.
روضه #در_و_دیوار
شهادت حضرت زهرا سلام الله
خانهای که شُده خاکِ سه امامش، جبریل
خانهای که نرسد بر سرِ بامش جبریل
خانهای که به سویش بود قیامش جبریل
خانهای که به درش بود سلامش جبریل
صبحها بعدِ پیمبر به ادب میآمد
تا که نانی ببرد از سر شب میآمد
آری آن خانه که جبریل گرفتارش بود
دست بر سینه همیشه پس دیوارش بود
بوسه میزد به در باز بدهکارش بود
نگران پدر و گریهی بیمارش بود
دائما از درِ این غمکده خواهش میکرد
اهل آن را به درِ خانه سفارش میکرد
گفت خانم دو سه روزی است مریض احوال است
چند وقتیست که از گریه کمی بی حال است
پدرش رفته و سهمش غم و آه و ناله است
گفت با در ولی این درب چه بد اقبال است
چقدر زود غم آمد شبِ غربت را دید
وای،در از طرف کوچه جماعت را دید
تازه فهمید همان روز سفارشها را
تازه دانست دلیل همه خواهشها را
دید در یک طرفش هیزم و آتشها را
بعد از آن دید در آن بین کِشاکشِها را
طرفی آتش و هیزم طرفی فاطمه بود
طرفی ضربهی چندم طرفی فاطمه بود
چند ضربه که به در خورد زِ جایش اُفتاد
مادری خم شد و از درد صدایش اُفتاد
درِ آتش زده رویِ سر و پایش اُفتاد
پدری آب شد از شانه عبایش اُفتاد
رحم بر آن تنِ بی تاب نیاورد کسی
چادرش شعله ور و آب نیاورد کسی
رفت در کوچه کمربندِ علی در دستش
تا جدایش بکند گفت بزن بر دستش
دخترش داد زد ای وای برادر دستش
خُرد شد قامت او از همه بدتر دستش
تا که آئینه تَرَک خورد علی را بردند
پیشِ دختر که کتک خورد علی را بردند
داغِ غمهایِ جمادی به محرم اُفتاد
راه آن مشت حرامی به حرم هم اُفتاد
جای یک دست به گلبرک چه محکم اُفتاد
آه از آن شعله که اینبار دمادم اُفتاد
دختری تشنهی آب است در آتش میسوخت
دستِ عمه به طناب است...در آتش میسوخت
(حسن لطفی)✍
.
.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
هر چه که از الله اکبر میشود فهمید
آن قدر هم از قدرِ کوثر میشود فهمید
راه تقرب بودنش را بارهای بار
از دست بوسیِ پیمبر میشود فهمید
پس بیشتر باید توسل کرد این شب ها
به لیلة القدری که کمتر میشود فهمید
اینکه چرا قلب علی و بچه هایش سوخت
با یک نگاه ساده به در میشود فهمید
باید کمی آتش گرفت و سوخت در آتش
این داغ را اینگونه بهتر میشود فهمید
اینکه غلاف تیغ با دستش چه ها کرده
از حال و روز موی دختر میشود فهمید
سنگینی دستی که سیلی زد به رویش را
از دستمال بسته بر سر میشود فهمید
از کوچه که چیزی نمی گوید حسن اما
از چادر خاکی مادر میشود فهمید
یک دندگی زخم و درد دنده هایش را
از لاله های روی بستر میشود فهمید
این روزها بیرون خانه گریه کردن را
از چشم های سرخ حیدر میشود فهمید
با این سوال از خود شبم را صبح میکردم
جای مزارش را در آخر میشود فهمید؟!
وضعی که محسن داشت را در آخرین لحظه
از آخرین اوصاف اصغر میشود فهمید
#گروه_شعر_یا_مظلوم ✍
#شهادت_حضرت_زهرا
.
