❇ #تفسیر_آیه
هدایت تنها #هدایت_خدا است
این آیه در برابر اصرارى که مشرکان براى دعوت مسلمانان به کفر و بت پرستى داشتند، به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد: با یک دلیل دندان شکن به آنها پاسخ گوید و به صورت یک استفهام انکارى از آنها بپرسد: آیا شما مى گوئید ما چیزى را بخوانیم و شریک خدا قرار دهیم که نه سودى به حال ما دارد ـ که به خاطر سودش به سوى او برویم ـ و نه زیانى دارد که از زیان او بترسیم ؟! (قُلْأَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللّهِ ما لا یَنْفَعُنا وَ لا یَضُرُّنا).
این جمله در حقیقت اشاره به آن است که معمولاً کارهاى انسان از یکى از دو سرچشمه ناشى مى شود:
یا به خاطر جلب منفعت است، اعم از این که منفعت معنوى یا مادّى باشد.
و یا به خاطر دفع ضرر است، اعم از این که ضرر معنوى یا مادّى باشد.
بنابراین، چگونه شخص عاقل کارى انجام مى دهد که هیچ یک از این دو عامل در آن وجود نداشته باشد؟
پس از آن به استدلال دیگرى در برابر مشرکان دست زده، مى گوید: اگر ما چنین کنیم مفهومش آن است که به سوى بت پرستى بازگردیم و پس از هدایت الهى در راه شرک گام نهیم، بازگشت به عقب کرده ایم (وَ نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللّهُ).
و این بر خلاف قانون تکامل است که قانون عمومى عالم حیات مى باشد.
آنگاه با یک مثال، مطلب را روشن تر مى سازد و مى گوید: بازگشت از توحید به شرک همانند آن است که کسى بر اثر وسوسه هاى شیطان (یا غول هاى بیابانى، به پندار عرب جاهلیت که تصوّر مى کردند در راه ها کمین کرده اند و مسافران را به بیراهه ها مى کشانند!) راه مقصد را گم کرده و حیران و سرگردان در بیابان مانده است (کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیاطینُ فِی الأَرْضِ حَیْرانَ).
در حالى که یارانى دارد که او را به سوى هدایت و شاهراه دعوت مى کنند و فریاد مى زنند به سوى ما بیا (لَهُ أَصْحابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتـِنا).
ولى آن چنان حیران و سرگردان است که گوئى سخنان آنان را نمى شنود و یا قادر بر تصمیم گرفتن نیست.
و در پایان آیه، به پیامبر (ص) دستور مى دهد: با صراحت بگوید: هدایت تنها هدایت خدا است و ما مأموریت داریم که فقط در برابر پروردگار عالمیان تسلیم شویم (قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الـْعالَمینَ).
🌼🌼🌼
این جمله، در حقیقت دلیل دیگرى بر نفى مذهب مشرکان است; زیرا تنها در برابر کسى باید تسلیم شد که مالک، آفریدگار و مربّى جهان هستى است، نه بت ها که هیچ نقشى در ایجاد و اراده این جهان ندارند.
در اینجا سؤالى پیش مى آید: مگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) قبل از بعثت پیرو مذهب مشرکان بوده است که مى گوید: نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا: آیا به حال سابق باز گردیم؟! در حالى که مى دانیم او هیچ گاه در برابر بت سجده نکرد و در هیچ تاریخى چنین چیزى ننوشته اند، اصولاً مقام عصمت چنین اجازه اى را نمى دهد.
در پاسخ باید توجه داشت: این جمله در حقیقت از زبان مسلمین است، نه از زبان شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله)، لذا با صیغه و ضمائر جمع ادا شده است.
« #تفسیر_نمونه / ذیل آیه ۷۱ #سوره_انعام »
@Roznegaar