
والد شبّیر و شبّر است و مشبّر
مرتبه اش را مگر خدا بنویسد
هرچه بگویم بخوان هزار برابر
صوت خداوند وقت لیله السراء
دست خداوند وقت کندن خیبر
چشم خداوند وقت دیدن زهرا
گوش خداوند در شنیدن کوثر
راز خداوند وقت خلق عوالم
نور خداوند وقت ظلمت اکبر
وقت دمیدن به خاک روح خداوند
عبد خداوند تا به لحظهی آخر
معجزهی احمدی نه کاغذ و خط است
معجزهی احمد است حضرت حیدر
اوست که قران ناطق است به دنیا
اوست که قران جاری است به معبر
برق نگاهش دلیل روشنی روز
شمس جمالش چراغ عرصهی محشر
یک نفس اعجاز او به وقت جوانیست
بردن خورشید در غروب به خاور
بذل چنان کرد در خویش به سائل
خویش اولوالامر شد گدای توانگر
جن و ملک را امام کیست به جز او
حیدر و صفدر امیر اول و آخر
همسر صدیقه کیست جز یل صدیق
طاهره را شوو مباد غیر مطهر
هجرت و جنگش شکوه هر دو عمل بود
ابن اخ حمزه و برادر جعفر
بسته به ابروی او توازن هستی
ارض و سما را علیست یک تنه لنگر
وقت ملاقات با یتیم چو کودک
وقت نبرد است آنجناب غضنفر
صف به صف از هول صفدرند فراری
وز غضبش قبض روح هر جگرآور
دیده علی را هرآنکه باخته دل را
عبدودش باخت بعد دیدن او سر
ضربت او افضل از عبادت عالم
از متقدم گرفته تا متاخر
مرحب آن دم که دید تیغ علی را
گفت فقط مرحبا و شد حب و شد مر
اینکه پیاده است در نبرد عجب نیست!
شیر خدا را چه حاجت است به استر
حال بگو با تمام آنچه که گفتم
کیست وصی خود علیست یا کس دیگر
آدم عاقل کجا قیاس نماید
حیدر را با دو پیرمرد سبکسر
آن دو فراری به کوه از دل پیکار
آن دو دهان پاره آن دو بی در و پیکر
آن دو لقب دزد بلکه آن دو فدک دزد
آن دو منافق همان دو غاصب منبر
آن دو نفر صاحبان منکر معروف
آن دو که معروف بوده اند به منکر
ننگ به من باد اگر شبیه ببینم
آن دو نفر را به موی استر قنبر
غرق شد آنکس که سمت جوی دگر رفت
شیعهی مولاست در غدیر شناور
((حق و علی مدقمند و لایتجزا
حق و علی باهمند و لایتغیر))
گفت علی باب شهر علم رسول است
کاش قبولم کند شوم سگ آن در
گفت ببیند مرا هرآنکه بمیرد
کاش بمیرم ببینمش دم آخر
شوق حریمش گرفته صبر و قرارم
چون هوس کودکی به سینهی مادر
حاصل طبعم همین چکامهی سست است
هدیه نمودم رطب به نخل تناور
او که زمین کاغذ است شان کمش را
کی کُنَدَش مدح این قصیدهی لاغر
مدح علی کار هیچ همچو منی نیست
اوج هنر مر مراست شرح ابوذر
فهم علی قدر عقل ناقص من نیست
طایر این عرصه نیست مالک اشتر
رخصت اگر داده است تا که بگویم
اندکی از فضل او اگر چه به ابتر
خاک درش را رسانده است به خورشید
ذره ام از لطف بوتراب شدم زر
🔸شاعر:
#سید_محمد_حسین_حسینی
=========================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan
#امام_علی #مدح_امام_علی
آمدم باز کنم چشم پر از باران را
و به عطر نجف آغشته نمایم جان را
آمدم در طلب سورۀ والشمس و ضحی
یک دل سیر تماشا کنم این ایوان را
آدم و نوح و محمد به حرم آمدهاند
تا به الگوی علی شرح دهند انسان را
آیه آیه همه جا مدح علی میخواندند
ای دل غافل من باز بخوان قرآن را
أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ؟
جز علی کیست که روشن کند این برهان را
خواستم شمّهای از رزم علی بنویسم
نتوانم که به تصویر کشم طوفان را
او که از بدر و احد، خیبر و خندق آمد
تا به شمشیر دودم مسخ کند شیطان را...
