روزهای جنگ در #غزه چطور میگذرد؟
🔸زیاد، یک نویسنده فلسطینی است که از ابتدای شروع #جنگ_غزه و اسرائیل، خاطرات خود را مینویسد، او نوشتن را دلیلی برای زنده بودن خود میداند و از روزها و سرنوشت تلخی که گریبان #مردم_غزه شده حرف میزند.
@Roznegaar
#هر_صبح_یک_آیه
#قرآن_کریم
🌺 اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم 🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
« فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنَا وَبَيْنَكَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنتَ مَكَانًا سُوًى»
قطعاً ما هم سِحری همانند آن برای تو خواهیم آورد! هم اکنون (تاریخش را تعیین کن، و) موعدی میان ما و خودت قرار ده که نه ما و نه تو، از آن تخلّف نکنیم؛ آن هم در مکانی که نسبت به همه یکسان باشد!»
#سوره_طه آیه ۵۸
@Roznegaar
#تفسیر_آیه
فرعون سپس اضافه کرد: گمان نکن ما قادر نیستیم همانند این سحرهاى تو را بیاوریم، یقیناً بدان به همین زودى سحرى همانند آن براى تو خواهیم آورد (فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْر مِثْلِهِ).
و براى این که قاطعیت بیشترى نشان دهد، گفت: هم اکنون تاریخش را معین کن، باید میان ما و تو وعده اى باشد که نه ما از آن تخلف کنیم و نه تو از آن، آنهم در مکانى که نسبت به همگان یکسان باشد (فَاجْعَلْ بَیْنَنا وَ بَیْنَکَ مَوْعِداً لانُخْلِفُهُ نَحْنُ وَ لا أَنْتَ مَکاناً سُوىً).
🌺🌺🌺
در تفسیر مَکاناً سُوىً بعضى گفته اند: منظور آن بوده که فاصله آن از ما و تو یکسان باشد.
بعضى گفته اند فاصله اش نسبت به مردم شهر یکسان باشد، یعنى محلى درست در مرکز شهر.
و بعضى گفته اند منظور یک سرزمین مسطح است که همگان بر آن اشراف داشته، و عالى و دانى در آن یکسان باشد، و مى توان همه این معانى را در آن جمع دانست.
توجه به این نکته نیز لازم است که زمامداران زورگو، براى این که حریف خود را از میدان به در کنند، و به اطرافیان خود که گاهى تحت تأثیر واقع شده اند (و در داستان موسى(علیه السلام) و معجزاتش حتماً تحت تأثیر واقع شده بودند) قدرت و قوت و روحیه بدهند، ظاهراً با این گونه مسائل برخورد قاطع مى کنند و سر و صداى زیاد به راه مى اندازند!.
#تفسیر_نمونه
ذیل آیه ۵۸ #سوره_طه
@Roznegaar
🔅 #پندانه
✍️ سادگی در این دنیا،
راحتی در آن دنیا
🔹خردمندی بیشتر وقتها در قبرستان مینشست.
🔸روزی که برای عبادت به قبرستان رفته بود، پادشاهی بهقصد شکار از آن محل عبور میکرد.
🔹وقتی به خردمند رسید، گفت:
چه میکنی؟
🔸خردمند جواب داد:
به دیدن اشخاصی آمدهام که نه غیبت مردم را میکنند، نه از من توقعی دارند و نه مرا اذیتوآزار میدهند.
🔹پادشاه گفت:
آیا میتوانی از قیامت و صراط و سوالوجواب آن دنیا مرا آگاهی دهی؟
🔸خردمند جواب داد:
به خادمین خود بگو تا در همین محل آتش درست کنند.
🔹پادشاه امر نمود تا آتشی افروختند و تابه بر آن آتش گذاردند تا داغ شد.
🔸آنگاه خردمند گفت:
ای پادشاه، من با پای برهنه بر این تابه میایستم و خود را معرفی میکنم و آنچه خوردهام و هرچه
پوشیدهام ذکر مینمایم و سپس تو هم باید پای خود را مانند من برهنه نمایی و خـود را معرفی کنی و آنچه خوردهای و پوشیدهای ذکر نمایی.
🔹پادشاه قبول کرد.
🔸آنگاه خردمند روی تابه داغ ایستاد و فوری گفت:
فلانی و خرقه و نان جو و سرکه.
🔹فوری پایین آمد و ابداً پایش نسوخت. چون نوبت به پادشاه رسید، بهمحض اینکه خواست خود را معرفی کند، نتوانست و پایش سوخت و پایین افتاد.
🔸سپس خردمند گفت:
ای پادشاه، سوالوجواب قیامت نیز به همین صورت است.
🔹آنها که درویش بودهاند و از تجملات دنیایی بهره ندارند، آسوده بگذرند و آنها که پایبند تجملات دنیا باشند، به مشکلات گرفتار آیند.
@Roznegaar
📸 #نشان
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ
🔸 چشمۀ آب زندگانی که آشیل را روئینتن میکند و خضر را جاودانگی میبخشد افسانهای برآمده از خیالپردازیهای شاعرانه است. #آب_حیات واقعی، دعوت خدا و رسول است که #شهیدان لبیکگویان از این چشمۀ حیاتبخش، جرعهنوشیدند و جاودانه شدند.
#سوره_انفال ، آیۀ ۲۴
@Roznegaar