۴۴
(حضرت زهرا س)
(۳در بستر بیماری)
زهرا به کنار تو منم حیدر کرار
از چه شده ای یاور من خسته و بیمار
ای یار و حبیبم،تنها و غریبم
از دیدن رویت،بی صبر و شکیبم
زهرای غریبم۲
در بستری و خونجگرم بهر تو زهرا
سوزم ز غریبی تو ای دختر طاها
سوزم به کنارت،گشته بی قرارت
از کینه ی دشمن،شد خزان بهارت
زهرای غریبم۲
زینب به کنار تو بگرید ز برایت
خون گریه کند حسین در بیت و سرایت
ای بانوی خانه،ای مام یگانه
قامتت خمیده،از ظلم زمانه
زهرای غریبم۲
افتاده ای در بستر غم پهلو شکسته
غرق محن حیدر به کنار تو نشسته
ای همسر حیدر،ای یاور حیدر
بودی همه ی عمر،همسنگر حیدر
زهرای غریبم۲
نام تو شده ذکر لب نور دو عینت
گرید به کنارت حسن و زینب حسینت
دسته گل چیده،ای یاس خمیده
در کنار بستر،زینبت رسیده
زهرای غریبم۲
(سبک: من در بدر عشق اباالفضل و حسینم )
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
۴۵
(حضرت زهرا س)
(۳در بستر بیماری)
آمدم در کنار بستر تو
بنگر گریه های حیدر تو
ای گل گلشن نبی زهرا
مرتضایت نشسته در بر تو
گل حیدر یا فاطمه جانم۳
چرا از زندگی شدی خسته
خفته ای با پهلوی بشکسته
ای صفابخش خانه ی حیدر
به کنار تو علی بنشسته
گل حیدر یا فاطمه جانم۳
تویی زهرا بانوی این خانه
گرد رویت منم چو پروانه
تو فتادی ز پا به پشت در
شده پرپر غنچه به گلخانه
گل حیدر یا فاطمه جانم۳
تویی زهرا شمع شب افروزم
از غم تو یا فاطمه سوزم
تا که دیدم رخساره ی نیلی
گل حیدر سیه شده روزم
گل حیدر یا فاطمه جانم۲
ای صفابخش این دلم زهرا
غم تو گشته مشکلم زهرا
از روی تو گردیده شرمنده
غمت سوزانده حاصلم زهرا
گل حیدر یا فاطمه جانم۳
ای که هستی تو گوهر نابم
بنگر فاطمه تب و تابم
به کنارت نشسته ام اما
کرده سوز غم های تو آبم
گل حیدر یا فاطمه جانم۳
بهر حیدر ماه دلارایی
بین عالم گوهر یکتایی
همچو حیدر امید جان زهرا
مانده ای در غربت و تنهایی
گل حیدر یا فاطمه جانم۲
(سبک: شبایی که دلارو غم میگیره )
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
۴۴
(حضرت زهرا س)
(۳در بستر بیماری)
زهرا به کنار تو منم حیدر کرار
از چه شده ای یاور من خسته و بیمار
ای یار و حبیبم،تنها و غریبم
از دیدن رویت،بی صبر و شکیبم
زهرای غریبم۲
در بستری و خونجگرم بهر تو زهرا
سوزم ز غریبی تو ای دختر طاها
سوزم به کنارت،گشته بی قرارت
از کینه ی دشمن،شد خزان بهارت
زهرای غریبم۲
زینب به کنار تو بگرید ز برایت
خون گریه کند حسین در بیت و سرایت
ای بانوی خانه،ای مام یگانه
قامتت خمیده،از ظلم زمانه
زهرای غریبم۲
افتاده ای در بستر غم پهلو شکسته
غرق محن حیدر به کنار تو نشسته
ای همسر حیدر،ای یاور حیدر
بودی همه ی عمر،همسنگر حیدر
زهرای غریبم۲
نام تو شده ذکر لب نور دو عینت
گرید به کنارت حسن و زینب حسینت
دسته گل چیده،ای یاس خمیده
در کنار بستر،زینبت رسیده
زهرای غریبم۲
(سبک: من در بدر عشق اباالفضل و حسینم )
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
دوبیتی
