eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
364 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 آه از این تصویر 🔹طفل شهید حادثه تروریستی شیراز ✍ برای رقصیدن.... @rozeneshinan
من مادر آرتینم زنی دیدم آن‌روز از غصه سرشار که می‌گفت من مادر آرتینم و می‌گفت من با همین چادر خود چنان کوه در سنگر حفظ دینم من از نسل «دَباغ»هایم در این خاک اگر خصم را سیلی آتشینم رسیده‌ست تا آسمان شاخ و برگم ولی ریشۀ محکمی در زمینم بمیرم من ای کاش و هرگز نبینم که در آتش شک بسوزد یقینم خوشا من که چون مادران شهیدان ز چادرشب خود ستاره بچینم ببین در دلم غیرت زینبی را که من تازه برگشته از اربعینم مگر من بمیرم که صد پاره گردد به دست چنین گرگ‌ها سرزمینم ✍🏻 * خانم طاهره دباغ مبارز انقلابی، محافظ امام و رزمنده دفاع مقدس و از بیانگذاران سپاه و نماینده مجلس. 🏷 | ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
داغِ دل با دل بستن به صِدقِ گفتارِ کلاغ شش هفته تبر زدند بر پیکرِ باغ از کاشتن کینه چه خواهد رویید؟ جز داغِ نشسته بر دلِ شاهچراغ ✍🏻 🏷 ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
حقوق بشر! آشفته نمی‌شود چرا خواب جهان؟ از دور نیفتاده چرا چرخ زمان؟ آیینۀ خون شد حرم شاهچراغ! این است حقوق بشر مدّعیان؟ ✍🏻 🏷 ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دیوِ دو سر هم فاجعه تا حدّ جنون می‌خواهد هم حق را خوار و سرنگون می‌خواهد شیرانِ مدافع حرم برخیزید این دیوِ دو سر، هنوز خون می‌خواهد ✍🏻 🏷 https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
سلام دلاور سلام میثم تمار ما، سلام دلاور سلام ماه به خون خفته‌ام، سلام‌ برادر درخت زخمی دشنام خورده از تبر جهل چه استوار نشستی چه استوار و تناور چقدر روضه به چشمان سرخ توست هویدا چه روضه‌ای به لبت بود آرمان، دم آخر گریز روضه برایت چقدر راحت و سخت است! که قتلگاه به چشمان شاعر است مُصَوّر بگو چقدر کتک خورده‌ای؟ چه‌سان؟ که رکابت شکست و ریخت مضامین داغ بر دل دفتر غریب و زخمی و دشنام‌خورده در دل میدان که ارث برده ز مولای خویش، حضرت نوکر نشد به سَبِّ علی باز لب، که جای عجب نیست لبی که تر شده باشد ز جام ساقی کوثر تو مرز نوری و ظلمت که خون پاک تو امروز برای غربت شیعه نشانه‌ای‌ست بیانگر ✍🏻 🏷 https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
وقتی رسد ز میکده بار طعام ما کم مانده عطر باده بگیرد کلام ما عکس تو در پیاله ی ما نقش بسته است ساقی نگیر خرده به شُرب مدام ما از دست تو رسید شراب طهورمان باقی ست جای دست تو بر روی جام ما جز تو کسی به حاجت ما اعتنا نکرد جز تو کسی نداد جواب سلام ما مست توییم در همه ی طول زندگی هستی تو حسن مطلع و حسن ختام ما پیداست رد پای تو حتی میان شعر نامت چه خوش نشسته در ابیات خام ما سامان دهد مگر قلم خواجه باز هم بر شعر نوسروده، ولی ناتمام ما "هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما" این شعرها به اذن خدا حرف می زنند آری هنوز قافیه ها حرف می زنند سرداب سامرای تو بیت الحرام ما هر بوسه بر ضریح تو شد استلام ما ما نذر کرده ایم که قربانی ات شویم آقا بگو که سر ببرند از کدام ما ؟ یک شب اگر بدون ولایت سحر کنیم شیری که خورده ایم ز مادر، حرام ما مهرت به غیر شیعه نصیب کسی نشد این عشق را سند زده زهرا به نام ما جز خانه ی کریم که جایی نداشتیم پر شد همیشه خانه ات از ازدحام ما از برکت نگاه تو ما رزق می خوریم ذکر حسن حسن نمک هر طعام ما در خاک کوی تو اثر از کامیابی است از تربتت به کام و، دو عالم به کام ما بد دردی است هجر حرم؛ مرهمی بده در دست توست نسخه ای از التیام ما وقت طواف مرقد شش گوشه ات رسد یکباره عطر کرببلا بر مشام ما اقبال مان بلند، که هستیم خادمت حسرت برند حور و ملک بر مقام ما از حرمت تو روز جزا حفظ می شود در پیش دیدگان همه احترام ما از حب قیمتیِ تو قیمت گرفته ایم با نوکری تو همه عزت گرفته ایم ای حجت ملائکه مولای جبرییل آیینه ی نمونه و مولود بی بدیل گهواره احتیاج نداری چرا که هست هر لحظه بالش سر تو بال جبرییل حاجت به دست آمده از شوق بسته اند حور و فرشته بر پر قنداقه ات دخیل دلبسته ی نگاهت اهالی آسمان بر خلقت زمین و زمان بوده ای دلیل کوثرنشانی و همه ی عمر تشنه ی یک بوسه بر قدوم تو لب های سلسبیل لبخند عاشقانه ی دنیا! نهفته است صدها رمان تازه در آن خنده ی طویل جز تو کسی که لایق نام حسن نبود چشمت جمیل، خال جمیل، ابرویت جمیل پیغمبران به دیدن تو صف کشیده اند یحیی و هود، یوسف و نوح، آدم و خلیل در قدمت نجابت تو شک نمی کنیم هستی شبیه مادر خود فاطمه، اصیل تنها نصیب توست که قائم بپروری دیگر پدر سراغ نداریم از این قبیل عیدی بیا به این همه دل های غمزده آقای خوب من! خبر از مهدی ات بده غمبار میشود دلم از گفتن یمن کی می رسد به گوش فلک شیون یمن صدها هزار اویس به دندان گرفته اند با جان و دل هر آینه از دامن یمن زجر و سنان و شمر و شبث صف کشیده اند زخم است می زنند فقط بر تن یمن سرنیزه ی نشسته بر آن ها گرسنگی ست هر نان سفره مان بشود جوشن یمن در روضه گریه هم نکنند آن قبیله که لبخند می زنند به جان کندن یمن شیطان شود نژادپرست از خیال خام می کوبد آب تفرقه در هاون یمن باشد مدال صبر و فداکاری و وفا از ساعت مخاطره بر گردن یمن یک روز شام کینه و ظلمت سحر شود پس دیدنی ست عاقبت روشن یمن با این همه مقاتله چیزی نمانده است تا صبحِ فتحِ بیست و دوِ بهمن یمن آتش زنند ریشه ی آل سعود را شام جهاد، لشگر شیرافکن یمن با حوصله دهان بن عبدالعزیز را می دوزد آشکار نخ و سوزن یمن پر میشود زمین و زمان ساعت ظهور از خنده ها و هلهله و بشکن یمن پشتش به خاک می خورد آن روز بی گمان با دست انتقام خدا، دشمن یمن آن روز منتهی بشود سمت کربلا تنها مسیر تازه ی راه آهن یمن بیت الحسین در دل صنعا بنا کنیم یک روضه با عقیق یمانی به پا کنیم 🔸شاعر: _____________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
