✅ #یادداشت_رشد
📄 با گلزار برنده باش!
🔶 تاثیرات اجتماعی پنهان و مخرب مسابقه برنده باش.
✴️ امروزه سرگرمی به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای جامعه شناخته می شود. بخش مهمی از پاسخ به این نیاز، توسط رسانه ها به مخاطبین داده می شود. در این میان تلویزیون به عنوان فراگیرترین رسانه در بین مردم، تلاش کرده است تا در این زمینه با رویکرد مشتری مداری و البته بدون توجه به برخی از ملاحظات به نیازهای مخاطب پاسخ بگوید. یکی از برنامه های سرگرمی که اتفاقا با استقبال مخاطبین رو به رو شده است، مسابقه برنده باش است.
🔹سبک این مسابقه کاملاً کپی شده و تکراری است، با این وجود به چند دلیل برای مخاطب جذابیت دارد. اول این که برگزار کننده آن یکی از معروف ترین سلبریتی های ایران است که اگر چه علاوه بر بازیگری، در عرصه هایی نظیر تبلیغات تجاری حضور داشته، ولی این اولین باری است که او مجری گری یک مسابقه تلویزیونی را تجربه می کند. دومین موضوع، مسابقه ای بودن این برنامه است. افراد دوست دارند تا خود را در موقعیت رقابت با دیگران(حتی در منزل و در پاسخ به سوالات مطرح شده) قرار دهند. این موضوع برای بسیاری از افراد هیجان انگیز و لذت آور است و به عنوان یک سرگرمی شناخته می شود. اما موضوع سوم و مهم تر، میزان جوایز چشمگیر برای برندگان این مسابقه است. در این مسابقه تنها با پاسخ به سوالاتی محدود می توان به جایزه ای به ارزش ۲۰۰ میلیون تومان رسید!
🔹این نوشتار در صدد است تا نقدی محتوایی و ساختاری از این برنامه ارائه کند. به نظر می رسد چنین برنامه ای اگر چه به ظاهر سرگرم کننده است، اما آثار مخرب و ویران کننده ای در لایه های پنهانی آن نهفته است. اگر چه رهگیری آثار آن به سرعت و سادگی در جامعه امکان پذیر نیست، اما این پیامدهای منفی به تدریج و در بلند مدت ضربات مهلکی را بر نظام هنجاری و ارزشی جامعه وارد خواهد کرد. به طور مشخص نقدهای وارد بر این برنامه عبارتند از:
۱- در این مسابقه این طور وانمود می شود که قرار است فرهنگ مطالعه و کتابخوانی رواج داده شود. البته باید توجه داشت که مطالعه و یادگیری هیچ گاه نمی تواند بی سمت و سو باشد. در واقع این طور نیست که هر آنچه که انسان بداند، مطلوب و خوب شناخته شود. در آموزه های دینی، پیگیری و دنبال کردن "علم لاینفع" ناپسند شناخته شده است. دانستن این که قلب کدام حیوان در سرش قرار دارد یا کدام حیوان چهار زانو دارد، مصداقی از علم بی اثر و بی فایده است. البته مجری برنامه دانستن پاسخ این دست از سوالات پوچ و تهی برنامه را به عنوان "حضور ذهن عالی" یاد می کند و مشخص نیست که دقیقا این حضور ذهن چه کارکرد دنیوی و یا آخرتی برای فرد دارد و قرار است چه نیاز یا مسئله ای از او را پاسخ بدهد!!!
۲- مسابقه برنده باش، قبل از آنکه یک برنامه سرگرم کننده شناخته شود، یک بیزنس و یک فعالیت اقتصادی است. شرکت در مسابقه نیازمند به نصب نرم افزار و کسب امتیاز از طریق این نرم افزار است. لازمه کسب امتیازهای بیشتر، خرید سوال است. در هر هفته نیز تنها تعداد محدودی از هزاران نفری که برای خرید سوال اقدام کرده اند و کسب امتیاز نموده اند، فرصت حضور در برنامه را دارند. از سوی دیگر، معمولا تلاش مجری این بوده است که کسانی که در برنامه حاضر می شوند، حداقل جایزه یعنی پنج میلیون تومان را برنده شوند. این موضوع به روشنی برای مخاطب قابل درک است که اگر بتواند به مسابقه راه یابد، حداقل به میزان پنج میلیون تومان برنده خواهد شد. شور و شوق ایجاد شده در مسابقه برای برندگان جوایز بیشتر نیز به خوبی برای مخاطب انگیزاننده است که او شانس خود را برای شرکت در این مسابقه بیازماید.