شاخص عدل الهی بُوَد و میسنجند
به ترازوی مساوات علی، میزان را...
آنچه گفتیم فقط قطرهای از دریا بود
من که نشناختم آن وسعت بیپایان را
🔸شاعر:
#محمد_غفاری
=========================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan
#امام_علی #مدح_امام_علی
خدا به عشق ٍعلی آفرید دنیا را
به اعتدالٍ علی آفرید عقبیٰ را
به قدر ٍقامت ٍنام ٍعلی ولی الله
کشید بر سرٍ کوه آفتابٍ زیبا را
هم اینکه ماه ٍرخش برزمین نمایان شد
از آبـــــروی علی پُر نمود دریا را
دمید با دمٍ قدسش جهان مقدس شد
نشاند آدم و نوح و خلیل و موسیٰ را
خدا چقدر به نامٍ علی ارادت داشت
به احترام ٍ علی آفرید زهرا(س) را
نوای احمدی از ذوالفقار بالا رفت
که سجده گاه کند، مسجد وکلیسا را
علی امیر، علی بوتراب، علی اعلی
خدا به دستٍ نبی داد دستٍ مولا را
به حبٍ ساقی کوثر علی سلام الله
خدا به آتش دوزخ نمی بــرد ما را
علیست اَشرفُ و زَین و حَلیف و باب الله
خدا به مهر علی وا نموده درها را
🔸شاعر:
#صفیه_قومنجانی
=========================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan
#امام_علی #مدح_امام_علی
میشوم تا از زمانه خسته میگویم علی(ع)
در سکوتم با زبانِ بسته میگویم علی(ع)
از مرام ِ نارفیقان میخورم هر جا زمین
ناتوان! با زانوانِ خسته میگویم علی(ع)
هستیِ قرآن علی(ع)، تفسیرِ المیزان علی(ع)
پای درس عالِمِ برجسته میگویم علی(ع)
میخورَد مُهرِ قبولی توبه ام! تا با ادب
پابهپایِ زاهدِ وارسته میگویم علی(ع)
در وضو؛ دل را روانه میکنم سمتِ نجف
در اذان با عرشیان پیوسته میگویم علی(ع)
می نشینم گوشه ای بر قامتش زل میزنم
مثل زهرا(س)عاشق و دلبسته میگویم علی(ع)
نیست از نامش در این عالم حلاوت بخش تر
تا به پیغمبر(ص) شوَم وابسته میگویم علی(ع)
عطرِ نخلستانِ حیدر میدهد! چون سالهاست
هر چه میگیرم ز خرما هسته میگویم علی(ع)!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
=========================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan
#امام_علی #مدح_امام_علی
ﺩﺭ ﺣﺮﻳﻢ ﻛﻌﺒﻪ ﺷﺎﻩ ﺍﻧﺲ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺩﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ، ﺁﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﻛﻌﺒﻪ ﺧﻮﺩ ﻗﻠﺐ ﺟﻬﺎﻧﺴﺖ ﻭ ﺯ ﻏﻴﺐ ﺫﺍﺕ ﺧﻮﻳﺶ
سرِّ ﻏﻴﺐُ ﺍﻟﻐﻴﺐ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﻣﻤﻜﻨﻲ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﺪ ﺍﻣّﺎ ﻭﺍﺟﺐ ﺁﻣﺪ ﺩﺭ ﻇﻬﻮﺭ
ﮔﺸﺖ ﺟﺴﻤﻲ ﻇﺎﻫﺮ ﺍﻣّﺎ ﺳﺮِّ ﺟﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﮔﺮﺩ ﻋﺎﻟﻢ ﭼﻨﺪ ﻣﻲﺟﻮﻳﻲ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺑﻲ ﻧﺸﺎﻥ
ﺑﻴﻨﺶ ﺍﺭ ﺩﺍﺭﻱ ﺟﻤﺎﻝ ﺑﻲ ﻧﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﺗﺎ ﻛﻨﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺻﻒ ﻭ ﺷﺌﻮﻥ
ﺩﺭ ﺷﻬﻮﺩ ﺍﺯ ﻏﻴﺐ ﺁﻥ ﮔﻨﺞ ﻧﻬﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﻃﺎﻟﺒﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﮋﺩﻩ ﺩﻩ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺁﻣﺪ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ
ﻣﻴﻜﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻦ ﺧﺒﺮ ﭘﻴﺮ ﻣﻐﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﻋﺸﻘﺒﺎﺯﺍﻥ ﺭﺍ ﺣﺒﻴﺐ ﺑﺎﻭﻓﺎ ﮔﺸﺖ ﺁﺷﻜﺎﺭ
ﺩﺭﺩﻣﻨﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﻃﺒﻴﺐ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﺍﺣﻤﺪ ﻣُﺮﺳﻞ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺡ ﺭﻭﺍﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ
ﺑﻬﺮ ﺁﻥ ﺭﻭﺡ ﺭﻭﺍﻥ، ﺭﻭﺡ ﺭﻭﺍﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﺗﺎ ﻛﻪ ﺑﻨﻤﺎﻳﺪ ﺑﻠﺎﻏﺖ ﺭﺍ ﻧَﻬَﺞ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ
ﺁﻥ ﺧﺪﺍﻱ ﻧﻄﻖ ﻭ ﺧﻠّﺎﻕ ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪید
ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺧﻮﺍﻧﻤﺶ ﺟﺰ ﺣﻖ ﭼﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ
ﻓﺎﺵ ﻣﻲﺑﻴﻨﻢ ﻛﻪ ﺣﻖ ﻓﺎﺵ ﻭ ﻋﻴﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﺑﺎ ﻭﻟﺎﻳﺶ ﺩﻝ ﺯ ﻫﻮﻝ ﺭﻭﺯ ﻣﺤﺸﺮ ﺍﻳﻤﻦ ﺍﺳﺖ
ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﻬﻒ ﺍﻟﺎﻣﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﺣﺐّ ﻭ ﺑﻐﻀﺶ ﻣﻲﺩﻫﺪ ﺍﺯ ﻫﺎﻟﻚ ﻭ ﻧﺎﺟﻲ ﺧﺒﺮ
ﺑﻬﺮ ﻧﻘﺪ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺧﺎﻟﺺ، ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ
ﻛﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻛﻒِ ﻓﻴّﺎﺽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺤﺮ ﻭ ﻛﺎﻥ
ﺁﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﻮﺩ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺑﺤﺮ ﻭ ﻛﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﻳﺪ؟
ﺧﻴﺰﺩ ﺍﺯ ﻫﺮﺟﺎ ﻏﻠﺎﻣﻲ ﺑﻬﺮ ﺩﺭﮔﺎﻫﺶ ﺑﻠﻲ
ﻗﻨﺒﺮ ﺍﺯ ﺯﻧﮓ ﻭ"صغیر" ﺍﺯ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﭘﺪید
🔸شاعر:
مرحوم #استاد_صغیر_اصفهانی
=========================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan
#امام_علی #مدح_امام_علی
هرآنکس حُبِّ حیدر را تمنا میکند هر دم
دلش را جایگاه عشق مولا میکند هر دم
کسی کز اشیاقِ دل نظر بر دُرّ میاندازد
ثواب روُیت روی علی را میکند هر دم
نجف عاشقترینها را به سوی خویش میخواند
نجفرفته، هوای کوی مولا میکند هر دم
علیٌ حُبّهُ جُنَّه، قَسیمُ النّار والجَّنَه
ولایش جنت و دوزخ مُجزّا میکند هر دم
رسول الله، افلاک است تحت منظرش اما
خدا را در جمال "او" تماشا میکند هر دم
مگر میشد به یک شب در چهل منزل یکی باشد
علی هست آنکه حل این معما میکند هر دم
شگفتی آفرین باشد، ولی المومنین باشد
خداوند تعالی را هویدا میکند هر دم
به ایوانش اگر رفتی، مباشی کمتر از خورشید
که خورشید ارتزاق نور از اینجا میکند هر دم
تمام آفرینش چشم بر دست علی دارد
ولی مولا نظر بر دستِ زهرا میکند هر دم
🔸شاعر:
#محمد_جواد_مطیع_ها
=========================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan
#امام_علی #مدح_امام_علی
ای نفسهایت دلیل خلقت لیل و نهار
ای به اذنت آسمانها کهکشانها استوار
ای یگانه ای پس از معبود صاحب اختیار
هر چه دارد از تودارد از تو دارد روزگار
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
هیچ کس مثل تو از اسرار حق آگاه نیست
ای یداله هیچ کس غیر از تو عین الله نیست
هرکه شد همراه تو تا به ابد گمراه نیست
هر که شد خاک کف پای علی شد رستگار
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
دل علی دلبر علی دلخواه علی دلدار علی
سر علی سرور علی ساغر علی سردار علی
فاطمه میگفت روزی یکصد و ده بار علی
بی قرارم بی قرارم بی قرارم بی قرار
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
یا علی و یا علی أنْتَ اَمین أنْتَ یقین
یا علی و یا علی أنْتَ و قرانٌ مبین
یا علی و یا علی أنْتَ امیرالمومنین
ای که داده نام زیبایت به دنیا اعتبار
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
عالم و ادم به قربان تو شاه لو کشف
لطف تو جاری ست در ارض و سما از هر طرف
با نگاهت سنگ بی مقدار شد دُرّ نجف
ای وصیُ المصطفی ای شاه ای دلدل سوار
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
هو علی اعلا علی بالا علی والا علی
مادر ما حضرت صدیقه و بابا علی
یا علی و یا علی و یا علی و یاعلی
این زمین و آسمان شاگرد و تو آموزگار
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
ای به عشقت روز و شب خیل ملائک سینه چاک
ما همه از خاک هستیم و تویی بابای خاک
یا امیرالمومنین یا مرتضی روحی فداک
در وجود پاک تو آیات حق شد آشکار
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
یا علی ای اولین و آخرین امید ما
یا امیرالمومنین ای مرجع تقلید ما
در حقیقت روز میلاد تو باشد عید ما
ای میان خلق عالم عاشقانت بی شمار
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
🔸شاعر:
#محمود_یوسفی
=========================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan
#امام_علی #مدح_امام_علی
همین که بادها خواندند با هوهو سرودش را
ملائک مژده آوردند در عالم ورودش را
زنان مصر دست خویش را با دیدن یوسف...
ولی کعبه به شوق دیدن حیدر وجودش را...
بجز مولای ما دیگر امیری نیست در تاریخ
که خود زحمت کشید اما به مردم داد سودش را
نه ملاها و عالمها، نه سائلها و مسکینها
ندانستند قدرش را، نفهمیدند جودش را
زمین و آسمان و منبر و محراب دلتنگاند
رکوعش را، سجودش را، قیامش را، قعودش را
فراز مطلق دنیاست وقتی در تمام عمر
ندیده هیچکس جز لحظهی سجده فرودش را
خودش را مرکب طفل یتیمی میکند مردی
که شمشیر آرزو دارد ببیند رنگ خودش را
کسی که حق او را ناجوانمردانه غاصب شد
گناهی کرد و در چشم دوعالم کرد دودش را
چهمیکردیم اگر این ذکر در دنیایمان کم بود؟
جهان بینام زیبای "علی" مثل جهنم بود
اگر حتی بیفتد در زوایای جهان آتش
نمیسوزم که از عشق علی دارم به جان آتش
به آتش میکشم خود را و از خود میزنم بیرون
که دنیای تعلق را بسوزاند همان آتش