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_شهادت
صفای خانۀ من می رود؛ ز رفتن تو
شرر به جان زند ای گل،ز کینه چیدن تو
به غیر غم تو نخوردی ز خوان زندگی ات
بریدم از همه جانا، ز دل بریدن تو
فتاده است به شماره نفس کشیدن من
چودیده ام که چه سختست ،نفس کشیدن تو
سخن مگو ز جدائی،فراق تو درد است
تحملم نَبُوَد از فراق ، گفتن تو
دو دیده واکن و تا آنکه زنده ات بینم
فتاده واهمه ای بر دلم ز خفتن تو
چه کرده میخ و درو ضربۀ غلاف با تو
که برده تاب و توان از تمامی تن تو
مگیر چهره تو از من، بگیر جانم را
که غصه از دل من میرود ز دیدن تو
تمام ترس من اینست، بر دلم ماند
زبعد اینهمه غم آرزوی ماندن تو
چه حیف شد که نشدتا که محسنت بینی
به لب رسیده مرا جان از این ندیدن تو
#اسلام_مولایی ✍
#فاطمیه
..................................................................
|
«یا علی یا حیدر ...»
به خدایِ منان ، به تمام قرآن
به جلالِ احمد ، به مقام حیدر
به کمالِ زهرا ، به وقارِ زینب
به شبیر و شبر ، به بهشت و کوثر
به قتال حمزه ، به نبرد مالک
به صفایِ سلمان ، به خلوص بوذر
به حقیقت دین ، به تمام ایمان
به حبیب و میثم ، به بلال و قنبر
که علیست مولا ، که علیست سرور
که علیست هادی ، که علیست رهبر
که علیست ظاهر ، که علیست باطن
که علیست آدم ، که علیست خاتم
«یا علی یا حیدر ...»
چه خوش است عمری ، شب و روز دائم
زِ علی بگویم ، زِعلی بخوانم
به علی ببالم ، به علی بنازم
زِ علی بخواهم ، زِ علی ستانم
که علیست عشقم ، که علیست عمرم
که علیست قلبم ، که علیست جانم
گر از او نگویم ، گر از او نخوانم
به چه کار آید ، سخن و زبانم
به فدای حیدر ، من و دودمانم
به فدای حیدر ، من و خاندانم
به فدای حیدر ، من و دوستانم
«یا علی یا حیدر ...»
چه شوند خصمم ، چه شوند یارم
چه بَرَند هستم ، چه دهند کامم
به علی مطیعم ، به علی مُریدم
به علی مُحبم ، به علی غلامم
بوَد او حیاتم ، بوَد او مماتم
بوَد او امیرم ، بوَد او امامم
بوَد او رکوعم ، بوَد او او سجودم
بوَد او قعودم ، بوَد او قیامم
علی ای صلاتم ، علی ای زکاتم
علی ای صیامم ، علی ای نمازم
به رخت بخندم ، به سویت بپویم
به رهت بمیرم ، به غمت بنازم
«یا علی یا حیدر ...»
که تویی ثنایم ، که تویی امیدم
که تویی نیازم ، که تویی نمازم
اگرم نخواهیم ، اگرم نخوانی
اگرم برانی ، به که دل ببازم؟
به ولایت تو ، به محبتِ تو
زِ شرارِ دوزخ ، نبود مرا غم
تو طبیبِ فردی ، تو دوایِ دردی
تو یگانه مردی ، تو گره گشایی
تو خدا جمالی ، تو خدا جلالی
تو خدا نمایی ، تو خدا نمایی
تو ولی داور ، تو وصیِ حیدر
تو اباالائمه ، تو امام مایی
زِ ملک نِکوتر ، زِ بشر فراتر
به فدات گردم ، تو مگر خدایی
یا ضیغم المُهَمهَم یا ناصِرَ النّبی
یا کاتِبَ الکتائب یا قاتِلَ القَوی
یا قاهِر العَدوّ یا والیَ الوَلی
یا مظهر العجائب یا مرتضی علی
|⇦•اول مظلوم امشب...
#سینه_زنی جانسوز و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اول مظلوم امشب تا صبح گریونه
آروم آروم، داره قرآن میخونه
اول مظلوم
آروم آروم
اسما آب میریزه
حیدر اشک میریزه
تابوت بین خونه
دختر اشک میریزه
غسل فاطمه، به خونِ پهلو رسید
ای وای
دست مرتضی، به زخم بازو رسید
ای وای
لا اِلهَ اِلا الله
واویلا واویلا
فاطمه رفت از دنیا
واویلا واویلا
اِنا لله، رو لبهای اصحابه
بعد از چند ماه، زهرا راحت میخوابه
اِنا لله اِنا لله
اسما آب میریزه روی پهلو هر بار
جاری میشه خون از جایِ زخمِ مسمار
تاریک ترین شبه مدینه رسید
ای وای
دست مرتضی به زخم سینه رسید
ای وای
لا اِلهَ اِلا الله
واویلا واویلا
ماه حیدر، تا عرشِ اعلا میره
روی شونه، تابوت زهرا میره
ماه حیدر
ماه حیدر
مولا خاک میریزه، روی یاسِ پرپر
زینب رفته از حال، رویِ قبرِ مادر
گریه میکنی، حسن بی مادر شده
ای وای
بعد فاطمه، علی غریب تر شده
ای وای
لا اِلهَ اِلا الله
واویلا واویلا
فاطمه رفت از دنیا
واویلا واویلا
.
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
hadadian-zamine4.mp3
1.54M
enc_16295532240677274356303.mp3
3.88M
عزیز زهرا بقیه الله کجایی آقا 😭😭😭
تو مبتدایی گره گشایی تو که بیایی غمی توی دلا نمیمونه
کجایی.. کجا رو دنبالت بگردم و میدونی، دلو برات دیوونه کردم و یه دنیا، غم نگفته توی قلبمه نباشی به کی بگم یه دنیا دردموووو😭😭😭😭
نزاری ما غریب بشیم و، میگیم به یاد اون قدیما، سحر خیز مدینه برگرد، برس به داد ما یتیمااااا💔💔
#یاصاحب_الزمان
#فاطمیه
🍃أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج
واحد فاطمیه -273-کانال نوحوا علی الحسین.mp3
629K
#واحد فاطمیه
شماره 273
کانال نوحوا علی الحسین
▪️▪️▪️▪️
گاهی کنم رو جانب قبر پیمبر
گاهی ز غم کوبم به دیوار بقیع سر
پر میکشم در جستجویت من به هر دم آخر کجا رفتی بگو مظلومه مادر
⏪ آخر کجا رفتی بگو مظلومه مادر
گم کرده ی من در بدن چندین نشان داشت
در بازویش جای غلاف ظالمان داشت
هر گوشه از حجر پدر اشکی روان داشت از داغ محسن بر دلش آتش فشان داشت
⏪ آخر کجا رفتی بگو مظلومه
زمینه فاطمیه -270-کانال نوحوا علی الحسین.mp3
1.3M
#زمینه فاطمیه شام غریبان
شماره 271
کانال نوحوا علی الحسین
😭😭😭
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر
همسایههایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر
بابا تو را میشست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر
هم اشک هم بابا عرق میریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از چادری که سهمِ من شد از تو ، پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر
با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر
دست از قلافِ خویش قُنفذ برنمیداشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از بس برایم روضه خواندی از حُسینم
چشمم به این خونگریه عادت کرد مادر
میآید آنروزی که میگویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر
بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر
عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
شاعر: حسن لطفی
زمینه فاطمیه -272-کانال نوحوا علی الحسین.mp3
1.26M
#زمینه فاطمیه
شماره 272
کانال نوحوا علی الحسین
▪️▪️▪️▪️
دلم خونه برای تو
دعای من شفای تو
نرو مادر
بساط غم فراهم شد
ببین که قامتم خم شد
نرو مادر
نرو حال و روزمون عجیبه
نرو که بابا بی تو غریبه
نرو که روی لبای زینب
امّن یجیبه
داد می زنم ، فریاد می زنم
مادرمو کشتن
آه می خونم ، کوتاه می خونم
مادرمو کشتن ۲
⏪ وای مادرم ای وای مادرم ، سیّدتی زهرا
جهان بی تو یه کابوسه
دلم با غصّه مانوسه
نرو مادر
نگیر عشق حیاتی رو
نخون عجِّل وفاتی رو
نرو مادر
مگه یادم می ره زخم بازو
مگه یادم می ره خون ابرو
مگه یادم می ره بی حیا زد
لگد به پهلو
من سینه زن ، می گم با حسن
مادرمو کشتن
تو کوچه ها ، چل تا بی حیا
مادرمو کشتن
⏪ وای مادرم ای وای مادرم ، سیّدتی زهرا
نگاهم خیس و مبهوته
نگاه تو به تابوته
نرو مادر
خوشی بعد از تو نابوده
یتیمی واسه من زوده
نرو مادر
وصیت کردی دم اذونه
می گفتی زینب یادت بمونه
حسینم وقتی شبا می خوابه
تشنه نمونه
تو کربلا ، زیر دست و پا
حسینمو کشتن
دور از حرم ، پیش مادرم
حسینمو کشتن
جانم حسین ای جانم حسین شهید
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
بگو آتش چرا بر معجر افتاد