👆👆 #ادامه_مطلب 👇👇
👇👇 #ادامه_مطلب 👆👆
🔹در بعد از انقلاب مثال های دیگری از این شکل تحریک مخاطبین برای هزینه کردن برای خرید محصول یا شرکت در مسابقه وجود دارد. در یک دوره در قالب اوراق ارمغان بهزیستی در قالب کمک به نیازمندان و انجام عمل خیر، اوراقی به مردم فروخته می شد که به ازای هر برگ، یک شانس شرکت در قرعه کشی به آنها داده می شود. علاوه بر این نیز در قالب مسابقه کتاب ۵۷ (در قالب فروش کتاب و ایجاد فرصت قرعه کشی برای جوایز لوکس و گرانبها) و نیز تبلیغات تجاری جایزه دار (فروش محصولات همراه با کد قرعه کشی و اعطای جوایز) شاهد همان سبک تحریک مخاطب هستیم. در واقع عنصر کلیدی در این رفتارها چه در قالب کار خیر و چه مطالعه و سواد آموزی و چه خرید کالای خوراکی مورد نیاز، بر پایه تحریک طمع برای رسیدن به جایزه بزرگ است!
۳- این سبک از برنامه سازی یک اثر بسیار خطرناک دیگری در جامعه دارد و آن حذف رابطه منطقی و ذهنی بین کار و تلاش و کسب ثروت در مخاطب است. عموم افراد به این باور هستند که برای رسیدن به موفقیت و کسب درآمد باید تلاش کنند. آموزه های تربیتی و آموزشی از دوران کودکی نیز با عبارت های مشهوری نظیر "مزد آن گرفت جان بردار که کار کرد" تلاش دارند تا فرهنگ کار و تلاش برای کسب روزی را در جامعه رواج دهند. هر فعالیت و برنامه ای که این رابطه را در ذهن مخاطب کم رنگ یا خدشه دار کند، خارج از چارچوب دینی شناخته می شود. ضرورت کار برای کسب روزی، یکی از مهم ترین عناصر شکل دهنده نهاد خانواده و نظام اقتصادی در جامعه است که باید از آن حفظ و حراست نمود. در حالی که یکی از مهم ترین کژکارکردهای پنهان این برنامه، ضربه زدن به این باور ذهنی مخاطبین است.
🔹چند روز پیش زمانی که در منزل یکی از اقوام مهمان بودیم و مشغول تماشای این برنامه. فرزند خانواده که تا اواخر شب مشغول کار بود، وارد منزل شد. در همان لحظه فرد شرکت کننده در مسابقه که پاسخ درست داده بود، به سطح امتیاز ۸.۰۰۰.۰۰۰ تومانی رسید. جوان خسته که تازه وارد منزل شده بود به تلویزیون نگاه کرد و گفت: خوش به حالش، هشتصد تومن برنده شد". اما زمانی که حاضرین او را متوجه کردند که فرد شرکت کننده رقم هشت میلیون تومان را تا این سوال برنده شده نه هشتصد هزار تومان، بهت و تعجب عمیقی تمام وجود جوان را گرفت و بی حرکت به صفحه تلویزیون خیره شد! آری شرکت کننده توانسته بود در کمتر از چند دقیقه حقوق شش هفت ماه او را بدست آورد!
🔹جمع بندی
واقعیت این است که این برنامه اگر چه در قالب سرگرمی به روی آنتن شبکه سوم سیما می رود، اما قبل از همه یک بیزنس و یک فعالیت اقتصادی است نه یک برنامه فرهنگی و تربیتی. تاثیر دانشی و بینشی این برنامه برای اصلاح فرهنگ و ترویج سبک زندگی اسلامی، هنجارهای پذیرفته شده، اصلاح آسیب ها و مشکلات اجتماعی و ... در حد صفر است و در شکل دقیق تر، بر اساس آنچه که گفته شد این برنامه محرک طمع و حرص برای تخصیص درآمدی غیرعقلایی مخاطبین برای شرکت در مسابقه است. در واقع مخاطبین برای رسیدن به آمال و آرزوی های خود، حاضر هستند بخشی از درآمد را شبه قمار در این راه هزینه کنند، شاید بتوانند به مسابقه راه یابند و حداقل جایزه را که اکثر افراد برنده می شوند را تصاحب کنند. در نهایت این که این برنامه، تخریب کننده رابطه بین تلاش و کسب درآمد است. مخاطبینی هم که به برنامه دعوت می شوند با سطح تحصیلات مختلف هستند: از زیر دیپلم تا مقاطع تحصیلات عالی. همین امر به تسهیل ضربه به این رابطه ذهنی کمک می کند، چرا که مخاطب به خوبی دریافته است که سطح تحصیلات و سواد دانشگاهی نقش چندانی در پاسخ گویی به سوالات ندارد.
