eitaa logo
روشنگران مجازی
987 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
7.4هزار ویدیو
31 فایل
انتشار کلیپ، عکس و تحلیل های به روز
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹پسرعمه و دختردایی بودیم و در جریان انقلاب دوتا همرزم. 🌹 وقتی ازم خواستگاری کرد خیلی بهم برخورد، یک سال و چندماه گذشت ؛ اما اسماعیل دست بردار نبود. 🌹آن روز آمده بود برای اتمام حجت . گفت : معصومه! خودت میدونی که ملاک من برای انتخاب تو ظاهر و قیافه نبوده؛ ولی اگه بازم فکرمیکنی این قضیه منتفیه. بگو که دیگه با اصرارم اذیتت نکنم. 🌹 نشستم با خودم خلوت کردم. توی روایتی از امام صادق علیه السلام خونده بودم ‌"با کسی که از اخلاق و دینش رضایت دارد ازدواج کنید، خودداری شما از وصلت با او باعث فتنه و فساد بزرگ در جامعه می‌شود¹" 🌹 هیچ دلیلی به ذهنم نرسید تا اسماعیل را رد کنم . گفتم : "راضی‌ام" . "شهید اسماعیل دقایقی" ✍راوی:همسر شهید 📚کتاب: ازدواج به سبک شهدا 1- اصول‌کافی، ج۵، ص۳۴۷ 📝 🇮🇷 ✊️ @Sedaye_Enghelab @rushangeran
📝 | تواضع و رعایت بیت المال 🔹 همرزم شهید محمد رضا زاهدی، حاج‌اکبر نصر تعریف می کردند که سال ۱۳۷۱، زمانی که حوزه کاری سردار زاهدی از فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین (علیه السلام) تغییر کرد، ایشان دفتر و وسایل را به بنده تحویل دادند و ساک و وسایل شخصی‌شان را برداشتند و پیاده رفتند سر خیابان که با خودروهای عبوری به منزل بروند. وقتی درخواست کردم که ایشان را با خودروی لشکر به منزل برسانم، قبول نکردند و گفتند که دیگر حق من نیست که از وسایل لشکر استفاده کنم و بیت‌المال تضییع می‌شود!! 🔸 در رعایت بیت المال بسیار دقیق بودند. و این روحیه تا شهادت همراه ایشان بود. 🔹 چند وقت پیش هم یکی از مجاهدان حزب‌الله لبنان نیز مشابه این رفتار های ایشان در آن منطقه را برایمان حکایت کرد. رفتاری که با گذر زمان تغییر نکرد. این خلق و خوی شهداست که رعایت بیت‌المال برایشان خط قرمز است ... و خدا چه زیبا خوب‌ترین‌ها را برای شهادت گلچین می‌کند. ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
🔸 نوه‌هاش رو خیلی دوست داشت. بعضی وقت‌ها شدید دلتنگ نوه‌ها می‌شد. می‌گفت: «کاش می ‌تونستم یک ساعت برم ایران نوه‌هام رو ببینم و برگردم.» 🔹هیچ وقت سالروز تولد بچه‌ها و نوه‌ها و یا سالروز ازدواج خودمون و بچه‌ها رو فراموش نمی‌کرد. ممکن بود من یادم بره اما ایشون هیچ وقت از یادش نرفت. 🎁 به من می‌گفت: «تولد بچه‌ها رو تبریک بگید و از طرف من هم کادوی تولد تهیه کنید.» اگه ایران هم نبود سفارش می‌کرد که یه مبلغی به عنوان هدیه به حساب بچه ها واریز کنیم. 🏞 یک قاب عکس از همه خانواده با هم در بیروت کنارش گذاشته بود، می‌گفت: «چقدر خوبه، دلم حال میاد وقتی این عکس رو نگاه می‌کنم، احساس می‌کنم همه‌شون اینجا هستند.» 📝 از همسر شهید ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