(٣در بستر بیماری)
گل من از چه در بستر فتادی
سرت را روی خاک غم نهادی
چه زود از پا فتادی جان حیدر
تو که زهرای من باب المرادی
▪️
الا ای بستری بیمار حیدر
نگر سوز دل بسیار حیدر
کنار بسترت همراه زینب
شده گریه برایت کار حیدر
▪️
تویی زهرای من نور دو عینم
به همراه حسن در شور و شینم
بسوزد زینب غمدیده ی تو
کنار بسترت گرید حسینم
▪️
الا ای آن که هستی بود و هستم
کنار بسترت از پا نشستم
ز بس که خون شده دل از غم تو
کنار تو دخیل گریه بستم
▪️
تو که بر عالمی کهف الامانی
ز حق داری مدال قهرمانی
چرا یا فاطمه جان در جوانی
شدی خسته دگر از زندگانی
▪️
کنار بسترت خون شد دل من
بسوزانده غم تو حاصل من
تویی در بستر و زینب پریشان
چگونه حل شود این مشکل من
▪️
به حیدر محرم اسرار هستم
میان بستر و بیمار هستم
سراپا دردم اما حق گواه است
پریشان از غم دلدار هستم
▪️
کنار بسترم حیدر نشسته
غمین و خسته با قلب شکسته
به یاد غربت و مظلومی تو
درون سینه ام غم حجله بسته
▪️
ای همیشه یار من، زهرای من
مونس و غمخوار من، زهرای من
کن نگاهی بر علی خون شد دلم
بستری بیمار من، زهرای من
▪️
ای فدای چشم های بسته ات
پیکر آزرده و دل خسته ات
در کنار بسترت گریم بر آن
سوز و درد پهلوی بشکسته ات
▪️
ای که بودی همدم و دلدار من
در خوشی و ناخوشی ها یار من
از کنار من گل حیدر مرو
همسر دل خسته و بیمار من
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
(٣در بستر بیماری)
الا ای همسر پهلو شکسته
کنار بسترت حیدر نشسته
تویی زهرای من تنها امیدم
میان گلشنم، یاس سپیدم
نگر بر حال من حیدر غریب است
کنار بستر تو بی شکیب است
غم مظلومی تو کرده آبم
کنار بسترت در التهابم
مسیحای علی خون شد دل من
شرر زد سوز تو بر حاصل من
تو که در نزد حق رمز حیاتی
چرا ذکرت شده عجل وفاتی
نگر بر حال زارم فاطمه جان
که بی صبر و قرارم فاطمه جان
گل حیدر صفای خانه ی من
منم شمع و شدی پروانه ی من
تو را در بستر غم دیدن من
بود یا فاطمه جان کندن من
نشستم فاطمه جان در بر تو
پرستارم کنار بستر تو
چرا همچون گل پژمرده ای تو
میان خانه ات افسرده ای تو
ببین زهرا پر و بالم شکسته
علی دیگر از این عالم گسسته
دلم خون شد در ایام جوانی
شدی از درد و غم قامت کمانی
دلم خون شد چو دیدم بر زمینی
زدی ناله تو یا فضه خذینی
شرر زد آتش کین بر وجودت
چگونه بنگرم روی کبودت
نبوده فاطمه جان این سزایت
حسن گردد گل حیدر عصایت
رسیده از غمت جان بر لب من
بسوزد در کنارت زینب من
دلم یا فاطمه غرق محن شد
که گریان چشم خونبار حسن شد
دلم خون شد الا نور دو عینم
که دیدم چشم گریان حسینم
خدا بر درد و آلامت طبیب است
به لب های علی امن یجیب است
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
(٣در بستر بیماری)
شفای خانه ام ای همسر من
مکن گریه کنار بستر من
الا ای مظهر یکتا پرستی
ز چه غمگین کنار من نشستی
الا ای همسر غربت نشینم
میان بستر اما دل غمینم
دل من خون شده از غربت تو
ز چه دشمن شکسته حرمت تو