✍ #دکتر_سعید_مسعودی_پور پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐 سروش ↙️
✅ sapp.ir/Rushdisu
🌐 ایتا ↙️
✅ eitaa.com/Rushdisu
🌐 بله ↙️
✅ ble.im/Rushdisu
✅ #یاداشت_رشد
📄 حکمرانی پژوهش طبیعی؛ حکمرانی پژوهش مصنوعی
🔶یک چشمه با ریختن آب در آن، چشمه نمی شود؛ چشمه باید خودش چشمه باشد و بجوشد
✴️ چشمه زلال و بسیار زیبایی که در باغ انار دیده بودم، دائما با خاطرم بازی می کرد. آب با تکاپوی زیاد از چشمه خارج می شد و در مسیر گرم و نرمی که برای خود درست کرده بود جاری و ساری می شد؛ پر از زیبایی های دیدنی و شنیدنی بود. همه این زیبایی ها دست به دست هم داده بودند تا به هیاهوی خیالم پاسخ بدهم؛ و این شد که تصمیم گرفتم در حیاط خانه مان یک چشمه شخصی درست کنم! تا چشمه بازی بکنم؛ بچه سه ساله بودم. شروع کردم به درست کردن؛ و مسیری برای آب درست کردم که به پای درخت سیب می رسید، چند سنگ را کمی بالاتر از مسیر چشمه، روی هم گذاشتم که نقش دهانه چشمه را بازی کنند و قرار شد آب را از پشت آن بریزم تا چشمه من درست بشود. چند روزی درگیر این بازی بودم، ولی واقعیتش حال آن چشمه طبیعی را نداشت؛ و صد البته: آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید. امروزه، آن چشمه بازی ها بچه گانه دلالت های بسیار جوانانه ای در حوزه حکمرانی پژوهش برایم رقم زده است.
مادر که متوجه کارم شده بود، لبخندی زد و یک جمله ترکی گفت: «بولاغا سو توکماقنان بولاغ اولماز؛ بولاغ گؤورک اؤوزو بولاغ اولا» بعدها که بزرگتر شدم، مدرسه رفتم و ... فهمیدم این یک ضرب المثل اصیل ترکی بوده و مفهومش این است که «یک چشمه با ریختن آب در آن، چشمه نمی شود؛ چشمه باید خودش چشمه باشد و بجوشد.». مادر بارها این ضرب المثل را در کارهای مختلف برایم گوشزد کرده است.
🔹نگاه به حکمرانی و حکمرانی پژوهش هم می تواند قشنگ نگاه به دو گونه چشمه طبیعی و چشمه مصنوعی شخصی را در بر داشته باشد. اگر پژوهش را همان آب جاری شده از چشمه بدانیم که بستری گرم و نرم برای خویش گزیده و زیبایی های از خود خلق کرده است؛ آیا می شود آن را بخشنامه ای یا به تعبیر دیگر سلسله مراتبی پیش برد و چشمه مصنوعی شخصی ساخت؟ به نظرم این کار، مثل لبخندی که مادر به بازی من زد، محرک خنده و لبخند صحابی اندیشه است. یا باید در پی ایجاد چشمه های طبیعی باشیم؟ اصلا چشمه طبیعی مگر دست انسان است که تولید کند؟ در نگاه اول محال به نظر می آید و به تبع آن عدم امکان دخالت و عدم امکان حکمرانی پژوهش را رقم می زند؛ ولی نگاه عمیق تر، مکانیسم های راهگشایی را در بر خواهد داشت.
🔹اصل این است که اگر پژوهشگر نخواهد پژوهشی انجام دهد، انجام نخواهد داد؛ اگرچه به جای یک قانون، آن را در صد قانون گره بزنیم. حکمرانی پژوهش باید بر اساس اصل اختیار پژوهشگر در تصمیم گیری اش برای پژوهش باشد(یاد یکی از اصول مدیریت اسلامی بیان شده توسط استاد نقیپورفر افتادم: اصل مدیریت بر اساس اختیار و بصیرت نیروها)؛ به تعبیر دیگر کاری بشود که طبیعت پژوهشگر به کار بیافتد! نه اینکه یک پژوهشگر مصنوعی بسازیم.
👇👇 #ادامه_مطلب 👆👆
👆👆 #ادامه_مطلب 👇👇
🔹پژوهشگر مصنوعی هویتی ندارد و هر زمان دلش بخواهد پژوهش یا یک مسئله خاص پژوهشی را رها می کند و سراغ کار دیگری می رود و ... به طور کلی کارمندی پژوهشی یا به تعبیر دقیق تر مزدوری پژوهشی از این سنخ چشمه سازی های مصنوعی است.
🔹بله دیگر کم کم آن بازی چشمه سازی را رها کردم، ولی از بچه سه ساله نباید انتظار داشت که بفهمد « بولاغ گؤورک اؤوزو بولاغ اولا»(چشمه باید خودش چشمه باشد.) یعنی چه؟ به خاطر همین، در دوران بچگی این کار را کلا از دایره قدرت خودم و جنس انسان خارج می دیدم؛ ولی الآن که فکر می کنم، می بینم درست است چشمه باید خودش چشمه باشد، ولی این به معنای عدم امکان ورود و نفوذ در جریان تولید آن نیست، بلکه نشان از نحوه و روش خاص ورود و نفوذ است؛ ورود و نفوذی از سنخ مهیا کردن شرایط برای آن. با دیدن طبیعت سرشت پژوهشگر و شناخت دقیق آن، می توان شرایط را طوری رقم زد که در میل و خواسته های پژوهشگر نفوذهایی داشت و از این طریق مسائل مختلفی را مورد پژوهش قرار داد؛ ولی باید حتما پژوهشگر بخواهد، اگر نخواهد نمی شود. منابع مالی و ... را می توان با این نگاه به کار بست؛ دانش، مدیریت دانش، مشروعیت گذاری و ... می توانند در معماری محیط و گره زدن انتظارات بیرونی با محتوای پژوهش، مثمر ثمر باشند.
🔹به نظر می رسد در حکمرانی پژوهش مصنوعی، یک سری اولویت های پژوهشی به صورت متمرکز و بالا به پایین تعیین می شوند که بسیار ریز و جزئی هستند؛ سپس یک سری پژوهشگران مصنوعی هم می آیند و این پژوهش ها را انجام می دهند؛ و این پژوهش ها هم محکوم به عدم کاربست پذیری و عدم اثر است. ولی در حکمرانی پژوهش طبیعی، پژوهشگر هویت دارد؛ اختیار دارد و می تواند(و می توان گفت باید) جزئیات پژوهش خودش را تعیین کند و بیان اولویت ها به صورت کلی است؛ در این صورت پژوهش مثل آبی در جامعه جاری و ساری می شود و زیبایی هایش را به رخ آدمها می کشد. نباید از هویت داشتن و اختیار دادن به پژوهشگر ترسید، بلکه این یک فرصت برای انجام پژوهش مثمر ثمر است و باید از آن بهره جست؛ البته مسیر آن سخت و تدریجی است. به امید روان شدن چشمه های طبیعی و زلال پژوهش در بستر اجتماعی ایران عزیز.
✍ #مجتبی_جوادی پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐 سروش ↙️
✅ sapp.ir/Rushdisu
🌐 ایتا ↙️
✅ eitaa.com/Rushdisu
🌐 بله ↙️
✅ ble.im/Rushdisu
✅ #نشست_رشد
📄 #سه_سؤال_اساسی_در_عرصه_عدالت_پژوهی
✴️ در نشست هسته عدالت پژوهی، استاد واعظی ۳ سؤال از محورها و موضوعات اساسی در عرصه #عدالت_پژوهشی را به شرح زیر بیان کردند:
1️⃣ سوال اول کیستی نظریهپرداز عدالت است: در پاسخ به این سؤال دو تفسیر موسع و مضیق وجود دارد. در تلقی مضیق و نگاه حداکثری و سختگیرانه، تنها کسی بعنوان نظریهپرداز عدالت شناخته میشود که نظریهای جامع و شامل همه ابعاد در عرصه عدالت را ارائه داده باشد حالآنکه در تفسیر موسع هر نظریهپردازی که بخشی از یک #نظریه_جامع_عدالت پرداخته باشد نیز جزو نظریهپردازان عدالت محسوب میگردد. از این منظر، علامه طباطبایی، شهید مطهری و دیگر متفکرین اسلامی که بهصورت جامع وارد مباحث عدالت نشدهاند نیز نظریهپرداز حوزه عدالت بهحساب میآیند اما همچنان این سؤال باقی است که چرا نظریهپردازان اسلامی در طول تاریخ بهصورت جامع در این حوزه ورود نداشتهاند؟
2️⃣ سؤال دوم آن است که #نظریه_جامع_اسلامی_عدالت شامل چه مسائلی میشود؟ این مسائل را میتوان در چند طبقه دستهبندی کرد:
🔶 #نظریه_جامع_اسلامی در باب عدالت یک کلان نظریه است که در ابعاد مختلفی خُرد میشود (یک نظریه ترکیبی که شامل نظریات مختلف در حوزههای گوناگون میشود)؛
🔶 نظریه اسلامی عدالت یک نظریه هنجاری است؛
🔶 از طرفی دیگر نیز نظریههای زیرمجموعه نظریه ترکیبی عدالت عهدهدار سه وظیفهاند: ۱)چیستی نظریه، ۲) چرایی نظریه و ۳) چگونگی نظریه؛ در واقع #نظریه_جامع_عدالت_اسلامی، پاسخگویی به این سه سوال است.