📝 | زیارت شهدا 🔰 به زیارت شهدا خیلی اهتمام داشتند. هر وقت به اصفهان می‌آمد، اصرار داشت که به زیارت دوستان شهیدش در و گلزار شهدای رهنان برود، حتی اگر فرصتش در اصفهان خیلی محدود بود. 🔸 با قطعه‌ شهدای عملیات کربلای پنج که و آنجا مدفون هستند، خیلی مأنوس بود. معمولاً هم بین الطلوعین یا سحرها به زیارت می‌رفت. میخواست با شهدا خلوت کند. 🔹 هر وقت مشرف می‌شد گلستان شهدا، با یک حضور قلبی می‌رفت ... گویا شهدا را می‌بیند. 🔸 یک مرتبه در خواب دیده بود که با به گلستان شهدای اصفهان مشرف شده است. سر مزار هر شهیدی می‌رسند، آن شهید از قبر بر می‌خیزد و به سید مقاومت سلام می‌کند. او هم آن شهید را به سید معرفی می‌کند! بعد آن شهید در قبر می‌خوابد و سراغ قبر شهید بعدی می‌روند‌ تا آخر گلستان شهدا ... ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
📝 | مدت‌ها رنگ آفتاب را هم ندید. 🔺 رعایت اصول امنیتی گاهی خیلی سخت بود... گاهی نیاز بود ساعت ها در اتاق هایی بود که پنجره هایش با در پوشیده شده بود... گاهی نیاز بود ساعت ها در مسیر و ماشین های مختلف بود تا مسافتی که کوتاه بود را طی کرد... ◾️ خودروهایی که شیشه هایش هم کاملاً دودی بود، و هم با پرده پوشیده شد بود، به طوری که هیچ نوری به داخل نمی‌آمد... نفس آدم می‌گرفت و کلافه می‌شد. 🔸 یکبار که مدت کوتاهی به خاطر همراهی با در این شرایط بودیم ازشون سوال کردیم: «این شرایط براتون سخت نیست؟» ایشون گفتند: «باز ما حال بهتری نسبت به آقا سید داریم.» ▪️ روزهای آخر، قبل شهادتشان مجدداً صحبت از این موضوع شد و گفتند: «آقا سید () از زمان شروع طوفان الاقصی، خورشید را هم ندیده اند.» 😔 🎙 راوی: فرزند شهید 📷 ❤️ 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 | زیارت شهدا 🔰 به زیارت شهدا خیلی اهتمام داشتند. هر وقت به اصفهان می‌آمد، اصرار داشت که به زیارت دوستان شهیدش در و گلزار شهدای رهنان برود، حتی اگر فرصتش در اصفهان خیلی محدود بود. 🔸 با قطعه‌ شهدای عملیات کربلای پنج که و آنجا مدفون هستند، خیلی مأنوس بود. معمولاً هم بین الطلوعین یا سحرها به زیارت می‌رفت. میخواست با شهدا خلوت کند. 🔹 هر وقت مشرف می‌شد گلستان شهدا، با یک حضور قلبی می‌رفت ... گویا شهدا را می‌بیند. 🔸 یک مرتبه در خواب دیده بود که با به گلستان شهدای اصفهان مشرف شده است. سر مزار هر شهیدی می‌رسند، آن شهید از قبر بر می‌خیزد و به سید مقاومت سلام می‌کند. او هم آن شهید را به سید معرفی می‌کند! بعد آن شهید در قبر می‌خوابد و سراغ قبر شهید بعدی می‌روند‌ تا آخر گلستان شهدا ... 📷 ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
🔰حاج ابوالفضل رئیس خیریه ای در لبنان می‌گفت: چند سال پیش ما به چند روستای محروم شیعیان در شمال منطقه، کمک می‌کردیم. آنها وسط روستاهای سنّی نشین بودند. سید گفت به محرومین اهل سنت هم رسیدگی کنید. ما هم برای جمع‌آوری کمک اعلام عمومی کردیم. گروهی پیام‌های اعتراضی فرستادند که نباید به سنی‌ها کمک کنید. من پیامها را به آقا سید نشان دادم. سید لبخند زد و گفت شما کارتان را بکنید بعداً می‌فهمند. ▪️حاج ابوالفضل گفت حالا صدها خانوار آواره از ضاحیه به آنجا رفته‌ و همان مردم اهل سنت در خانه‌هایشان را به روی ما گشوده‌اند. فتحوا أبواب بيوتهم! می‌گفت عجیب است که اردوگاه‌‌های اسکان آوارگان در آن منطقه خلوت است چون اکثر آواره ها در خانه‌های مردم اهل‌سنت سکونت کرده‌اند. ▪️خیلی‌ها نمی‌دانند که سید حسن بزرگتر از یک رهبر حزبی شیعی که برای لبنان یک مصلح بزرگ اجتماعی بود. کشوری که سالها درگیر جنگ داخلی بوده و طوایف و مذاهب مختلف یکدیگر را وسط خیابان می‌کشتند در این سال‌ها بسیاری‌شان دوستدار سید و حزب‌الله شدند. سید یک رهبر ملّی بود که ملت سازی کرد. 🟡با ما همراه باشید:                 ☑️ @nasrollah_info | Nasrollah.info