پری برای مناجات نیمه شب بدهید نگار آمده پس باده روی لب بدهید مرا همیشه فقیر الحسن لقب بدهید  مرا ز قوم بنی سامرا نسب بدهید سرم که گرم تو شد خوب و سر به راه شدم مسافر سفر "سُرِّ مَن‌ راه" شدم خوشم که محمل لیلی رکاب داد به من مجال دیدن رویش به خواب داد به من خمار بودم و ساقی شراب داد به من شرابی از نجفِ بوتراب داد به من که از نجف بروم سامرا و هو بکشم حدیث عشق تو را به هزار سو بکشم دلم‌ به گیسوی تو بسته است وا نکنی جدا شدم ز همه تا مرا رها نکنی نیاید آنکه مرا خاک زیر پا نکنی بگو چکار کنم گر مرا دعا نکنی حرام‌ باد نفس گرکه نیست پای شما مباد سر به تنم‌ گر نشد فدای شما خدا نوشت خدایی کنی و سر باشی برای من، منِ بی دست و پا پدر باشی به شیعیان گرفتار خود سپر باشی امام مفترض الطاعة بشر باشی من آمدم به سویت از سوی ملیکه قم مرا پناه بده ای امام یازدهم تمام مردم ایران تب شما دارند امید پر زدن سمت سامرا دارند چه اشتیاق عجیبی به آن هوا دارند به دل هوای ضریح جدید را دارند پرم بده روی آن گنبدی که خورشید است کسی شبیه تو آقا کجا و کی دیده است خراب شد حرمت باز زود احیا شد درِ حرم بروی خیل زائران وا شد دوباره دور تو از زائران چه غوغا شد ز نور گنبد تو کل شهر زیبا شد میان‌ صحن از بغض سینه میسوزد دلم برای غریب مدینه میسوزد اگرچه یک حسن فاطمه حرم دارد ولی یکی دگرش غم بروی غم دارد نه گنبد و نه ضریح و نه یک علم دارد و صحن خاکی او اشک و روضه کم دارد برای غربت او تا ابد سخن دارم هرآنچه را که خدا داده از حسن دارم 🔸شاعر: _________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه به امام رضا علیه السلام صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم کبوترم‌. من شعر و سبک رضا نصابی به نفس حاج جعفر ملایکه پخش حرم مطهررضوی @rezanesabi
برگدای خانه اش معصومه، عصمت می‌دهد دستِ زائرهای خود برگ شفاعت می‌دهد برکسی که خاک شد، تاثیر ِتربت می‌دهد قولِ دیدارِ رضا را در قیامت می‌دهد مثل سلطان ، گنبدِ این شاه بانو با صفاست زائر ِ معصومه در قم ، زائر قبرِ رضاست سفره ای مثل عموجانش حسن انداخته حضرت رب الکرم اورا کریمه ساخته هرکه بی حاجت به کویش پا گذارد؛باخته شک ندارم اصلاً او معصومه را نشناخته مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست دختر باب الحوائج، دیده بر راه گداست مثل زینب مو به مو تفسیر قرآن می کند با تکان چادرش کافر مسلمان می کند دست او باز است و زینب وار، احسان می کند خواهر سلطان ِعالم کار ِسلطان می کند از کلام حضرت صادق چنین معلوم شد زائرِ او زائرِ هر چهارده معصوم شد رشته های معجر او دست بافِ فاطمه است هرکه دورش گشته بی شک در طواف فاطمه است در عفافِ زندگیِ او، عفافِ فاطمه است عشق او تفسیر ِ عین و شین و قاف فاطمه است هیچ مردی با چنین اعجوبه ای هم تا نشد عاقبت هم همسری در رتبه اش پیدا نشد سالهای سال در چشم انتظاری سوخته در فراق روی بابا دیده بر در دوخته اسم زندان در دل او شعله ها افروخته گریه های بی صدا را از کسی آموخته خانهٔ موسی بن جعفر بیت الاحزانش شده گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده در یتیمی احترامش را نگه می داشتند دور تا دورش برادر ها اقامت داشتند بی اجازه پا کنار خانه اش نگذاشتند جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتند داغ بابا دید اما داغی مسمار نه کوچه های تنگ دید اما درودیوار نه فاطمه بود و مدینه قامتش را تا نکرد بی حیایی با لگد در را به سویش وا نکرد با کف پا روی چادر قاتلی امضا نکرد گوشوارش را کسی در کوچه