آدم گاهی بیآنکه بداند، بیآنکه بخواهد راه را گم میکند و "حسین" چه دلسوزانه چراغ راه او میشود.
شب، محکوم به طاقت است
و آدم محکوم به صبر.
شب را چارهای جز تحمل نیست، تا چشمش به سپیدهدم منور شود و آدم را چارهای نیست جز صبر در برابر تاریکی، تنهایی، غم، خستگی یا هر سختی دیگری تا قلبش نورانی شود.
و "حسین" نور را به قلبمان هدیه میکند.
یا اباعبدالله
در آشوبهای نابهنگام جهان و در تشویشهای ناموزون روان، تعبیر من از وجود مقدستان تعبیری جز آرامش نیست.
محرم که میرسد مرور یادتان درذهن و قلبمان بیشتر میشود و هرچه به عاشورایتان نزدیکتر میشویم این یادآوری به اوج خود میرسد.
چه عقیدهی جذابیست بندگی را در محضر شما تجربه کردن و حیرت عقل را با تکیه بر عشق شما رفع نمودن و پرسشهای ناگزیر ذهن را با منطق شما پاسخ دادن.
آنکه دست از زندگی کشیده است را امید به زندگی میبخشید و به آنکه غرق در زندگیست، مرگ را یادآور میشوید.
حسین جان
شما عزیزترین و غریبترین اتفاق جهانید که خداوند بر بشریت بخشیده است. چه خوش تقدیر بوده است عالَم که شما را به خود دیده و چه بخت بلندی داشته است انسانی که ردپای شما را تا ابد دنبال میکند.
محصول تأمل من در این شبها اشتیاق و ترسی است که ناظر بر وجودم گشته و حسینی ماندن و از شما جدانشدن بزرگترین خواستهی من از محضر شماست.
🖋زهرا ابراهیمی
#روز_نوشت
#محرم
#حب_الحسین
https://eitaa.com/roznevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه بازیست مگر
عشق جِگـَــر میخواهد....
میدونم این ایام سخته ولی میگذره دعا کن سربلند بشیم رفیق.
میدونی
داشتم فکر میکردم که "حر" چرا به این مقام رسید؟!
شاید مهمترین دلیلش اینه که وقتی فهمید راهش اشتباهه، برگشت.
یعنی ادب برگشت داشت.
بیا از راه غلط برگردیم رفیق😔
حسین جانم
همهی اندوههای عالَم، در مقابل غم شما تسلیم میشوند، از بس که عظیم است و بزرگ است این مصیبت...
قلبم تکهکلافی سردرگُم است از این همه غم در این روزها...
خدایا به برکت وجود مقدس امام حسین علیهالسلام، شرّ این بیماری را از جهان کم کن.
ظاهرا کرونا ویروس قدرت تشخیص بالایی داره!(عین سیاستمدارا)
تو هیئت و عزاداری جون آدمها را میگیره؛
اما تو راه شمال آروم از کنار مردم رد میشه.
روضهی "حسین"...
اگر بخواهیم از دل زمین، میانبُری به آسمان بزنیم، بیشک تجلی این امر جز با محبت "حسین" امکان نمییابد.
روضهی حسین، روح نیایش را در وجودمان زنده میکند؛ ترس از تغییر را از روانمان میزداید و روان جدیدی برای ما رقم میزند.
روضهی حسین نه انباشت احساسات منفی، بلکه حجم بالایی از آرامش را برایمان به ارمغان میآورد.
درنظام انگیزشی که امام برای همراه ساختن جامعه با خود بکار میگیرد، ورود به وادی طلب شرط همراهیست.
و چه زیبا امام میفرمایند: 《مَنْ کانَ باذِلا فینا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلی لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعنا
هر کس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را آمادهی لقای خداوند سازد، با ما رهسپار شود》.
واکاوی آخرین جملات حضرت هنگام خروج از مکه و قرار گرفتن در مسیر عشق، تاریخ را مجبور میکند که به مسئولیتپذیری اخلاقی امام شهادت دهد.
فلیرحل معنا... این کلام چیزی جز دعوت امام و درخواست امام برای همراهی و تلاش در جهت تفهیم مواضع خویش نیست.
او استدلالهایش برای رفتن و دلیلش را برای نماندن ذکر میکند. او قبل از رفتن هندسهٔ معرفت دینی را برای جامعهٔ آن روز ترسیم مینماید. ساختار ارزشی اسلام را به تصویر میکشد و همگان را از نظام ضد ارزشی که حاکم شده است، آگاه مینماید. امام برای تحول روانی جامعهاش تلاش میکند. فهم تقلیل یافته و سادهانگارانهی مردم از دین را به چالش میکشد. عادتوارههای مرسوم را زیر سؤال میبرد. جانِ کلام حسین این است که او با ظلم سر سازگاری ندارد.