پر پروانه در خاکستر افتاد
گمان تیزی مسمار در بود
که بر سینه نشسته تا در افتاد
https://eitaa.com/rozeneshinan
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
كمی از غسل زیر پیرهن ماند
كمی از خون خشك بر بدن ماند
كفن را در بغل بگرفت و بو كرد
همان طفلی كه آخر بی كفن ماند
https://eitaa.com/rozeneshinan
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
آتش بلند گشته و در، گُر گرفته بود
قلبت غمی ورای تصور گرفته بود
در دیده ها نشانه ای از درد تو نبود
چشم مدینه رنگ تکاثر گرفته بود
https://eitaa.com/rozeneshinan
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
همينكه شعله به پايِ تو بي امان پيچيد
صدايِ ناله يِ تو بين آسمان پيچيد
نفس نفس زدنت پشتِ در عذابم داد
نسيم ِ سوختنت تا به بيكران پيچيد
https://eitaa.com/rozeneshinan
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
به رويِ صورتِ تو شعله چنگ مي انداخت
بهار بودي و در ناله ات خزان پيچيد
بنا نبود كه "در" سمتِ پهلويت آيد
ميانِ پهلويِ تو دردِ استخوان پيچيد
https://eitaa.com/rozeneshinan
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
چنان زدند كه از رويِ شاخه بار افتاد
و در به رويِ سرت خورد و ناگهان پيچيد
همينكه زير ِ در ِ خانه گير افتادي
به سويِ خانه يِ من پاي دشمنان پيچيد
https://eitaa.com/rozeneshinan
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
شگفتا اهل دوزخ باغ رضوان را زدند آتش
شیاطین بیت ذات حی سبحان را زدند آتش
الهی جسمشان در نار قهر کبریا سوزد
که هیزم جمع کرده کعبۀ جان را زدند آتش
https://eitaa.com/rozeneshinan
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
🌹
نیایش صبحگاهی 🌼🍃
🌼خداوندا...
✨یاریمان کن بر کلاممان
✨مسلط باشیم
✨و بانارضایتی سکوت نکنیم
✨حرفی را که بر
✨زبان میرانیم ناحق و
✨خارج ازعدل نباشد.
🌼الهی...
✨کمکمان کن
✨آبرویی را برآب و
✨کاشانه ای بر باد ندهیم.
🌼آمیـن🙏
༺◍⃟💌 👈
┗━َ━َ❥•🌷🌸🌷•❥•━┅┄┄💕💌
💕بی شمارند آنهايی که نامشان "آدم" است
ادعايشان "آدميت"
کلامشان "انسانيت"
رفتارشان "صميميت"
من دنبال کسی مي گردم که
نه "آدم" باشد، نه "انسان"
نه "دوست" و "رفيق صميمی"
تنها "صاف" باشد و "صادق"
پشت سايه اش "خنجری" نباشد برای "دريدن"
هيچ نگويد
فقط همان باشد که "سايه اش" می گويد
صاف و يكرنگ 👍
◈
༺◍⃟💌
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
گر وا نمی شدند گره های این کفن
دق مرگ می شدند زِ غم بچه های تو
خون جای آب می چکد از سنگِ غسلِ تو
خون می چکد که زنده کند ماجرایِ تو
https://eitaa.com/rozeneshinan
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
به دین کردند با شمشیر دین از چار سو حمله
ز قرآن دم زدند و بیت قرآن را زدند آتش
گلی را که نبی پرورد با ضرب لگد چیدند
به غنچه حمله کردند و گلستان را زدند آتش
https://eitaa.com/rozeneshinan
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
#پنجشنبه_است
پنجشنبه ها
چه خوشحال میشوند
عزیزانی که
دستشان از دنیا کوتاه است
و منتظر قلب پرمهرتان هستند
چیز زیادے نمیخواهند
جز یک فاتحه
شادی روح تمام
اموات #فاتحه و #صلوات
🍃🌼 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌼🍃
💝 بسته هدیه اموات💝
✨شادی روحشان صلوات✨
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
🕯✲🕊✲🍂✲🕊✲🕯