خودش عمریست که در شعلههای کینه میسوزد
کسی که آرزو دارد برای دیگران آتش
اگر از هرکسی -غیر از علی- دم میزدم، بیشک
به چشم خویش میدیدم که دارم بر زبان آتش
کجا آتش گلستان بقا میشد بر ابراهیم
اگر مولا نمیفرمود اذنش را بر آن آتش
همین که ذوالفقارش را به عزم رزم بردارد
میاندازد به ضربی در زمین و در زمان آتش
اگر از اهل دوزخ یکنفر یک یاعلی میگفت؛
به یُمن نام او خاموش میشد ناگهان آتش
برای دوستانش میشود عرش خدا تزیین
برای دشمنانش میشود هفتآسمان آتش
ندارد هیچکس غیر از تو این شانوشجاعت را
قرائت کن برای خلق آیات برائت را
بساط غصه را از هر دلی برچیدهای مولا
که دنیا شادشد هربار که خندیدهای مولا
زمین درگیر تاریکی مطلق مانده بود اما
تو مثل ماه بر شبهای آن تابیدهای مولا
از آن روزی که در کعبه به دنیا آمدی دیگر
در عالم قبلهی دلهای ما گردیدهای مولا
تو عینالله ناظر بودهای یعنی به چشم دل
خدا را قبل و بعد هر عبادت دیدهای مولا
کسی با دستخالی رد نشد از آستان تو
که حتی در نماز انگشتری بخشیدهای مولا
لباس تازه پوشیدند از لطف تو سائلها
اگرچه خود عبایی کهنه را پوشیدهای مولا
چه شبها که دعای خیر کردی آن کسانی را
که عمری بابت رفتارشان رنجیدهای مولا
نخواهد دید مانند تو را دیگر، که بعد از این
تو در چشم جهان خواب خوش نادیدهای مولا
جهان و هرچه درآن هست پیش تو اضافی بود
برای تو دو قرص نان، دو رخت کهنه کافی بود
رها کن جسم را یکلحظه و جان را تماشا کن
علی را بنگر و آیات قرآن را تماشا کن
در اخلاص علی، حلم علی، راز و نیاز او
صفا بنگر، فتوت بین و ایمان را تماشا کن
علی گندم نخورده در تمام عمر ای آدم!
تجلّی "وفا بر عهد و پیمان" را تماشا کن
چو دیدی نعرهی"هل مِن مبارز؟"میزند در جنگ
یلان ساکت و سر در گریبان را تماشا کن
یکی پرسید از پیغمبر خاتم؛ عبادت چیست؟
علی را دیده و فرمود؛ ایشان را تماشا کن
کمی از ماجرای دشت ارژن را اگر خواندی
هر آیینه کمال بهت سلمان را تماشا کن
برای دیدن پیغمبران دلتنگ اگر بودی
علیجان را، علیجان را، علیجان را تماشا کن
از آن روزی که فرمودی تو را با مرگ میبینیم
برای مرگ ما شوق دوچندان را تماشا کن
برای دیدن مولا هزاران بار میمیریم
اگر هرشب بهشوق وعدهی دیدار میمیریم
نخواهد ماند دیگر شبهه در دین بعد از این نقطه
که بالا میرود دست تو تا بالاترین نقطه
به اذنالله یاری از تو میجوییم و میگوییم؛
ایاک نعبد نقطه، ایاک نستعین نقطه
نه مانده حرفی از هر علم در نزد تو نامعلوم
نه دور از چشم تو در آسمان و در زمین نقطه
اگر هم خطبهی بینقطه و هم بیالف داری
پر است این آستینت از الف، آن آستین نقطه
تویی آن نقطهای که رفته زیر با بسمالله
که اسرار الهی جمع باشد در همین نقطه
فراوان است جای زخم و پینه بر تنت، اما
نداری از ریا یا سجده بر بت در جبین نقطه
تویی اول، تویی آخر، که در محشر سوالی را
جوابی نیست جز نام؛ امیرالمومنین .
میآید یکنفر مثل تو از نسل تو ای مولا
نخواهد شد کموبیش از همه ارکان دین نقطه
میآید تا جهان یکبار دیگر با علی باشد
شعار مردم سرتاسر دنیا علی باشد.