علی جان غربت تو کرده پیرم
دعا کن یا علی دیگر بمیرم
غریبی تو زد آتش به جانم
ز تن رفته دگر تاب و توانم
خدا داند که من حیدر شناسم
بود بر درگهش حمد و سپاسم
سپر گشتم برایت پشت آن در
که با ضرب لگد گل گشت پرپر
بود این عهد و پیمان الستم
برای یاری آن از پا نشستم
الا ای آن که خود باب النجاتی
شده ذکر لبم عجل وفاتی
غم عالم بود در تار و پودم
به گلزار ولا یاس کبودم
همان دم که غریبی تو دیدم
خدا داند از این غصه خمیدم
اگر بینی علی جان بی قرارم
کبود از ضرب سیلی شد عذارم
همه شب دیده ای بیدار دارم
نگاهی بر در و دیوار دارم
ز بستر پشت در رنجور گشتم
میان خانه ام مستور گشتم
ز درد و غم شدم قامت خمیده
دعا کن یا علی گردم شهیده
(رضا) درد دلم در این رثا گفت
برای اهل دل، اهل ولا گفت
غلام خود (رضا) را میخرم من
مدینه بار دیگر می برم من
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
(٣در بستر بیماری)
گوهر یکتایی و نور خدا یا فاطمه
جان حیدر دخت ختم الانبیا یا فاطمه
مام زینب، مجتبی و ام کلثوم و حسین
همسر مظلومه ی شیر خدا یا فاطمه
بین زن های همه عالم تویی خیرالنساء
مادر زینب گل باغ ولا یا فاطمه
در صبوری، در کرم، ایثار و تقوایت تویی
در جهان آیینه ی ایزد نما یا فاطمه
یار وپشتیبان دین و عترت و قرآن تویی
کوه صبری، معنی صبر و رضا یا فاطمه
همچنان مولای مظلومان این عالم علی
گشته ای تو در جهان مشکل گشا یا فاطمه
از کرامات و عطای حضرت داور تویی
درد ما را تا صف محشر دوا یا فاطمه
در صف محشر تویی چون خاتم پیغمبران
در کنار مرتضی صاحب لوا یا فاطمه
کن نظر بر حال جمع ما ز لطف و مرحمت
مادر مظلومه ی خون خدا یا فاطمه
بعد مادر بر پدر ام ابیها گشته ای
یاردین، محبوبه ی ذات خدا یا فاطمه
بار دیگر یاد سوز و اشک و آه و غربتت
در دلم برپا شده بزم عزا یا فاطمه
عاقبت گشتی تو ای نور دل ختم رسل
در ره قرآن و عترت تو فدا یا فاطمه
تو شدی ای یاور و همسنگر شیر خدا
در مدینه کشته ی جور و جفا یا فاطمه
بعد بابای غریبت در مدینه کرده ای
یاد مظلومی حیدر گریه ها یا فاطمه
جای عرض تسلیت بعد از پدر آتش زدند
نانجیبان بر در بیت الولا یا فاطمه
پیش حیدر پشت در با ضرب سیلی و لگد
مزد و پاداش رسالت شد ادا یا فاطمه
از ستم گشتی تو ای یار وفادار علی
پشت در تو پیشمرگ مرتضی یا فاطمه
تا که دیدی همسر مظلوم تو خون شد دلش
پشت در تو فضه را کردی صدا یا فاطمه
از برای غربت و مظلومی شیرخدا
پشت در تو داشتی شور و نوا یا فاطمه
تا که در بشکست و افتادی زمین در پشت در
محسن شش ماهه ی تو شد فدا یا فاطمه
من بمیرم آن ستم پیشه ز ظلم کین تو را
زد کتک در پیش چشم مرتضی یا فاطمه
در میان خانه با اشک علی می سوختی
بین بستر داشتی حال و هوا یا فاطمه
بعد غسل پیکر پاکت، برون از خانه ات
چه غریبانه علی برده تو را یا فاطمه
مادر سادات بس که مهربانی می شوی
در دو عالم دستگیر این (رضا) یا فاطمه
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
|⇦•تو عزا بودم...