ها پیدا نکرد مادرش زهرا ولی در زیر یک «در» گیر کرد سینه‌ی زخمی سه ماهه مادرش را پیر کرد بعد بابا با رضا جان بیشتر مأنوس شد ساحل چشمان او دلبند ِ اقیانوس شد غربت آن دم در تمام ِ هستی اش ملموس شد که رضایش از مدینه رهسپار طوس شد شد مدینه بی رضا، یکسال مانند قفس گریه می کرد و صدا می زد رضا را هرنفس نامه ای از یار آمد، بالهایش باز شد موسم ناقه سواری های او آغاز شد تا به شهر ساوه بغض دشمنان ابراز شد بال و پرهای های کبوتر ها شکارِ باز شد صحنه ای از کربلا با دیدهٔ تر دیده است در دیار بی کسی داغ برادر دیده است سوی قم او داغدار آمد ولی با احترام کوچه واکردند مردم در میان ازدحام می رسید از هر طرف تنها صدای السلام شد گریز روضه ام یک جمله «ای لعنت به شام» چه بلایی بر سر ناموس حق آورده اند عمه سادات را خیلی مُعَطّل کرده اند کوچه کوچه محمل ِ بی پرده را چرخانده اند دورِ ناقه چشم‌های بی طهارت مانده اند خارجی فرزند زهرا را به خنده خوانده اند بسکه سرها را به روی نیزه ها رقصانده اند بارها از روی نیزه سر زمین افتاده است گیسوی آقام دست آن و این افتاده است بی طهارت ، دستْ گردان آیهٔ تطهیر شد بسته دستِ قافله در حلقهٔ زنجیر شد باتکانِ نیزهٔ ششماهه مادر پیر شد بارها با نیزه دار مست او درگیر شد داد زد نامرد با بال و پرش بازی نکن کودکم خوابیده بس کن باسرش بازی نکن 🔸شاعر: _____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
شوق نماز شُکر پدرها چه محشر است وقتی خبر رسیده که نوزاد دختر است دختر چه دختریست کریمه مطهر است در یک کلام مظهر الله اکبر  است ریحانه بهشتی موسی بن جعفر است بار دگر نشسته به منظور دیگری موسای دیگری وسط طور دیگری تابیده شد به عرش خدا نور دیگری زهرا هبوط کرده زمین جور دیگری خیر کثیر خانه باباست کوثر است لولاک آمدست برای دو فاطمه پیغمبران شدند گدای دو فاطمه عالم فدای شرم و حیای دو فاطمه ما سجده میکنیم به پای دو فاطمه معصومه مثل مادر خود از همه سر است نشنیده اند از لب او جز رضا رضا دارد تپش تپش دل او یک صدا...رضا طوری دل کریمه گره خورده با رضا وابسته اش شدست دراین سالها رضا خواهر نگو که دار و ندار برادر است آمد به قم رسید گلستان درست کرد چادر تکاند رحمت باران درست کرد چه جنتی میان بیابان درست کرد نوکر برای حضرت سلطان درست کرد بختش بلند هرکه براین خانه نوکر است جاده به جاده پشت سر یار راه رفت بیمار بود با تن تبدار راه رفت شکر خدا که دور ز اشرار راه رفت در یک مسیر راحت و هموار راه رفت این شأن واقعی نوامیس حیدر است پادرد میکشید ولی خون جگر نبود با مست های بی سرو پا همسفر نبود آزرده از شلوغی بین گذر نبود یعنی اسیر طعنه ی صدها نفر نبود. حالا گریز روضه به یک جای دیگر است آنجا که آفتاب بدون حجاب بود رنگ کبود بر رخ زنها نقاب بود پایین نیزه زیر کتک ها رباب بود درآن میانه صحبت بزم شراب بود بازین چه شورش است که هردیده ای تر است 🔸شاعر: _________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❗️شعرانقلاب : برخیز ای جان برادر وقت تنگ است فتنه به میدان آمده هنگام جنگ است امروز حرف زور با تیر و تفنگ است تسلیم یا سازش ندارد فرق، ننگ است