🔸شاعر:
#مجتبی_خرسندی
=========================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan
#امام_علی #مدح_امام_علی
مایی که گشته ایم پریشانش این چنین
باید شویم خیره بر ایوانش این چنین
بیرون زده است خوشه ی انگور از ضریح
او رزق می دهد به فقیرانش این چنین
ما قصد کرده ایم که خاک رهش شویم
گر دست می بریم به دامانش این چنین
باید هر آن چه هست به قربان او شود
وقتی که گشت فاطمه قربانش این چنین
راهی به غیر راه علی مستقیم نیست
آری خدا نوشته به قرآنش این چنین
**
غیر از شب ولادت او کعبه هیچ گاه
پاره نبوده است گریبانش این چنین
🔸شاعر:
#شهریار_سنجری
=========================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan
#امام_علی #مدح_امام_علی
نمیابم میان تاجداران چون تو شاهی را
که شاهان هم نمیابند چون تو سر پناهی را
اگر انکار دوزخ کردهام حب تو علت بود
که مهرت بسته روی خلق درب هر گناهی را
تمام انبیا از پیروان مکتبت هستند
که سوی حق نمیابند جز راه تو راهی را
سلاحی نیست در عالم ز ابروی تو کاری تر
که بر آن گر گره افتد براندازد سپاهی را
به جز پوچی چه دارد زندگی منکران تو
چه تاوانی برازندهاست آخر این تباهی را
زمانه باز هم بر غربت مولای ما افزود
برای خود بنا کرده است مولا باز چاهی را
ز تن جان می رود با دیدن ایوان زیبایت
بیا جان مرا بستان علی جان گاه گاهی را
🔸شاعر:
#سید_حسین_آقا_میری
=========================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan
#امام_علی #مدح_امام_علی
تشنهکامی که لبِ او رَبَّنا برداشته
آب را از چشمهسار مرتضی برداشته
از وضوی او حیات جاودانه می چکد
خضر از مَسحِ علی آب بقا برداشته
زحمت خَلقِ تشیُّع را خودش گردن گرفت
بار ما را حیدر از دوش خدا برداشته
کعبه را بی پرده ی مشکی تصور کرده اند
تا علی از شانه های خود عبا برداشته
از زمانی که علی بین قنوتش اخم کرد
طاق محراب مساجد انحنا برداشته
کار دست قابض الارواح داده وقت جنگ
ذوالفقارش را به قصد حمله تا برداشته
وصلهپینه فوت و فنِّ کیمیای حیدر است
بارها فضّه ز نعلینش طلا برداشته
روز محشر دست حسرت بر سر خود می زند
هرکه دست از حُبِّ آل مرتضی برداشته
آمده که شیعه ی حیدر،شفیعش فاطمه است
این مُسَبب شد که من را هم هوا برداشته
می توان بر شکِّ قلبش با یقین خرده گرفت
زائری که در نجف قبلهنما برداشته؟!
در حریمش شاعران سرگرم مضمون یابی اند
جای جای صحن او را محتوا برداشته
گنبد و گلدسته را انسان تجسم می کنم...
گوئیا ایوانطلا دست دُعا برداشته
اذن دیدار پسر را هم پدر امضا کند
در "نجف" زائر براتِ "کربلا" برداشته
▪️
▪️
آن کفن های بهشتی سهم فرزندش نشد
پس برای خود حسینش بوریا برداشته
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
=========================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan
#امام_علی #مدح_امام_علی
کسی که از تو بگوید سر خمار ندارد
دلی برای گرو بازیِ قمار ندارد
به پای بند ندارد و پایبند نشسته
چرا که شبهه به لایمکن الفرار ندارد
به دست دامن خود را تکانده ای و که گفته
ابوتراب تفقد به این غبار ندارد ؟
دلم حریم خدا و تو شرط حصن خدایی
که گفته است که ملک خدا حصار ندارد؟
نماز منکر تو نردبان نقش زمین است
بدون ریل ولا مقصدی قطار ندارد
کسی که درّ نجف دستگیر او شده باشد
از استلام حجر دیگر انتظار ندارد
چه خردهایست به غالی که در میان لغاتش
برای وصف تو بهتر ز کردگار ندارد
کشانده ام سر تشکیک عدل ، جبر قضارا
که هرکه عاشق تو باشد اختیار ندارد
بلند میکند این شرک اگر که گردن من را
رجای دیدن روی تو خوف دار ندارد
علی و فاطمه حی اند و لایموت شگفتا
نجف کجاست خدایا علی مزار ندارد
🔸شاعر:
#سعیده_کرمانی
=========================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan