#اجرک_الله_یا_بقیت_الله
#شب_دوازدهم_محرم
#شهادت_امام_سجاد
#زمینه_روضه_ای
#جانسوز
#جدید
ارسال فایل اجرا به ایدی زیر
@khademoeinab
حال منو
کی میدونه غیر از خدا
یه عمره که
میسوزم اما بیصدا
پیش چشام
هر شب میسوزه خیمه ها
پیش چشام
هر شب میسوزه خیمه ها
تو دلم ، غوغای قتلگاه
تو چشام اشوب خیمه ها
رو تنم ، مونده نشونه ی
همه ی ، اون تازیونه ها
میباره ، از موهام خاک اون بیابون
میخونم ، لالا علی با چشمِ گریون
تا حالا ، من میخونم دعای بارون
بند دوم
داغی که من
دیدم اخه هیشکی ندید
با نعل نو
رو جسمش با کینه دوید
خونِ سرش
از روی نیزه میچکید
خونِ سرش
از روی نیزه میچکید
رو زمین ، هر وصله ی تنش
رو تنِ ، خولی بود پیرُهنش
جلوی ، چشمای خواهراش
با عصا و سنگ میزدنش
تِشنَش بود ، وقتی که سرشو میبریدن
خستش بود ، جسمشو رو صحرا میکشیدن
میبُردن ، هرچی داشت تا بش میرسیدن
بند سوم
روی دلم
مونده اتیش اون تنور
ناله نزن
دم اخر قلب صبور
تنِ منو
یه کمی ارومتر بشور
تنِ منو
یه کمی ارومتر بشور
پُره از ، زخمای قدیم
بدنم ، کل زندگیم
تنِ من ، زخمه جوری که
میسوزه ، حتی با نسیم
غسلم کن ، اروم اروم تنم مریضه
جوری که ، پوست سوخته ی تنم نریزه
این زخما ، خیلی برای من عزیزه
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#شب_دوازدهم_محرم
#شهادت_امام_سجاد (علیه السلام)
1_1667050327.mp3
زمان:
حجم:
919.1K
#شب_دوازدهم_محرم
#زمزمه #سنگین #تک_ضرب
▪️نوحه شب دوازدهم محرم
امشب جسم بی سر بر خاک صحرا
بر او گریه کند با ناله زهرا
خون شد جگرم،مظلوم پسرم
جان داده ای پیش چشمان ترم
واویلا واویلا آه و واویلا…
آواره اهل بیت در دشت و صحرا
سوی کوفه روان با خِیلِ اعدا
مادر ها حزین،دختر ها غمین
در آتشِ تب بود زین العابدین
واویلا واویلا آه و واویلا…
✍امیر عباسی
*روضه اسارت 😭😭😭
*چنان مرغ شکسته، پر و بالم*
*غمت یک ساعته، کرده هلالم*
*(اینا ناله های زینبن)*
*چنان مرغ شکسته، پر وبالم*
*غمت یک ساعته ،کرده هلالم*
*داداش، زِبس داغت، سنگینه عزیزم*
*تمام دشت، می گرید به حالم*
*◾وقتی از آقا امام زمان سوال شد آقا کدوم مصیبت جدت دردناکه که فرمودی برای آن مصیبت اگه خون گریه کنم کمه،
آن بزرگوار فرمود:
همه ی مصیبت جدم سخت و سنگین و درناکن
،گفتن آقا اون مصیبت که فرمودی اگه اشکم خشک بشه خون گریه میکنم
، تا آقا اینو شنید اشکاش سرازیر شد،
فرمود:
همه ی مصیبت های جدم دردناکه
اما
امان از مصیبت اسیری عمه ام زینب😭😭😭*
*وقتی روز یازدهم محرم بی بی زینب همه ی زن و بچه ها رو سوار بر محمل کرد
بمیرم نوبت به خودش رسید
کسی نبود خودشو کمک کنه تا سوار بر محمل بشه ،
هر چه دور و برشو نگاه کرد محرمی پیدا نکرد
یه نگاه انداخت به قتلگاه
صدا زد
حسینم
عزیزم
ببین دارن خواهرتو به اسیری میبرن،
یه نگاه انداخت به علقمه
،داداش عباسشو صدا زد
یادش اومد روز دوم محرم وقتی وارد سرزمین کربلا شد همه ی محرم ها دور و برش بودن
یکی رکاب محملو گرفته بود
یادش اومد عباس زانو خم کرد خواهر رو پیاده کرد،
صدا زد
عباس جان بیا ببین دور وبر خواهرت یه مشت نامحرمه
بیا خواهرتو دارندبه اسیری میبرن،
آی بمیرم با هر سختی بود خودشو سوار کرد،
کاروان از گودال عبور کرد ،
اهلبیت امام حسین با بدنهای پاره پاره داغِ دلشان تازه شد،
از بالای محمل وداع کردن
اماچند قدمی نگذشته بودن نتونستن تحمل کنن
پیاده شدن هر کسی نعش عزیزی رو بغل گرفت
زینب کجا رفت؟
رفت گودال قتلگاه کنار نعش برادر، آی قربون دردهای دلت ای دختر علی*
*داداش اومدم بگم دارن منو میبرن اسیری
اومدم خداحافظی کنم
، خداحافظی هم رسمی داره برادر، رسمش روبوسیه ،
اما برادر یه جای سالمی در بدن نداری تا بوسه زنم😭😭😭*
*سر به بدن نداری تا صورتت رو بوسه بزنم ،
چه کرد این خواهر داغ دیده؟
آی بمیرم
خم شد لباشو گذاشت روی رگهای بریده ی حسین
رگهای بریده رو بوسه زد*
بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
حیدر نبوسید زهرا نبوسید حتی نسیم صحرا مبوسید
*آه.....
اومدن زینب رو با تازیانه از کنار نعش برادر جدا کردن
همه را سوار کرد با چه سختی خودشو سوار کرد،
کاروانِ اُسرا به راه افتاد ،
زینبی که با حسین به کربلا آمده بود حالا باید با سرِ حسین برگرده ،
زینب از روی محمل نگاش به گودال قتلگاهه
دل از برادر نمی کنه
، همچنان از روی محمل روضه میخونه و خداحافظی میکنه😭😭😭*
*خداحافظ ای برادر زینب*
*شده روی محمل روضۂ زینب*
#روضه_دفتری
#کربلایی مجتبی باآبرو🎤
#شب_دوازدهم_محرم
*«الا لعنة الله علی القوم ظالمین»*