🔅امیرالمؤمنین
#امام_علی علیهالسلام:
✍️ مَن يَكتَسِبْ مالاً مِن غَيرِ حِلِّهِ يَصرِفْهُ في غَيرِ حَقِّهِ؛
💠 كسى كه مالى را از راه ناروايش به دست آورد، آن را به #ناروا خرج كند.
📚غررالحكم: ح۸۸۸۳
@Roznegaar
#یک_دقیقه_کتاب
عباس، نافِذَ البَصيرَة
🔹️حضرت امیر علیه السلام در وصف #حضرت_عباس علیه السلام میفرماید: «اِنَّ وَلَدی العَباس زقّ العِلم زقّا.» در زبان عربی، غذا دادن کبوتر به بچهاش از چینهدان خودش را زَق میگویند. حضرت میگوید: «همان طور که پرندۀ پدر و مادر به بچهشان از دهان خودشان غذا میدهند، من به عباسم علم و ادب یاد دادهام.»
🔸️چنین پسری از دامان همچین مادری به دنیا میآید و دربارۀ سمت پدری او دیگر اصلاً صحبت نکنیم، واضح است. چنین جایی بار آمده است. مادرش و پدرش که یکی مثل حضرت امیر باشد و کسی قابلقیاس با او نیست، به او علم یاد دادهاند. اهلبیت علیهم السلام فرمودند: «نافِذَ البَصيرَةِ، رَحِمَ اللَّهُ عَمی العَبّاسَ.»
📗برشی از #کتاب_دیجیتال حضرت امالبنین سلام الله علیها
@Roznegaar
🔅 #پندانه
✍ دلی که تو داری...
🔹 روزی واعظی به مردمش گفت:
هرکس دعا را از روی اخلاص بگوید، میتواند از روی آب بگذرد، مانند کسی که در خشکی راه میرود.
🔸جوانی ساده و پاکدل که خانهاش در خارج از شهر بود و هر روز میبایست از رودخانه میگذشت، در پای منبر بود.
🔹چون این سخن از واعظ شنید، بسیار خوشحال شد.
🔸هنگام بازگشت به خانه، دعاگویان، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت.
🔹روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری میکرد. آرزو داشت که هدایت و ارشاد او را جبران کند.
🔸روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد، تا از او به شایستگی پذیرایی کند.
🔹واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به راه افتاد.
🔸چون به رودخانه رسیدند، جوان دعا گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت. اما واعظ همچنان برجای خویش ایستاده بود و گام برنمیداشت.
🔹جوان گفت:
ای بزرگوار! تو خود، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز چنین میکنم، پس چرا اینک بر جای خود ایستادهای، دعا را بگو و از روی آب گذر کن!
🔸واعظ، آهی کشید و گفت:
حق، همان است که تو میگویی، اما دلی که تو داری، من ندارم!
@Roznegaar