🔶 سوالات خردتر ذیل حوزههای فوق درباره #نظریه_جامع_اسلامی_عدالت را بدین شکل میتوان مطرح کرد:
🔹 در این نظریه به چه تصوری از عدالت دنبال شده است؟ مؤلفهها و مقومات این نظریه چیست؟
🔹 چرا میبایست نسبت به این تصور از عدالت- چه در حوزه درون دینی و چه برون دینی- ملزم باشیم؟
🔹آیا این نظریه اصول و معیارهای جهانشمول از عدالت مدّنظر دارد یا در حوزههای خاص اصولی متفاوت به خود را ارائه میکند؟
🔹در مقام تحقق این نظریه، چه الزاماتی متوجه آحاد مردم و حکومت است؟ این محور مشتمل بر دو نوع بحث است: «عناصر کلی بحث نظریه اسلامی عدالت» و «عناصر مربوط به الگوی پیشرفت عادلانه»
🔹 تعیین نسبت بین #عدالت_اجتماعی و دیگر غایات و فضائل اجتماعی.
3️سؤال سوم این است آیا اسلامی بودن #نظریه_عدالت، صرفاً مربوط به جامعه اسلامی است یا برای کل جوامع قابل پیادهسازی و قابلقبول است؟ اگر بتوان یک سری توجیهات عقلی و حکمی برای نظریه بیان کرد می توان آن را به اشتراک گذاشت اما در غیر این صورت منطق استناد آن درون دینی باقی خواهد ماند.
#هسته_عدالت_پژوهی_مرکز_رشد
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐 سروش ↙️
✅ sapp.ir/Rushdisu
🌐 ایتا ↙️
✅ eitaa.com/Rushdisu
🌐 بله ↙️
✅ ble.im/Rushdisu
✅ #یادداشت_رشد
📄 رابطه عدالت با سایر مفاهیم
✴️ سیری در آیات قرآن نشان دهنده روش #عادلانه آن در همه موضوعات است در حقیقت قرآن با ملاک عدالت به #تفسیر وقایع و #تحکیم نظامات اجتماعی پرداخته است و در صدور احکام نیز شاخص عدالت را در نظر داشته است. البته منطق قرآن در باب عدالت و چگونگی تحلیل مسئله در قرآن، کاملا منحصر به فرد و برآمده از روح توحیدی قرآن می باشد.
🔹حرمت #ربا از دید قرآن یکی از شدیدترین #مناهی می باشد و در آیات مختلفی قرآن کریم به نهی از ربا و تحریم آن پرداخته است کما اینکه ربا خواری را در حکم جنگ با خدا دانسته است. با توجه به ساختار بیانات قرآنی می توان به دنبال کشف رابطه بین #نهی_ربا_و_عدالت در جامعه اسلامی حرکت کرد. در حقیقت اینکه عدالت به عنوان یکی از مقاصد الشریعه چگونه خود را در نهی ربا نشان داده است باعث فهم منطق قرآن از مسائل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با حوزه عدالت خواهد شد.
🔹فارغ از مباحث مطرح در زمینه دلایل اجتماعی بودن انسان، می توان گفت که #بقا و #تعالی انسان در گرو حضور در جامعه است. در حقیقت قرآن زاویه ورود عدالت در ساحت اجتماعی را تلاش برای احقاق حق هر صاحب حقی در جامعه می داند و بر این اساس است که در بستر اینگونه جامعه ای انسان می تواند به کمالات دست یافته و #سعادت_مند شود. پس درچنین نگاهی محور مورد تاکید، حفظ #انسجام و جهت #حرکت_صحیح نظام حیات اجتماعی است. بر همین اساس، قرآن کریم قوام در دو اصل اساسی را به عنوان زیربنای شکل گیری و بقای یک جامعه میدانند:
🔹#اصل_قوام_تولید_مثل (نسل) که میتوان آن را به نظام تعاملات اجتماعی تعبیر کرد. #اصل_قوام_مال که نشانگر نظام روابط اقتصادی در یک جامعه است. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴ ،ص۱۵۲
👆👆 #ادامه_مطلب 👇👇
👇👇 #ادامه_مطلب 👆👆
🔹در حقیقت با در نظر گرفتن اصل دوم که نشان دهنده نقطه نظر اسلام در باب عدالت اقتصادی می باشد می توان گفت قوام بشر در گرو #زندگی_اجتماعی است و قوام اجتماع نیز وابسته به قوام مال است.
🔹می توان برای افزایش دقت بحث، حوزه قوام مال را به دو زیربخش مشخص تر تفکیک نمود. قوام مال در مناسبات اقتصادی دو سویه( مبادله و معاملات)قوام مال در مناسبات اقتصادی یک طرفه( بازتوزیع)
🔹رابطه دو سویه در نوع داد و ستدی را شامل می شود چه در #بازار_کالا ( کالا و خدمات) و چه در #بازار_کار (مبادله کار با دستمزد) و چه در #بازارهای_مالی (مبادله سرمایه با سود). از سوی دیگر روابط یک طرفه شامل آن دسته از مناسبات اقتصادی است که یک طرف نقش #منفعل دارد مانند کسب مال در قالب ارث یا یارانه های دولتی، که از جمله مصادیق روابط یک طرفه اند.
🔹خداوند در قرآن کریم در موارد مختلفی با بیان محدودیت ها و شرایط هر یک از این روابط اقتصادی، به ایجاد سازوکارهای لازم برای ایجاد قوام مال در جامعه پرداخته است. لذا #معیار و شاخص قرآن در بیان مسائل مرتبط با معاملات حفظ قوام مال یا همان #عدالت می باشد. از جمله می توان به سازوکارهای تقسیم ارث در ارتباطات یک طرفه اشاره نمود. و یا همچنین برای حفظ قوام مال در بستر معاملات و ارتباطات مالی نیز قرآن موارد مختلفی را بیان نموده است از جمله در ایه ۵ سوره نساء نیز به این معنا اشاره دارد که (وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ اءَمْوالَکُمُ الَّتى جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیاماً)(اموالتان را که خداوند برایتان مایه قوام و برپایى قرار داده است ، به سفیهان ندهید)
🔹البته باید توجه داشت که در چارچوب جامعه، مناسبات اقتصادی دوطرفه(معاملات) سهم بیشتری از مناسبات یک طرفه به خود اختصاص می دهد لذاست که قرآن در این زمینه به تمام جوانب اشاره نموده است و عامل اصلی حفظ عدالت در معاملات را نیز برشمرده است. در حقیقت حفظ معاملات زمانی میسر است که رابطه مبادله ای #مناسبی تعریف گردد تا توان اعطای حقوق به صاحبش را داشته باشد. نهی از ربا در قرآن به عنوان مهمترین مسئله در زمینه معاملات، نشان دهنده #تضاد_آشکار ربا با معاملات مورد نظر اسلام که در بردارنده قوام مال است می باشد و در حقیقت نفی ربا، مساوی با عدالت در #رابطه_مبادلاتی می باشد که دوام معاملات را به ارمغان می آورد. همچنین میزان یا ترازو وسیله(شاخص) ای است که برای سنجش و ارزیابی این رابطه مبادلاتی می باشد که متناسب با بازارهای مختلف مقیاس های متفاوتی می یابد.
✍ #علی_مصطفوی پژوهشگر هسته عدالت پژوهی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐 سروش ↙️
✅ sapp.ir/Rushdisu
🌐 ایتا ↙️
✅ eitaa.com/Rushdisu
🌐 بله ↙️
✅ ble.im/Rushdisu
✅ #یادداشت_رشد
📄 دانشجویی؛ مسیر یا دوره؟
🔶به مناسبت روز دانشجو
✴️ در یک شب زمستانی در کنار خانواده و فامیل مشغول صحبت و بیان خاطرات هستیم. یکی می گوید یادش بخیر در دوره سربازی یه بار.... . دیگر می گوید منم توی دوره ی مجردی ام با رفقا رفته بودیم ... . و شما می گویید من در دوره دانشجویی یه روز ... .
