eitaa logo
روزنگار
807 دنبال‌کننده
49.4هزار عکس
12.7هزار ویدیو
1هزار فایل
مجله روزنگار ، حاوی مطالب مفید در موضوعات مختلف مرتبط با حال و هوای روز و کاربردی است. قدمت چندین ساله این کانال آنرا به مرجعی قابل جستجو تبدیل کرده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 دشواری کار پیامبر(ص) این بود که برای بلندنظریِ مردم می‌جنگید ولی مردم به سختی، بلندنظر می‌شوند 🔻 پیامبر(ص) در جامعه‌ای ظهور کرد که بحران خاصی نداشت و تکان‌دادن جامعۀ بدون بحران، بسیار سخت است 📌 در جلسۀ چهارم صدر اسلام: 🔘 مردم مکه قبل از بعثت، بحران خاصی نداشتند اما بعثت پیامبر(ص) جامعه‌ را دچار بحران کرد 🔘 دین برای زندگی حداقلی نیست، برای مسابقه است؛ مخالفت خیلی‌ها با دین، سرِ این است که دین را ضروری نمی‌دانند ____ پیامبر(ص) در موقعیتی و در منطقه‌ای مبعوث شد که همه منتظر ظهور آخرین پیامبر بودند. اما چرا علی‌رغم آمادگی مردم، وقتی پیامبر(ص) مبعوث شد، همه از دعوت ایشان استقبال نکردند بلکه مخالفت و مقاومت شدیدی علیه ایشان شکل گرفت؟ یکی از مهم‌ترین دلایلش این بود که پیامبر(ص) در بستر یک چالش و بحران اجتماعی ظهور نکرد. همه‌چیز آرام و روی روال عادی بود، شهر مکه برای خودش مقررات و نظم و نسقی داشت و جامعه به یک‌نوع «تعادل» رسیده بود. در چنین شرایطی، یک پیامبر آمده است که این وضع را نمی‌پسندد و می‌خواهد این تعادل اجتماعی را به‌هم بزند. مردم می‌گویند: مگر بحران شده که منجی بیاید؟ ما داشتیم زندگی‌مان را می‌کردیم! کار پیامبر(ص) خیلی سخت بود؛ چون جامعۀ جاهلی قبل از بعثت، به تعادل رسیده‌ بود. نه اینکه آنها هیچ مسئله‌ای نداشتند، ولی با مسائل‌ خود کنار آمده بودند و یک عده‌ای هم در آن جامعه قدرت گرفته بودند و داشتند جامعه را اداره می‌کردند. قدرتمندان قریش خیلی وقت‌ها در کمک‌کردن به محرومان و پذیرایی از زائران با هم مسابقه می‌گذاشتند. در کنار خانۀ کعبه این رسم بود که به فقرا غذا می‌دادند. درست است که در آنجا بردگی هم وجود داشت اما بردگی در همۀ عالم رواج داشت لذا این‌طور نبود که هر کسی غلام باشد برای رهایی از ظلم، بگوید «یا رسول‌الله(ص)، ما را نجات بده!» جنگ‌های قبل از بعثت هم آن‌قدر گسترده و فراوان نبود که مردم ذلّه بشوند و بگویند: کاش یک منجی به داد ما برسد! ضمن اینکه بعد از بعثت هم زیاد جنگ شد. این‌طور نبود که پیامبر(ص) مبعوث شده بود که بگوید «من صلح مطلق می‌آورم و قول می‌دهم دیگر هیچ جنگی رخ ندهد!» خداوند یک کار فوق‌العاده انجام داد و پیامبر(ص) را در جایی مبعوث کرد که مردمش بحران خاصی نداشتند؛ تکان‌دادن جامعه‌ای که بحران ندارد بسیار سخت است. همین دلیل مهمی است برای اینکه چرا مردم آن‌طور که باید و شاید با دعوت پیامبر(ص) همراهی نکردند. مشرکین مکه برای مقابله با پیامبر(ص) گفتند «او دارد بین مردم و خانواده‌ها اختلاف می‌اندازد» یعنی رسول‌خدا(ص) با دعوت خودش، دارد بین افراد جامعه اختلاف می‌اندازد و جامعه‌ را دچار بحران می‌کند و این حرف هم گرفت! در دورۀ قبل از بعثت، مشرکین مکه مردم را مجبور نمی‌کردند که بت بپرستد و اگر کسی نمی‌خواست بت بپرستد، آزاد بود. لذا قریش و مشرکین مکه می‌توانستند به پیامبر(ص) بگویند: مگر ما برای شما بحران ایجاد کردیم که شما برای ما بحران ایجاد می‌کنید؟! مشکل مردم مکه این بود که بلندنظر نبودند و به کم قانع بودند. خداوند در یکی از آیات مکّی قرآن می‌فرماید: «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواه‏» (جاثیه،23) بعضی‌ها