باید بصیرت داشت باید سخت کوشید باید سپاهی بود و رخت سبز پوشید امروز ما در عصر و دوران ظهوریم دل بیقرار بهجتِ صبح حضوریم ما ملتی اهل جهاد اما صبوریم از معبری پر فتنه در حال عبوریم بیش از چهل سال است در حال نبردیم زیر فشار فتنه ها سر خم نکردیم دست خدا از روز اول یار ما بود امنیت سوریه از آثار ما بود ویرانی عین الاسد هم کار ما بود این انتقامِ قصه سردار ما بود روی در و دیوار این کشور نوشته دوران ننگین بزن دَرو گذشته خون سلیمانی بر این دعوی گواه است یک یاعلی تا فتح خاک قدس راه است ایران اگر در منطقه یک تکیه گاه است از همت نیروی بی مرز سپاه است ما قصدمان صلح است اما هوشیاریم پای دفاع از حق مان جان می‌سپاریم دشمن اگر یک ضربه زد، اما دوتا خورد از ازدحام شیعه در مشّایه جا خورد هر جا تعدی کرده از ما ضربه ها خورد روی زمین دنبال ما بود، از هوا خورد پایان کار دشمن ایران تباهی ست اینجا بسیج و ارتش و ملت سپاهی ست از هرج و مرج فتنه گر باکی نداریم پای شکوه انقلاب‌ جان می گذاریم ما اهل میدان داری و از این تباریم در این وطن سربازها بسیار داریم امروز اگر در امنیت مأوا گرفتیم از غیرت و جانبازی ناجا گرفتیم هم اهل میدانیم و هم اهل سجودیم ما با خبر از فتنه قوم یهودیم ما تشنه پیکار با آل سعودیم قصد بنای امتی واحد نمودیم ایران پر از فرماندهان سینه چاک است مکه به زودی بخشی از این آب و خاک است
ماییم گدای حضرت معصومه محتاج عطای حضرت معصومه همراه رضا ز دیده خون می ریزیم در شب عزای حضرت معصومه (س)💔 🍂🕯 🏴 https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
تو شعرِ آمده از آسمان، تو بارانی که مصرعی به زمین آمدی به مهمانی کویر، قبل تو با مرگ‌و‌میر قافیه داشت سلام بر تو که این شعرِ مرده را جانی بمان و گرد و غبار مدینه را بتکان تو سهمِ مردمِ ما از مزار پنهانی ببخش ما را دست کویر، پاگیر است ببخش قم را ای زائرِ خراسانی! ببخش لهجه‌ی ما را سرِ تلاوت‌تان ای استخاره‌ی خوب ای فصیحِ قرآنی! تو جان بخواه، که مهمانی و حبیبِ خدا که پای هر نفست می‌دهیم قربانی سپرده‌ایم گدایان صدا به در نزنند نشسته‌ایم درِ خانه‌ات به دربانی مراقبیم که گردی به چادرت نرسد به تارِ معجرتان پودی از پریشانی مراقبیم نگاهی به سمت‌تان ندود اگر چه چشمه‌ی پاکی‌ست، چشمِ ایرانی سپرده‌ایم به آتش مراقبت باشد شنیده‌ایم برای که روضه می‌خوانی! 🔸شاعر: _____________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
قرار بود بیایی کبوترش باشی دوباره آینه‌ای در برابرش باشی نه این‌که پر بکشی و به شهر او نرسی میان راه، پرستوی پرپرش باشی مدینه، شهر غریبی برای فاطمه‌‌هاست نخواست گم شده،‌ چون قبر مادرش باشی به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را چو دید، آمده‌ای سایۀ سرش باشی اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد که تا همیشه، تو یاس معطرش باشی خدا، تو را به دل تشنۀ زمین بخشید که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشی که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی... کرامتت، همه را یاد او می‌اندازد به تو چقدر می‌آید، که خواهرش باشی رسول گفت: که