🔹زندگی دوره هایی گوناگونی دارد؛ دوره های طبیعی و دوره های اجتماعی. دوره ی طبیعی مانند دوره ی کودکی، نوجوانی، مجردی، متأهلی، میان سالی، دوره پدر شدن، دوره مادر شدن، دوره مریضی و.... است. دوره های اجتماعی به نوعی اعتبار اجتماع است. مثل دوره دبیرستان، دوره دانشگاه، دوره سربازی، دوره حبس، دوره ی فرصت مطالعاتی، دوره ریاست، دوره ی فقر و...؛ ویژگی اصلی دوره های اجتماعی آن است که آنها برآمده از اراده اجتماعی که یکی از مهم ترین آنها خود فرد است، می باشند. اینکه این دوره ها باید به چه نحوی چیده شود و چگونه طی شود و پاسخ نظام اسلامی به هرکدام از این دوره ها به چه نحو باشد، یکی از مهم ترین سوالات سبک زندگی اسلامی است، که فعلا مد نظر نگارنده این سطور نیست. اما دوره دانشجویی دوره ای طبیعی است یا اعتباری؟ چه نگاهی باید به آن داشته باشیم،می تواند دستمایه مباحثه خوبی باشد.
🔹می توان گفت دوره دانشجویی یک دوره اعتباری است که بر اساس غایت مشخصی توسط اجتماع بشری بوجود آمده است اما آیا فرایند یادگیری انسان نیز یک امر اعتباری است؟ به نظر اینگونه نیست. فرایند یادگیری انسان یک امر طبیعی و تکوینی است که انسان تا آخر عمر به آن نیازمند است و به براساس نیاز وجودی خود دائم به سوی آن کشانده می شود. این نیاز از موجود سراسر نیاز کاملا طبیعی است و انسان برای زندگی دنیایی و حتی سیر و سلوک اخروی دائما نیازمند علم بیشتر است. لذا حرکت علمی، نوآوری علمی و فناوری در طول تاریخ بی وقفه تداوم داشته و خواهد داشت. از روایات ما نیز این چنین بر می آید که نگاه ائمه علیهم السلام به یادگیری و علم آموزی، دوره ای نیست بلکه یک مسیر دائمی و پویا است. در عباراتی می فرمایند:«طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ حَال»،«طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْم»،«طَلَبِ الْعِلْمِ اجْتِهَاداً فَمَا يَزَالُ لِلْعِلْمِ طَالِبا»،«لَا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتَّى... لَا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِه»«اطْلُبُوا الْعِلْمَ تَرْشُدُوا»«اطلبوا العلم من المهد إلى اللّحد»
🔹از بحث دور نشویم. اگر فرایند یادگیری طبیعی و دائمی است، دوره ای کردن دانشجویی و دوره ای دیدن آن چه معنایی دارد؟ آیا دوره های مختلف دانشجویی مانند کارشناسی، ارشد و دکتری باید حذف گردند؟ و دانشگاه محل آموزش علمی تخصصی با تقاضایی معین از طرف افراد اجتماع باشد؟ یا مگر نمی شود هم دوره ای بود و هم مسیر متداوم علم آموزی را داشت؟
🔹مجموعه نکات زیر درباره این مساله در نظام آموزش عالی به ذهن نگارنده می رسد.
1⃣ به نظر هیچ دو نفری حتی با دغدغه ی یکسان و نیاز مشابه مطلوب نیست که به صورت دوره ای دانشجویی کنند و هر دو تعداد مثلا ۴ سال، یک مجموعه دروس، با مجموعه اساتید و دانشمند تقریبا یکسان و در یک مکان و دانشکده داشته باشند.
2⃣ با روی کارآمدن فضای مجازی و میسر شدن آموزش های از راه دو و غیر حضوری، شکل و ماهیت علم آموزی دائمی نیز به کلی متفاوت شده است.
3⃣ افراد شاید از نیاز خود با خبر باشند ولی از دریای روی هم انباشته شده ی علم باخبر نیستند. لذا اینکه چه بخواند و چه نخواند و چه علمی را به چه صورتی بیاموزند؟، حتما نیازمند مشاوره و راهنمایی است.
4⃣ دوره های استاندارد را در نظر بگیرید. مثلا یک دانشجوی پزشکی بعد از گذشت هفت سال موفقت آمیز در دانشگاه پزشک عمومی می شود. باید با اینها چه کار کرد؟ عمومی و تخصصی شدن یک استانداردهایی دارد. طرح این مساله کاملا درست است ولی هیچ لزومی ندارد که پزشک عمومیِ عمومی داشته باشیم بلکه می توانیم عمومی های متجزی براساس نیاز، علاقه و استعداد دانشجویان داشته باشیم. مثلا پزشک عمومی حلق و بینی، پزشک عمومی اطفال، پزشک عمومی طب سنتی و... .
👆👆 #ادامه_مطلب 👇👇
👇👇 #ادامه_مطلب 👆👆
5⃣ دانشگاه مدرک بدهد یا ندهد. دانشگاه چه به صورت مجازی و چه حقیقی دوره ها را برگزار می کند. هدف اولیه او ارائه مدرک نیست بلکه رفع نیاز و پاسخ به علاقه فردی از افراد اجتماع برای تحصیل است. ممکن است فردی برای یادگیری خود به دانشگاه آمده است و خودش نیز درخواست مدرک نکند. با این حال چه اشکالی دارد، دانشگاه آمادهی ارزشیابی دقیق و اعطای مدرک هم باشد.