معبود خود را هواى نفس قرار می‌دهند. خدای خود را «هوی» قرار دادن یعنی «دون‌همت و پست‌همت بودن» پیامبر(ص) برای بلندنظرکردن مردم می‌جنگید ولی مردم به سختی بلندنظر می‌شوند. آن پرستشی که قرآن در مقابل خداپرستی قرار می‌دهد «هواپرستی» است؛ بت‌پرستی در مقابل خداپرستی نیست و مشرکین هم بت‌ها را شفیع خود پیش خدا می‌دانستند. قرآن می‌فرماید: «كُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى‏ أَنْفُسُهُمْ فَريقاً كَذَّبُوا وَ فَريقاً يَقْتُلُون‏» (مائده،70) هروقت پيغمبرى حكمى آورد كه مخالف با هواى نفس‌شان بود عده‏اى را تكذيب کردند و عده‏اى را به قتل رساندند. درواقع علت قتل پیامبران، دون‌همتی و به کم بسنده‌کردن است؛ حتی بسنده‌کردن به مقدار کم از اخلاق و دین و معنویت. دین مثل مقررات راهنمایی و رانندگی نیست که صرفاً بخواهد جلوی تصادف را بگیرد؛ دین برای مسابقۀ رالی است! دین برای این است که تو عضو تیم ملی بشوی و برای قهرمانی تلاش کنی، آن‌وقت همۀ لحظه‌هایت مؤثر است، هر لقمه غذایت مؤثر است و مهم است چه بخوری و چه نخوری! دین برای زندگی حداقلی نیست. علّت مخالفت خیلی‌ها با دین، همین است که دین برای آنها غیرضروری جلوه می‌کند. مثلاً دین می‌گوید «آن موسیقی حرام را گوش نده، برای حال تو خوب نیست» یک کسی می‌گوید «من گوش می‌دهم ولی حالم بد نمی‌شود!» اما وقتی نگاه کنید می‌بینید که او هیچ‌وقت حال خوب را درک نکرده است! کسی که تهِ دره باشد طبیعتاً سقوط هم نمی‌کند! 🚩محفل هفتگی هیئات دانشجویی استان تهران - ۱۴۰۱/۰۸/۲۲ 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7555 @Roznegaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فیلم غریب 🎬 اثری با کارگردانی و نویسندگی درباره زندگی شهید @Roznegaar
🔸 قیام بعد از فراموشی رکوع ‌ ✅ اگر را فراموش کند و بعد از حمد و سوره بنشیند و در این هنگام یادش بیاید که رکوع نکرده، باید برخیزد و بایستد و از حال ایستاده به رکوع برود و اگر بدون برخاستن و ایستادن، از همان حال نشسته، خود را به حالت خمیدگی رکوع برساند، نمازش باطل است. 🔺 رساله نماز و روزه، مسأله ۱۵۲ @Roznegaar
چیه؟ 🔸یکی از پدیده‌هایی که این روزها تو کشور ما وجود داره تروریسم فرهنگیه، موضوعی که علاوه بر فرهنگ، اقتصاد خیلی از خانواده‌ها رو هم درگیر کرده. @Roznegaar
۱۰ نشانه که به شما می‌گوید بیش از حد می‌نوشید @Roznegaar
بی‌چشم و رویی به سبک 🔹در یکی از سفرهای فرح به سوئیس و هنگام اسکی‌بازی، دو اسکی‌باز به‌دلیل از دست دادن تعادل به‌سمت فرح می‌روند. 🔹یکی از محافظان گارد شاهنشاهی خودش رو حائل می‌کنه بین فرح و اسکی‌بازها تا فرح آسیب نبینه اما پای محافظ می‌شکنه. 🔹فرح که شاهد صحنه بوده، بی‌اعتنا به اون محافظ، به اسکی‌بازی‌اش ادامه می‌ده. 🔹مسئول سوئیسی پیست دلش برای اون محافظ می‌سوزه، می‌بردش بیمارستان. 🔹یک روز از این قضیه می‌گذره، فرح سوال می‌کنه: «اون یارو خره چی شد!؟» 🔹همراهان فرح می‌پرسن: «کدوم خره!؟» 🔹فرح می‌گه: «همون گاردی که دیروز مثل خر افتاد تو برف!» 📚 کتاب ، صفحه ۲۰۶ محافظ شاه تا لحظه مرگ @Roznegaar
🔆 علیه‌السلام: 💠عِندَ ما شَكى لَهُ بَعضُهُم إبنَالَهُ: لا تَضرِبْهُ، واهْجُرْهُ ولا تُطِلْ؛ ❇️ به شخصى كه از فرزندش شكايت داشت فرمود: او را نزن، بلكه براى مدتى كوتاه با او قهر كن. 📚 بحار الأنوار: ج۱۰۴، ص۹۹، ح۷۴ @Roznegaar