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدجواد احمدی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تو عزا بودم
به خدا من دل نگرونِ مرتضی بودم
بی هوا خوردم
اولین سیلی رو من از شعله ها خوردم
آسمون نمی بارید، کوچه ها پر از مه شد
پیش من غرورِ حسن، زیر دست و پا له شد
شعله پا شد از جا و دست به چادرم انداخت
بی حیا طنابش رو، دست شوهرم انداخت
پَره معجرم سوخت، همه پیکرم سوخت
الهی که خیر نبینن، دلِ شوهرم سوخت
شعله ور بودم
میدونستن بی معرفتا پشت در بودم
در خطر بودم
چل تا مردِ بی حیا و یک نفر بودم
خونمو توی شهرم، رو سرم خراب کردن
من رشید بودم اما، پیکرم رو آب کردن
شوهرم رو بردند وخونه ام و بهم ریختن
بالم و شکستند و لونه ام و بهم ریختن
چشام هی می باره، تمومی نداره
چش رو هم میذارم اگه غمِ مُحسنم بذاره
بالمو بستم
دو سه ماهی میشه که دیگه از هم خستم
سینه پر درده
نفس از سینه میره و برنمیگرده
زینبم که بیداره، توی تب که میسوزم
پیرهن حسین و با، آه و گریه میدوزم
میبینم غروبی که، زینبم پریشانه
پیرهن حسینم نیست، روی خاکا عریانه
دیده هام یه دریاست، فکر روز فرداست
کاش نباشم اون لحظه که تنش زیر سُم اسباست
ــــــــــــــــــ
‼️#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#كربلايي_محمدجواد_احمدی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
خدا نانِ تو را هرگز نگیرد از گدا زهرا
پناه بی پناهیِ منِ بی دست و پا زهرا
چراغ عرش،فانوس حیاط خانه ات بوده
تو آن نوری که جریان داشتی از ابتدا زهرا
کمال ظرف تو بیش از حدِ امِّ اَبیهاییست
به این ترتیب،باید گفت: اُمُّ الاَنبیا؛زهرا
عبا را اعتباری نیست بی حظِّ حضور تو
به زیر سایه ی تو جمع شد اهل کسا زهرا
نخِ چادر نماز وصلهدارت آبروی ماست
گرفته بیرق ما رنگ از این تارها..،زهرا
اگر درد است درد عشق تو..،دردت به جان من
ز عشاقت نمی آید به جز قالو بلیٰ زهرا
جواز اتصال ما به تو دستِ حسنجان است
همین فرزندِ ارشد شیعه را بُرده است تا زهرا
علی نام تو را ورد لب فرزندهایت کرد
صد و ده مرتبه با مرتضی گفتیم یا زهرا
خطای طفل سهل انگار را مادر نمی بیند
همیشه چشمپوشی می کنی از خبط ما زهرا
مرا جان حسینات روز محشر گُم نکن مادر
محال است اینکه از دستت شود دستم رها زهرا
غلاف قنفذ نامرد هم،عهد تو را نشکست
چه محکم دستِ بیعت داده ای با مرتضی زهرا
▪️
▪️
چنان مسمار با شدت به پهلویت اصابت کرد
که چندین استخوان در سینه ات شد جابهجا زهرا
چه دید آنجا زمان بردنش حیدر..،که زد فریاد:
بیا فضه..،بیا فضه..،بیا فضه..،بیاااا..،زهرا...
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
در سوخت و با ضرب پا از جا در آمد
از پشت در ناگه صدای مادر آمد
طوری صدا زد فاطمه: "فضه خُذینی"
آه از نهاد فاتح خیبر بر آمد
فضه سراسیمه به روی خاک افتاد
وقتی به سوی دختر پیغمبر آمد
زخمش نشد کهنه دو ماه و نیم اصلا
میخِ دری که از تن زهرا در آمد
مجروح بود اما علی را که کشیدند
زهرا برای جنگ با یک لشگر آمد
با چشم خیسش مرتضی در کوچه می دید
ریحانه اش با قد خم در معبر آمد
قنفذ غلافش را چنان بر بازویش زد
عمر کم زهرا از آن ضربه سر آمد
هر ماتمی را دید مادر در مدینه
در شام و در کوفه سراغ دختر آمد
زینب فقط گریان داغ مادرش بود
هر جا که بوی هیزم و خاکستر آمد
حتی زمانی که به روی خاک افتاد
یا آن زمان که شعله سوی معجر آمد
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————