6⃣با نگاه واقع گراتر می بینیم حذف دوره محوری در نظام فعلی آموزش عالی به سادگی ممکن نیست و کلی مناسبات و ذی نفع حول آن وجود دارد. آیا منظور حذف دوره محوری است؟ ایده اصلی حذف دوره ها نیست بلکه انعطاف و تکثر دوره هاست. اما آیا لازم است دوره ای باشد که همه باید آن را بگذرانند؟ به نظر می رسد که یک دوره کوتاه ۱ یا ۲ ساله لازم باشد که نشان دهد که چه نیازی در چه علمی پاسخ داده می شود. مثلا اسم این دوره را بگذاریم پیش دانشگاهی که البته نه در دبیرستان بلکه در دانشگاه گذرانده می شود.
7⃣نحوه پذیرش دانشجو و کنکور و اینها را هم باید منظور کرد. در حالت عادی وقتی که متقاضی یک دوره آموزشی، کمتر از توان عرضهی آن در یک دانشگاه یا در کل کشور است، مشکلی وجود ندارد. مشکل زمانی است که تقاضا بیشتر از عرضه باشد. در چنین رشته یا دوره های آموزشی نیازمند آزمون داوطلبین هستیم. البته شرایط باید به نحوی باشد که سایر افرادی که در آزمون پذیرفته نمی شوند بتوانند از طریق آموزش مجازی به علاقه و نیاز خود پاسخ دهند و با این کار تا حد توان از بار روانی یک آزمون رقابتی کاست.
8⃣چگونه تکثر بدهیم؟ دوره های و رشته های مختلف آموزشی را چگونه ایجاد کنیم؟ اینجا ظرافت های سیاستگذاری علم و آموزش مطرح می شود اما نکته ای که در همین جا هم می توان گفت این است اجازه دهیم این فرایند غیر متمرکز و در دست دانشگاهها باشد.
9⃣خلاصه اینکه ما نیازمند دوره های متکثر و منعطف آموزشی هستیم. پس هم دوره ها باید متنوع و زیاد باشند و هم اینکه در خود دوره های انعطاف هایی برای دانشجو جهت انتخاب درس، استاد و... فراهم شود تا دانشجویی در کشورمان یک مسیر دائمی شود نه یک دوره گذرا که خاطراتی از آن به جا می ماند.
🔹سخنی با خودمان(دانشجویان)؛
نکات و حرف های فوق، شاید همگی خوب و قابل تأمل باشند ولی وظیفهی ما برای دوره ای و پروژه ای ندیدن دانشجویی بلکه دائمی و پروسه ای دیدن آن همچنان باقی است. این یک وظیفه انسانی و دینی است. بیایید همیشه دانشجو باقی بمانیم و نگذاریم نهال نوزاد علم،تفکر و تحقیق در درونمان خشکانده شود. این می تواند مبنای صحبت دیگرمان باشد. چگونه همیشه دانشجو بمانیم؟
✍ #محمد_واثقی پژوهشگر حلقه ی حکمرانی علوم اجتماعی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐 سروش ↙️
✅ sapp.ir/Rushdisu
🌐 ایتا ↙️
✅ eitaa.com/Rushdisu
🌐 بله ↙️
✅ ble.im/Rushdisu
🏠 #خانواده_رشد
💢 #خونه_خاله
✅چه کنیم تا زندگی هایمان مثل گذشته #شیرین و #باصفا شود⁉️
🔹 #ایثار باید داشته باشیم.
🔹 نمی شد #برادری چیزی داشته باشد، برادرش #محتاج باشد. نمی شد یک کسی وضعش خوب باشد، #خواهرزاده اش ، #دایی اش، #پدربزرگ اش گیر باشد.
🔹همه به هم می رسیدند. مردم با هم #مهربان بودند.
🔹آدم مگه می شد، #خاله یا #عمه داشته باشد و #بیرون شام بخورد❗️
🔹این شرایط بود که می گفتند: #خونه_خالته یا #خونه_عمته.
🌱 #اهمیت_خانواده
👤 #آیت_الله_باقری_کنی حفظه الله (۱۱آذر۹۷)
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐 سروش ↙️
✅ sapp.ir/Rushdisu
🌐 ایتا ↙️
✅ eitaa.com/Rushdisu
🌐 بله ↙️
✅ ble.im/Rushdisu