توسط اعلی‌حضرت همایونی! 🖋 تحلیل‌گر بین المللی و عضو هیئت علمی دانشگاه شیکاگو، در کتاب « » می‌نویسد: ♦️ در برخورد با به تنهایی، با نزاکت و حتی شیرین زبان بود. اما او یک معروف نیز بود. گفته می‌شود که از بابت مسائل عشقی مدام او خشمگین بوده و به دفعات او را تهدید می‌کرد که اگر به زن‌بارگی خود در محافل خصوصی ادامه دهد از او جدا خواهد شد. همه‌ی شواهد گویای آن است که شاه هیچ‌گاه از ماجراجویی جنسی خود دست برنداشت. 🛑 داستان فوق یکی از ۳۰۰ داستان کتاب جدیدترین اثر اندیشکده راهبردی است که ان شاءالله تا چند روز آینده به چاپ خواهد رسید. @Roznegaar
با این ترفندها رو زیاد کن! 🔸برای رفع مشکلات ترفندهای زیادی وجود داره که به سادگی قابل اجراست. @Roznegaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸وقتی همه کارهای کودک رو بهش یادآوری می‌کنیم مشقاتو نوشتی؟ جورابتو درآوردی؟ کتاب‌های فرداتو برداشتی؟ و ... 🔸این بچه‌ها وابسته به تذکرات مادر می‌شون و تا به آنها یادآوری نشه کارهاشون رو انجام نمیدن و باید دایم اون‌ها رو هُل داد. @Roznegaar
برای بچه‌ها در فصل کارنامه @Roznegaar
هشداری برای مردم و مسئولان 🔺 کاهش ۱۰۰هزارنفری جوانان در ایران طی ۶ سال گذشته @Roznegaar
🔆 امیرالمؤمنین علیه‌السلام: 💠 كَثرَةُ المالِ تُفسِدُ القُلوبَ وتُنشِئُ الذُّنوبَ ❇️ فراوانى مال و ، دل‌ها را تباه مى‌كند و گناهان را پديد مى‌آورد. 📚 غرر الحكم: ۷۱۰۹ @Roznegaar
فواید و آثار در قرآن 🔸حتما شما هم زیاد شنیدید که میگن: آدمیزاد به امید زنده است 🔸امیدواری چیزیه که حتی خدا هم تو از اثرات مثبتش توش برامون گفته @Roznegaar
از اواخر دهه ۱۴۳۰ نزولی می‌شود 🔸مرکز آمار ایران پیش بینی کرد، جمعیت ایران از اواخر دهه ۱۴۳۰ به بعد نزولی شده و در این سال به ۹۳.۶ میلیون نفر برسد. 🔸جمعیت ایران در سال های ۱۴۰۵، ۸۷.۷ میلیون نفر، ۱۴۱۰، ۸۹.۶ میلیون نفر، ۱۴۱۵، ۹۱.۴ میلیون نفر، ۱۴۲۰، ۹۲.۸ میلیون نفر، ۱۴۲۵، ۹۳.۷ میلیون نفر و ۱۴۳۰ ، ۹۳.۶ میلیون نفر پیش بینی شده است. @Roznegaar
اشتباه رایج در 🔸مروری به نوشتار درست برخی از واژه‌ها که خیلی‌هامون ممکنه اونا رو اشتباه بنویسیم @Roznegaar
🔸 مسئولیت کارگر برای ⁉️ اگر با وجود دقت و توجه در هنگام کار، سهواً به مال صاحب کار یا وسیله‌ای که برای استفاده در اختیار اوست آسیب بزند، آیا ضامن است و باید بدهد؟ ✅ اگر وسیله یا ابزاری باشد که جهت انجام کار در اختیار او قرار گرفته و بدون کوتاهی یا زیاده روی (افراط و تفریط) در هنگام کار بدان آسیب رسیده است، ضامن نیست؛ اما اگر مسئولیت تعمیر آن ابزار را داشته، ضامن است هر چند بدون کوتاهی یا زیاده روی باشد، مگر آن که طبیعت کار، اقتضای آن خسارت را داشته است. @Roznegaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 ✍ هیچ کار خدا بی‌حکمت نیست 🔹روزی ملانصرالدین به دهكده‌ای می‌رفت. 🔸در بين راه زير درخت گردویی به استراحت نشست. در نزديكی‌اش بوتهٔ كدویی را ديد. 🔹ملا به فكر فرورفت كه چگونه كدوی به اين بزرگی از بوته كوچكی به‌وجود می‌آيد و گردوی به اين كوچكی از درختی به آن بزرگی؟ 🔸سرش را به آسمان بلند كرد و گفت: خداوندا! آيا بهتر نبود كه كدو را از درخت گردو خلق می‌كردی و گردو را از بوته كدو؟ 🔹در اين حال، گردویی از درخت بر سر ملا افتاد و برق از چشم‌هايش پريد و سرش را با دو دست گرفت. 🔸با ترس از خدا گفت: پروردگارا! توبه كردم كه بعد از اين در كار الهی دخالت نكنم؛ زيرا هرچه را خلق كرده‌ای، حكمتی دارد و اگر جای گردو با كدو عوض شده بود، من الان زنده نبودم! @Roznegaar