تأمل در چرایی خفقان جامعهی آن روز، عمق درد را و عمق فاجعه را روشن میکند. اینکه در جامعهای نماز و روزه و شعائر برقرار باشد، اما ظلم امر مهمی جلوه نکند نشان میدهد که آن جامعه فهم دقیق و عمیقی از سیرهی معصوم ندارد*و با کجفهمی خویش کاری میکند تا این نقطهی ننگ تا ابد بر دامان تاریخ مسلمانان بماند.
*کمی شبیه جامعهی ماست انگار...
🖋زهرا ابراهیمی
https://eitaa.com/roznevesht
عاشورا نه میدان جنگ و جدل، که بساط حذف تمامیتخواهی و قدرتطلبی بلکه فضای تقابل بغضها و مهرورزیهاست. قانون میل خواهی مطلق را محدود میکند و بر بشریت نهیب میزند که در دل بایدها، نبایدهایی نیز نهفته است.
آنچه قرار است از عاشورا بفهمیم و آنچه بناست از کربلا درک کنیم نه آشنایی با ادبیات درد، بلکه رسیدن به یک نظام معرفتی است تا در سایهی آن به خوانشی صحیح از واقعهی غمانگیز کربلا برسیم؛ آنهم خوانشی نه بر اساس فهم خودمان و نه بر پایهی منطق اموی، بلکه خوانشی فراتر از منفعت محوری...
mehrnews.com/xVVNc
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبِّی وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ الَّذِی یَزِیدُنِی ذَنْبا إِلَى ذَنْبِی...
«دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم.»
گاهی چارهی ما آدمها فقط در صبوری خلاصه میشود.
من دوست ندارم نگارندهی غمهای دنیا باشم. اما گاهی کلمات رنج، رَجبهرَج قطار میشوند کنار هم بیآنکه من بخواهم.
اندوه در پَستوی قلبم خانه کرده و سخت محتاج دعایم.
برای همهی بیماران کرونایی دعا کنید.
برای برادر من نیز😔
گناه روح آدم را مچاله میکند. فهم این حقیقت کار آسانی نیست. کمی به خودمان، گفتهها، نوشتهها و رفتارهایمان که نظاره کنیم حتما ردّپای خطا و گناه را میبینیم، اما چطور میشود که اینهمه کار بیربط را انجام میدهیم و خم به ابرو نمیآوریم؟
دوگانهی عجیبیست عِلم بهگناه داشتن و تن به گناه دادن.
بارها برای توجیه گناهانمان آسمان به ریسمان بافتهایم. یک دنیا وصلهی ناجور را به هم میچسبانیم و با هیجان به فعلیت در میآوریم.
این روزها جای خالی شرم را بیش از پیش باید احساس کنیم.
شرم چیز عجیبیست. اگر به آن عادت کنیم، کمتر اهل گناه میشویم.
شرم گاهی حاصل یک لحظه تامل است قبل از انجام عمل.
گاهی حاصل یک نگاه.
و گاه ثمرهی یک تذکر.
#روز_نوشت
#شرم
#گناه
https://eitaa.com/roznevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📎حاج عباس حافظی، از گردان تخریب لشکر ۲۷ محمد رسولالله
🌺مستند "روایت فتح"
https://eitaa.com/roznevesht
برای آنها که استاد محمدرضا حکیمی را نمیشناسند:
نامهای که استاد حکیمی در آبان ۱۳۸۸ و برای امتناع از دریافت جایزۀ دولتی فارابی، که اختصاص به برگزیدگان علوم انسانی دارد، نوشته، به تنهایی برای شناخت او کافی است:
باسمه الحکیم
اطلاع یافتم که به عنوان یکی از برگزیدگان جشنواره فارابی انتخاب شدهام. ضمن سپاسگزاری از اظهار لطف داوران، به استحضار میرساند که اینجانب در جشنوارهها حضور نمییابد. در جشنوارۀ اخیر نیز حضور نیافته و جایزهای دریافت نکرده است.
همانگونه که پیشتر هم یادآور شدهام، بار دیگر تأکید میکنم که تا هنگامی که در جامعه ما فقر و محرومیت مرئی ونامرئی بیداد میکند، برگزاری چنین جشنوارههایی، از نظر اینجانب در اولویت نیست.
در این جشنواره از فاضلان و استادانی، به نام خدمت ۵۰ساله به علوم انسانی تجلیل شده است. پرسش این است آیا این علوم برای ثبت در کتابها و در دنیای ذهنیت است یا برای خدمت به انسان و حفظ حقوق انسان و پاسداری از کرامت انسان است در واقعیتِ خارجی و عینیت؟ نصاب مقام انسان در معیشت و زندگی به منظور رشد متعالی، رسیدن به اقامۀ «قسط قرآنی» در حیات اقتصادی است (لیقوم الناس بالقسط) و برخوردار بودن انسانها از حیثیت و کرامت و آزادی در حیات اجتماعی و سیاسی (ولقد کرّمنا بنیآدم).
آری، باید بکوشیم تا جامعۀ ما چنان نباشد که دربارهاش بتوان گفت: «از دو مفهوم انسان و انسانیت، اولی در کوچهها سرگردان است و دومی در کتابها»!
محمدرضا حکیمی
https://eitaa.com/roznevesht