| بماند برای بهشت! خیلی وقتها در اثر جلسه های زیاد و طولانی و رفت و آمد مدام جاده خراب بیروت دمشق در آن شرایط ناامن و حساس، خسته خسته به منزل می‌آمدند .‌.. مشتاقانه به استقبالشون می‌رفتیم. می‌دیدیم که از بدن جانبازشون در ۲۴ ساعت به اندازه ۴۸ ساعت کار کشیده‌اند ... بهشون می‌گفتم مشت و مال نمی‌خواین؟! می‌گفتن : «بمونه برا بهشت!» 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 | ... بإذن الله 📷 این دو تصویر در بین رسانه‌های دنیا بسیار بازتاب داشت. آمریکایی ها و اسرائیلی ها خیلی رو این عکس مانور دادند. این تصاویر مربوط به رژه نیروهای مسلح در شهریور سال ۸۴ است و آن ایام تقریبا همان ابتدای رونمایی از موشک شهاب ۳ بود که برد موشک های ما به اسرائیل می رسید و خط و نشان کشیدن ما برای اسرائیل بود. 🌐 این تصویر بسیار بیشتر از آنکه در داخل توسط رسانه های ایرانی بازنشر شود، توسط رسانه های غربی مورد توجه قرار گرفت و بارها و بارها در رسانه هایشان بازنشر شد. 🔸 آن روز فرمانده نیروی هوایی (هوافضای) سپاه پاسداران بودند. و همان مدت کوتاه فرماندهی ایشان در نیروی هوایی بود که به اصرار ایشان جانشینی فرمانده نیروی هوایی سپاه را پذیرفتند. 🔻 وقتی از پدر پرسیدم که چه در گوش رئیس جمهور گفتید؟ گفتند: به او گفتم: «[در صورت تعدی] نابودشان می کنیم بإذن الله» ✍🏻 این تصویر مربوط به رژه نیروهای مسلح در مقابل رئیس جمهور وقت در تاریخ ۸۴/۶/۳۱ و فرمانده وقت نیروی هوایی سپاه، سردار محمدرضا زاهدی در حال ارائه توضیحات لازم به رئیس‌جمهور است. 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 | چرا می‌خواهید مرا تنها بگذارید؟! 💐 تقریبا یک سال قبل از شهادت شهید زاهدی، وقتی بیروت منزل ایشان بودم، سحر که برای نماز بیدار شدند فرمودند: دیشب خواب عجیبی دیدم. احمد و حاج قاسم رو توی خواب دیدم. از من پرسیدن: «نمیای این طرف؟!» جواب دادم: «من که خیلی دوست دارم بیام، شما مقدماتش رو فراهم کنید!» 💔 دلم لرزید. 🌹چند روزی از این جریان گذشت. یکی از روزها وقتی شهید زاهدی به منزل آمدند، فرمودند: «امروز جلسه‌ای با داشتم. برایشان خوابم را تعریف کردم. ایشان به هم ریخت و گفت: «چرا می‌خواهید مرا تنها بگذارید؟! ...» 🎙 راوی: داماد شهید ✍🏻 پی‌نوشت۱: دیرینه و و به سال‌های اول دفاع مقدس برمی‌گردد. این رفاقت و رفت و آمد خانوادگی تا زمان شهادت ادامه داشت ... ✍🏻 پی‌نوشت۲: شهید زاهدی واقعا بود. در همه اعمال و رفتارش این مطلب نمایان بود. مراقب بود کاری نکند که رزقش عوض شود. اگر مطلبی خلاف این موضوع رخ داد سریع جبران کند. اینقدر عاشق دیدار پروردگارش بود که حتی خوابهایش (که گاهی یکی اش را تعریف می کرد) هم همین رنگ و بو را داشت. 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی