ارباب #لقمان به او دستور داد که در زمینش، برای او کنجد بکارد.
ولی او جُو کاشت.
وقت درو، ارباب گفت:
چرا جُو کاشتی؟
لقمان گفت:
از خدا امید داشتم که برای تو، کنجد برویاند.
اربابش گفت:
مگر این ممکن است؟
لقمان گفت:
تو را می بینم که خدای تعالی را نافرمانی می کنی، درحالی که از او امید #بهشت داری؛
لذا گفتم شاید آن هم بشود.
آنگاه اربابش گریست و او را آزاد ساخت.
@Roznegaar
#در_مسیر_بندگی ۹۶۱
هر که در خردیش ادب نکند
در بزرگی فلاح از او برخاست
چوب تر را چنانکه خواهی پیچ
نشود خشک، جز به آتش راست
#امام_صادق عليهالسلام در بيان موعظه #لقمان عليه السلام به پسرش :
يا بُنَيَّ ، إن تَأَدَّبتَ صَغيراً انتَفَعتَ بِهِ كَبيراً
اى پسرم! اگر در كودكى #ادب آموختى ، در بزرگى سودش را مىبرى
بحار الأنوار وقصص الأنبياء : ص۱۹۴ ح۲۴۳
شاعر: #سعدی
@Roznegaar