در طوس، پارۀ تن اوست نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب گواه رنج نفس‌های آخرش باشی نخواست باز امامی، کنار خواهر خود... نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی 🔸شاعر: ________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مادر شهید مدافع امنیت "" در مراسم تدفین فرزندش: بچه‌ام رو آروم بذار تو قبر، همه ی بدنش زخمی و کبوده 🔹امیر عباسی مداح نوشت: مادر "آرمان" در مراسم تدفین فرزندش می‌گفت: «بچه‌ام و آروم بذار تو قبر، همه ی بدنش زخمی و کبوده» 🔹گفتم: «خیالتون راحت باشه، آرمان تو بغل امام حسینه» ✅حاج امیر عباسی داخل قبر ایستاده... 🇮🇷نشر حداکثری ------ @rozeneshinan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 منم یک آرشامم، منم علی‌اصغر 🔹نماهنگ جدید ابوذر روحی برای شهدای شاهچراغ @rozeneshinan
4_6008150478163020217.mp3
6.93M
‍ هدیه به امام رضا صلوات زمزمه و شور و واحد امام رضا شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی مسعود فیروزه ای پناه عالم بده پناهم ضامنه اهو پناهه عالم خسته ی راهم ضامنه اهو پناهه عالم ببین تو اهم ضامنه اهو پناهه عالم دورت بگردم ضامنه اهو پناهه عالم دوای دردم ضامنه اهو پناهه عالم یه برگه زردم ضامنه اهو جز عشقه تو می دونی رو عشقا خط کشیدم مثل تو با وفا من جایی دیگه ندیدم شامله حالم لطفه تو اقا بی حسابه هر کسی باشه نوکره تو عالی جنابه دعا تو صهنت همه می گن که مستجابه فرشته های اسمونی میشن مقیمت معنی نداره دلواپسی توی حریمت روزیه مارو داده اقا دسته کریمت اگر که خاکه ایران تورا نداشت چی می شد اگر که شهر مشهد رضا نداشت چی می شد درای جنت وا میشه می خندی رضا جان تو ارزوی هر ارزومندی رضا جان درو به روی کسی نمی بندی رضا جان کاشکی دوباره بیام و مهمونت بشم من مهمونه لطف و سفره ی احسونت بشم من مثل کبوتر به روی ایونت بشم من چه حس و حاله خوبی توی حرم دارم من وقتی روی ضریحت سرم رو میزارم من تو بی کسی هام یارو مدد کارم تو هستی غصه ندارم وقتی خریدارم تو هستی بی کس و کارم همه کس و کارم تو هستی برو بیایی داره چقدر صهنه تو اقا میان و میرن به پابوسیت شاه و گداها نظر داره به زائرای تو خیلی زهرا حرف دلم رو تنها. می خونی از نگاهم با مهربونی هر بار گذشتی از گناهم رضا نصابی @rezanesabi
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
‍ هدیه به امام رضا صلوات زمزمه و شور و واحد امام رضا شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی مسعود
نوحه وفات حضرت معصومه(س) گشته ام ازفراقت پریشان نورچشمان من ای رضاجان دردلم آتش و برلبم آه ای برادر زغم میدهم جان آه.گشته ام ناتوان آه.آمده برلب جان آه.گریه کن آسمان یا.حضرت معصومه اهل قم اهل تقوا عبادت من ندیدم دراینجا اهانت ای رضا جان خیال تو راحت درغریبی نرفتم اسارت آه.زینب و کربلا آه.کوفه شام بلا آه.چوب و طشت طلا یا.حضرت معصومه نورچشمان موسی ابن جعفر ثانی فاطمه نور کوثر ای کریمه به نوکر نگاهی ای شفیعه به صحرای محشر تو.قبله ی طاعاتی تو.باب هر حاجاتی تو.عمه ی ساداتی یا.حضرت معصومه شاعر:ابوذر رییس میرزایی(بهار) @rozeneshinan