eitaa logo
عدالت اجتماعی حول محور توحید ⚖
86 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
141 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام وقت بخیر یه خاطره دارم از امر به معروف و نهی از منکر.. سال ۹۸ برای اولین بار مشرف شدیم به حرم امام حسین ع. من 🧕و همسری و پسر۱۰ ساله م و دختر۲ساله م تو بین الحرمین روبروی درب ورودی حرم حضرت ابوالفضل ع یه کتابخونه است اونجا نشسته بودم. دوتا خانم جوان ایرانی یه زیر انداز پهن کردن نشستن واسه خوردن صبحانه. چندتا خانم عراقی هم در چند متری اون خانم ها نشسته بودن و مشخص بود که در مورد اون دو خانوم ایرانی حرف میزدن چون مرتب به اون ها اشاره میکردن و میخندیدن...! هر از چند دقیقه هم یه چیزی خطاب به اون دو خانوم میگفتن اما بندگان خدا عربی متوجه نمیشدن. 🤔 اون دو تا خانم وسایلشون رو جمع کردن که برن باز خانم های عراقی دست بردار نبودن مدام اشاره میکردن به خانم ها و روی زمین. اون خانم گیج و مبهوت که منظورشون چیه 🙄تا اینکه خانم عراقیه گفت مانی خمینی و اشاره کرد روی زمین زیر پاهای دو خانم ایرانی و بعد شروع کردن به خندیدن!! اینجا بود که هم من هم اون دو خانم ایرانی متوجه شدیم تو این مدت داشتن بندگان خدا رو دست مینداختن و مسخره میکردن😔 حقیقتا من به تازگی شروع به حفظ قرآن کرده بودم و خیلی به زبان عربی آشنایی نداشتم .با خودم گفتم اینطور نمیشه از کنار این مسئله گذشت! صبر کردم اون خانم عراقی که خانم ایرانی رو مسخره کرده تنها شه!! قصد رفتن کرد تنها شد، رفتم جلو مودبانه سلام کردم دست و پا شکسته اینجور حرف زدم... سلام علیکم انا ایرانی، انت عراقی ایرانی و عراقی عقد اخوت 🤝 و آیه ۱۱ سوره مبارکه حجرات رو واسشون تلاوت کردم «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ...» به محض شنیدن صحبت های من بنده خدا خیلی منقلب شد شروع کرد به گریه کردن و یه چیزایی گفت که کامل متوجه نشدم! گویا عزیزی داشته که در جنگ ایران و عراق از دست داده... خلاصه سرتون رو درد نیارم! اول خانم عراقی و بعد تک تک بچه هاش برای روبوسی سمت من اومدن، منم اونها رو در آغوش گرفتم. خودم فکر میکنم اون موقع این امر و نهی، زکات حفظ قرآنم بود 😌 ⚡️⭐️🌟⚡️⭐️🌟 🌴🍀نظرتون رو درباره این خاطره ارسالی برای ما بفرستین: @ensan_mosleh ⚡️⭐️🌟⚡️⭐️🌟 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲 @AmoozesheAmrebemarouf