نوحه ی حضرت رقیه س #زنجیرزنی #واحد
یتیمی درد جگر سوز و، درد بی درمان
یتیمی خون جگر خوردن، زاری دوران
اسیری درد نفس گیر و،سینه ی سوزان
اسیری یعنی زمین خوردن،با تن بی جان
کف پاها آبله داره، زخمی و خونه
کبوده پهلوی این دختر، بر لبش جونه
زمین گیر و خسته و عاجز، در شب تاریک
میخواد پاشه راه بره اما، آخ نمی تونه
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
یه گوشه با گریه و هق هق، با خودش گیره
چرا بابایم سراغی از، من نمی گیره
براش مهمون اومده امشب،وقت پروازه
یه کم لبخند رو لبش اومد، وقتی می میره
بیا بابا جان به قربانت، در کجا بودی
چرا بابا از من تنها، تو جدا بودی
بابا گفتن در سفر هستی، برمی گردی زود
ولی دیدم با عمو روی، نیزه ها بودی
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
سر خونین آمدی پیشم، آمدی بی پا
فقط بابا با تو می گویم عقده ی دل را
سرت را امشب مثه مادر،در بغل گیرم
نشد گر آغوش بگشایی، نازنین بابا
کتک خوردم بر زمین خوردم، آخ زانویم
ببین بابا زخمی دستم ، سوخته گیسویم
کف پاهایم پر از تاول، شد به صحراها
ببین بابا مثل زهرا شد ،زخم پهلویم
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
سه ساله دختر کتک خورده، آه و واویلا
رقیه از بی کسی مُرده، آه و واویلا
بابا امشب کنج ویرونه، آه و واویلا
اومد اون و با خودش برده، آه و واویلا
لالا لالا دختر بابا ، ای رقیه
لالا لالا دختر زیبا، ای رقیه
شدی راحت از غم دنیا، ای رقیه
لالا لا دختر تنها، ای رقیه
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
#هادی_همتی
#رقیه #خرابه #زنجیرزنی #واحد
◾️وفات ام البنین(ع)◾️
▪️بند اول▪️
پسرهای سر بریده ام کجائید؟
قمرهای نازنین من بیایید
کنار مادر محتضر خود
حسین بی کفن رو هم بیارید
دلم تنگه،،دلم خونه
دل تنگم،،پریشونه
خالی جای عباسم،تو این خونه
نفس کشیدن،،برام عذابه
دلم عزادار تشنه ی آبه
این نفس های آخرینه
حسین،حسین،حسین
ذکر لب ام البنینه
حسین،حسین،حسین
▪️بند دوم▪️
عزادار خون سرخ شهیدم
جگر خون ز کفر و ظلم یزیدم
بدون حسین و بدون عباس
به والله که دیگه خوشی ندیدم
شب آخر،،شده محشر
شده غوغا،،زنم پرپر
آتیش گرفته ام یاده،،تنی بی سر
دیده می بندم،،به روی دنیا
دیگه میشم راحت ز درد و غم ها
ناله کشم ز سوز سینه
حسین،حسین،حسین
ذکر لب ام البنینه
حسین،حسین،حسین
ام_البنین(ع)
شعر و سبک #هادی_همتی