eitaa logo
روز‌نوشت
588 دنبال‌کننده
783 عکس
374 ویدیو
2 فایل
✍طلبه‌ام و مبتلاء به نگارش با کپی پیست میانه‌ی خوبی ندارم. کپی از این کانال با اشاره به نام صاحبش باشد. با نقدهاتون، خوش‌حال میشم! @islamic_ethic https://eitaa.com/roznevesht http://zil.ink/roznevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از رفتارهای نادرست برخی از مذهبی‌ها در جریانات اخیر، تمسخر و استهزاء است. اینکه برخی از افراد، ناخواسته و نادانسته از فتنه دفاع کردند و برای اغتشاش، تبلیغ و در نهایت هم شکست را تجربه کردند، نباید ابزاری شود برای تمسخر! پیام‌ها و کامنت‌ها و توئیت‌ها پُر است از مسخره‌کردنِ شکست‌خوردگانِ فتنه! میانِ عاملانِ فتنه، بنیانگزارانش، تهیبج‌کنندگان به فتنه و فریب‌خوردگانش باید تفاوت قائل شد! شاید تمسخر بانیان فتنه که اکثرا دور از وطن نقشه‌ی تخریب می‌کشند، تاثیرِ مخربی نداشته باشد؛ اما استهزایِ فریب‌خوردگان داخلی که حالا با شکست مواجه شده‌اند، نوعی سَرخوردگی را به ارمغان می‌آورد که در دراز مدت نتیجه‌ای جز کینه و کدورت نخواهد داشت. پس دست از تمسخر و جُک‌سازی بردارید و به جهاد تبیین بیندیشید. نزدیک بودن به قله یعنی هنوز نرسیده‌ایم! پس سختی‌ها ادامه دارد... 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
من تصورم این است که آدم‌ها به اندازه‌ی اندوخته‌هایشان دوام می‌آورند. آدم‌هایِ اهلِ ایمان، محرم و صفر بذر اندوخته‌های معنوی‌شان را می‌کارند! هرچه می‌خواهند و هرچه باید را از سرِ سفره‌ی اباعبدالله برمی‌دارند در این دو ماه و ماه‌های دیگر را با همین سهمیه‌ها پشتِ‌سر می‌گذارند! ربیع، آغازِ فصلِ برداشتِ مومنان است! برداشتِ تمامِ آنچه در این دوماه کاشتند! 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
این چند روز پیام‌های زیادی دریافت کردم مبنی بر کم‌نویس شدنم در روزنوشت! خوب راستش را بخواهید آدم باید حرفی برای گفتن داشته باشد! سیاه کردن صفحه با کلماتی که از آنِ من نباشد کار سختی نیست؛ اما بنای روزنوشت این است که کلماتش متعلق به صاحبش باشد و نه دیگران. نوشتن هم که تمرکز می‌خواهد و سرِ بی‌درد! *چشم. به‌زودی می‌نویسم. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
قبلا در رابطه با برخوردِ ضعیفِ ایران نسبت به اهانتی که به قرآن شد نقدهایی داشتم که این‌جا هم نوشتمشان. اما این عملکردِ رئیس جمهور و این نحوه‌ی برخورد با قرآن در مجمعی جهانی، بهترین دفاع از قرآن بود که قابل تقدیر است. دست مریزاد! 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
وقتی به این فکر می‌کنم که در کمتر از یک ساعت ۱۳ هزار بلیط کنسرت تتلو در برلین به ارزش ۷۰ میلیارد تومان به فروش رسید! با خودم می‌گویم چطور این آدم‌ها حاضرند این همه پول بدهند برای فحش شنیدن! 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
برای اثباتِ صهیونیستی بودن پروژه‌ی زن، زندگی، آزادی، همین بس که نماینده‌ی اسرائیل در سازمان ملل عکس مهسا را بالا برد! 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
پایین کشیده شدن دیوارنگاره‌ی میدان ولیعصر که حاوی تذکر رهبر انقلاب بود، نشان می‌دهد که مافیا از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است! بعد یک عده می‌گویند چرا رهبری این همه ظلم می‌بینند و وارد عمل نمی‌شوند! دلیلش این است که ترسیم مثلثِ حل مشکلات، نیاز به سه ضلعِ تذکر رهبری، همت مسئولین و مطالبه‌ی مردمی دارد! که گاهی از میان این سه ضلع، تنها ضلعِ تذکرِ رهبری ترسیم می‌شود. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
والدین گرامی! لطفا در خرید لوازم‌التحریر برای فرزندان‌تان دقت کنید! مطمئنا اگر در مورد گروه "بی‌تی‌اس" اطلاع داشته باشید، حاضر نخواهید شد دفتری بخرید که تصویرِ این گروه روی جلدش است! مسئولِ این ولنگاریِ فرهنگی کیست؟! 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
محدودیت‌های بی‌مورد ایتا به‌نظرم کار تبلیغ را در این پیام‌رسان داخلی، سخت می‌کنه! در مورد بی‌تی‌اس پرسیدید، متاسفانه آیدیم لیمیت شده و نمی‌تونم پاسخ بدم. حمل بر بی‌ادبی نباشه! اینجا حتما در مورد بی‌تی‌اس می‌نویسم.
خداوند نقشه‌ی زمین را روی کاغذ هستی کشید؛ انسان را به مقامِ وجود نائل کرد و بعد هم بشر با مداد انحصار‌طلبی‌اش زمین را مرزبندی کرد. حالا مرزها فاصله انداخته‌اند میان آدم‌ها. فَنس‌های لبِ مرز، نه فقط زمین‌ها، که آدم‌ها را از هم جدا کرده‌اند! زمین، وطن ماست و بی‌وطنی بدترین درد بشر! افغانستانی‌ها در کشورِ ما بی‌وطن‌ترین آدم‌هایی‌اند که می‌شناسیم! سال‌هاست غم بی‌وطنی‌شان را بر دوش می‌کشند! فکرش را بکنید! آنها مجبورند بودنشان در وطن را جیره‌بندی کنند؛ مثلا یک ماه در وطن باشند و پُشت‌بندش یک سال نباشند! تویِ دبیرستان که بودم اسمِ یکی از هم‌کلاسی‌هایم ضیاگل بود. افغانستانی‌ بود. خودش قشنگ بود و دست خطش قشنگ‌تر! ضیاگل مهربان بود. خوب حرف می‌زد. خوب درس می‌خواند. خوب می‌خندید؛ اما همیشه غمی توی چهره‌اش بود و من که بغل‌دستی‌اش بودم انگار اندوهش را بیشتر حس می‌کردم. ‌یک‌بار هم دلم را زدم به دریا و پرسیدم ضیاگل! تو که برای هر حرفِ ریز و درشتی، غش‌غش می‌خندی چرا چهره‌ات همیشه غمگین است؟! جواب ضیاگل را که دقیق یادم نیست؛ اما یادم هست که غمش، غمِ وطن بود. اگر بخواهم با قلم الانم حرف‌های آن روزهایش را بنویسم می‌توانم از زبان ضیاگل اینطور بگویم که دلم سوگوار فرصت‌هایی است که از دست داده‌ام! دلم سوگوار نفس کشیدن در وطن است! بی‌وطنی یک طرف قضیه است، تحقیر شدن سوی دیگرش! برای ما افغانستانی‌ها دیروز مُرده است و فردا زاده نشده، اکنون هم که هیچ! و همین‌هاست که آزارم می‌دهد. با گفتن خاطره‌ی ضیاگل یاد غیاث‌المدهون شاعر فلسطینی افتادم. او یک‌جایی لابه‌لای شعرهایش می‌گوید: اگرچه مهاجرت فاصله‌ی مرا تا گلوله‌ها بسیار کرده؛ اما فاصله‌ام را تا خودکشی کم نموده است! (یک چیزی توی همین مایه‌ها) منظور غیاث این است که شاید با مهاجرت جسمم را از جنگ‌ها در امان می‌دارم؛ اما مهاجرت، به قدری روحم را آزار می‌دهد که حتی به خودکشی فکر می‌کنم! افغانستانی‌ها اگرچه سالهاست مهمان کشور ما شده‌اند؛ اما به چشمِ اکثرِ ما مزاحم‌هایی‌اند که جای‌مان را تنگ کرده‌اند در مدرسه، در خیابان، در مترو، در صف نانوایی! ما مسلمان‌ها که مهربانی و اصیل زیستن را از صاحب مکتبمان به ارث برده‌ایم چطور اینقدر راحت از انسانیت پا پَس می‌کشیم! توهینِ ما به آن‌ها نشان از ناتوانی‌مان در سازش با جهان خلقت دارد و چیزی جز قیامِ انسان بر علیه خویش نیست. انسانیت را دریابیم... 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
عجب حکایتی‌ست! تو را ندیدن و دوام آوردن! 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht