eitaa logo
مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)
2.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
187 ویدیو
10 فایل
﷽ ✅ کانال مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام ✔️ نظر، انتقاد و پیشنهاد 🆔 @rushdadmin ✔️ سایت مرکز ↙️ ✅ http://rushd.ir ✔️ کانال بله و تلگرام ↙️ ✅ @Rushdisu ✔️ اینستاگرام ↙️ ✅ instagram.com/Rushd.ir —---------------------
مشاهده در ایتا
دانلود
📄 حکمرانی پژوهش طبیعی؛ حکمرانی پژوهش مصنوعی 🔶یک چشمه با ریختن آب در آن، چشمه نمی شود؛ چشمه باید خودش چشمه باشد و بجوشد ✴️ چشمه زلال و بسیار زیبایی که در باغ انار دیده بودم، دائما با خاطرم بازی می کرد. آب با تکاپوی زیاد از چشمه خارج می شد و در مسیر گرم و نرمی که برای خود درست کرده بود جاری و ساری می شد؛ پر از زیبایی های دیدنی و شنیدنی بود. همه این زیبایی ها دست به دست هم داده بودند تا به هیاهوی خیالم پاسخ بدهم؛ و این شد که تصمیم گرفتم در حیاط خانه مان یک چشمه شخصی درست کنم! تا چشمه بازی بکنم؛ بچه سه ساله بودم. شروع کردم به درست کردن؛ و مسیری برای آب درست کردم که به پای درخت سیب می رسید، چند سنگ را کمی بالاتر از مسیر چشمه، روی هم گذاشتم که نقش دهانه چشمه را بازی کنند و قرار شد آب را از پشت آن بریزم تا چشمه من درست بشود. چند روزی درگیر این بازی بودم، ولی واقعیتش حال آن چشمه طبیعی را نداشت؛ و صد البته: آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید. امروزه، آن چشمه بازی ها بچه گانه دلالت های بسیار جوانانه ای در حوزه حکمرانی پژوهش برایم رقم زده است. مادر که متوجه کارم شده بود، لبخندی زد و یک جمله ترکی گفت: «بولاغا سو توکماقنان بولاغ اولماز؛ بولاغ گؤورک اؤوزو بولاغ اولا» بعدها که بزرگتر شدم، مدرسه رفتم و ... فهمیدم این یک ضرب المثل اصیل ترکی بوده و مفهومش این است که «یک چشمه با ریختن آب در آن، چشمه نمی شود؛ چشمه باید خودش چشمه باشد و بجوشد.». مادر بارها این ضرب المثل را در کارهای مختلف برایم گوشزد کرده است. 🔹نگاه به حکمرانی و حکمرانی پژوهش هم می تواند قشنگ نگاه به دو گونه چشمه طبیعی و چشمه مصنوعی شخصی را در بر داشته باشد. اگر پژوهش را همان آب جاری شده از چشمه بدانیم که بستری گرم و نرم برای خویش گزیده و زیبایی های از خود خلق کرده است؛ آیا می شود آن را بخشنامه ای یا به تعبیر دیگر سلسله مراتبی پیش برد و چشمه مصنوعی شخصی ساخت؟ به نظرم این کار، مثل لبخندی که مادر به بازی من زد، محرک خنده و لبخند صحابی اندیشه است. یا باید در پی ایجاد چشمه های طبیعی باشیم؟ اصلا چشمه طبیعی مگر دست انسان است که تولید کند؟ در نگاه اول محال به نظر می آید و به تبع آن عدم امکان دخالت و عدم امکان حکمرانی پژوهش را رقم می زند؛ ولی نگاه عمیق تر، مکانیسم های راهگشایی را در بر خواهد داشت. 🔹اصل این است که اگر پژوهشگر نخواهد پژوهشی انجام دهد، انجام نخواهد داد؛ اگرچه به جای یک قانون، آن را در صد قانون گره بزنیم. حکمرانی پژوهش باید بر اساس اصل اختیار پژوهشگر در تصمیم گیری اش برای پژوهش باشد(یاد یکی از اصول مدیریت اسلامی بیان شده توسط استاد نقی‌پورفر افتادم: اصل مدیریت بر اساس اختیار و بصیرت نیروها)؛ به تعبیر دیگر کاری بشود که طبیعت پژوهشگر به کار بیافتد! نه اینکه یک پژوهشگر مصنوعی بسازیم. 👇👇 👆👆
👆👆 👇👇 🔹پژوهشگر مصنوعی هویتی ندارد و هر زمان دلش بخواهد پژوهش یا یک مسئله خاص پژوهشی را رها می کند و سراغ کار دیگری می رود و ... به طور کلی کارمندی پژوهشی یا به تعبیر دقیق تر مزدوری پژوهشی از این سنخ چشمه سازی های مصنوعی است. 🔹بله دیگر کم کم آن بازی چشمه سازی را رها کردم، ولی از بچه سه ساله نباید انتظار داشت که بفهمد « بولاغ گؤورک اؤوزو بولاغ اولا»(چشمه باید خودش چشمه باشد.) یعنی چه؟ به خاطر همین، در دوران بچگی این کار را کلا از دایره قدرت خودم و جنس انسان خارج می دیدم؛ ولی الآن که فکر می کنم، می بینم درست است چشمه باید خودش چشمه باشد، ولی این به معنای عدم امکان ورود و نفوذ در جریان تولید آن نیست، بلکه نشان از نحوه و روش خاص ورود و نفوذ است؛ ورود و نفوذی از سنخ مهیا کردن شرایط برای آن. با دیدن طبیعت سرشت پژوهشگر و شناخت دقیق آن، می توان شرایط را طوری رقم زد که در میل و خواسته های پژوهشگر نفوذهایی داشت و از این طریق مسائل مختلفی را مورد پژوهش قرار داد؛ ولی باید حتما پژوهشگر بخواهد، اگر نخواهد نمی شود. منابع مالی و ... را می توان با این نگاه به کار بست؛ دانش، مدیریت دانش، مشروعیت گذاری و ... می توانند در معماری محیط و گره زدن انتظارات بیرونی با محتوای پژوهش، مثمر ثمر باشند. 🔹به نظر می رسد در حکمرانی پژوهش مصنوعی، یک سری اولویت های پژوهشی به صورت متمرکز و بالا به پایین تعیین می شوند که بسیار ریز و جزئی هستند؛ سپس یک سری پژوهشگران مصنوعی هم می آیند و این پژوهش ها را انجام می دهند؛ و این پژوهش ها هم محکوم به عدم کاربست پذیری و عدم اثر است. ولی در حکمرانی پژوهش طبیعی، پژوهشگر هویت دارد؛ اختیار دارد و می تواند(و می توان گفت باید) جزئیات پژوهش خودش را تعیین کند و بیان اولویت ها به صورت کلی است؛ در این صورت پژوهش مثل آبی در جامعه جاری و ساری می شود و زیبایی هایش را به رخ آدم‌ها می کشد. نباید از هویت داشتن و اختیار دادن به پژوهشگر ترسید، بلکه این یک فرصت برای انجام پژوهش مثمر ثمر است و باید از آن بهره جست؛ البته مسیر آن سخت و تدریجی است. به امید روان شدن چشمه های طبیعی و زلال پژوهش در بستر اجتماعی ایران عزیز. ✍ پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 سروش ↙️ ✅ sapp.ir/Rushdisu 🌐 ایتا ↙️ ✅ eitaa.com/Rushdisu 🌐 بله ↙️ ✅ ble.im/Rushdisu
📄 ✴️ در نشست هسته عدالت پژوهی، استاد واعظی ۳ سؤال از محورها و موضوعات اساسی در عرصه را به شرح زیر بیان کردند: 1️⃣ سوال اول کیستی نظریه‌پرداز عدالت است: در پاسخ به این سؤال دو تفسیر موسع و مضیق وجود دارد. در تلقی مضیق و نگاه حداکثری و سخت‌گیرانه، تنها کسی بعنوان نظریه‌پرداز عدالت شناخته می‌شود که نظریه‌ای جامع و شامل همه ابعاد در عرصه عدالت را ارائه داده باشد حال‌آنکه در تفسیر موسع هر نظریه‌پردازی که بخشی از یک پرداخته باشد نیز جزو نظریه‌پردازان عدالت محسوب می‌گردد. از این منظر، علامه طباطبایی، شهید مطهری و دیگر متفکرین اسلامی که به‌صورت جامع وارد مباحث عدالت نشده‌اند نیز نظریه‌پرداز حوزه عدالت به‌حساب می‌آیند اما همچنان این سؤال باقی است که چرا نظریه‌پردازان اسلامی در طول تاریخ به‌صورت جامع در این حوزه ورود نداشته‌اند؟ 2️⃣ سؤال دوم آن است که شامل چه مسائلی می‌شود؟ این مسائل را می‌توان در چند طبقه دسته‌بندی کرد: 🔶 در باب عدالت یک کلان نظریه است که در ابعاد مختلفی خُرد می‌شود (یک نظریه ترکیبی که شامل نظریات مختلف در حوزه‌های گوناگون می‌شود)؛ 🔶 نظریه اسلامی عدالت یک نظریه هنجاری است؛ 🔶 از طرفی دیگر نیز نظریه‌های زیرمجموعه نظریه ترکیبی عدالت عهده‌دار سه وظیفه‌اند: ۱)چیستی نظریه، ۲) چرایی نظریه و ۳) چگونگی نظریه؛ در واقع ، پاسخ‌گویی به این سه سوال است. 🔶 سوالات خردتر ذیل حوزه‌های فوق درباره را بدین شکل می‌توان مطرح کرد: 🔹 در این نظریه به چه تصوری از عدالت دنبال شده است؟ مؤلفه‌ها و مقومات این نظریه چیست؟ 🔹 چرا می‌بایست نسبت به این تصور از عدالت- چه در حوزه درون دینی و چه برون دینی- ملزم باشیم؟ 🔹آیا این نظریه اصول و معیارهای جهانشمول از عدالت مدّنظر دارد یا در حوزه‌های خاص اصولی متفاوت به خود را ارائه می‌کند؟ 🔹در مقام تحقق این نظریه، چه الزاماتی متوجه آحاد مردم و حکومت است؟ این محور مشتمل بر دو نوع بحث است: «عناصر کلی بحث نظریه اسلامی عدالت» و «عناصر مربوط به الگوی پیشرفت عادلانه» 🔹 تعیین نسبت بین و دیگر غایات و فضائل اجتماعی. 3️سؤال سوم این است آیا اسلامی بودن ، صرفاً مربوط به جامعه اسلامی است یا برای کل جوامع قابل پیاده‌سازی و قابل‌قبول است؟ اگر بتوان یک سری توجیهات عقلی و حکمی برای نظریه بیان کرد می توان آن را به اشتراک گذاشت اما در غیر این صورت منطق استناد آن درون دینی باقی خواهد ماند. ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 سروش ↙️ ✅ sapp.ir/Rushdisu 🌐 ایتا ↙️ ✅ eitaa.com/Rushdisu 🌐 بله ↙️ ✅ ble.im/Rushdisu
📄 رابطه عدالت با سایر مفاهیم ✴️ سیری در آیات قرآن نشان دهنده روش آن در همه موضوعات است در حقیقت قرآن با ملاک عدالت به وقایع و نظامات اجتماعی پرداخته است و در صدور احکام نیز شاخص عدالت را در نظر داشته است. البته منطق قرآن در باب عدالت و چگونگی تحلیل مسئله در قرآن، کاملا منحصر به فرد و برآمده از روح توحیدی قرآن می باشد. 🔹حرمت از دید قرآن یکی از شدیدترین می باشد و در آیات مختلفی قرآن کریم به نهی از ربا و تحریم آن پرداخته است کما اینکه ربا خواری را در حکم جنگ با خدا دانسته است. با توجه به ساختار بیانات قرآنی می توان به دنبال کشف رابطه بین در جامعه اسلامی حرکت کرد. در حقیقت اینکه عدالت به عنوان یکی از مقاصد الشریعه چگونه خود را در نهی ربا نشان داده است باعث فهم منطق قرآن از مسائل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با حوزه عدالت خواهد شد. 🔹فارغ از مباحث مطرح در زمینه دلایل اجتماعی بودن انسان، می توان گفت که و انسان در گرو حضور در جامعه است. در حقیقت قرآن زاویه ورود عدالت در ساحت اجتماعی را تلاش برای احقاق حق هر صاحب حقی در جامعه می داند و بر این اساس است که در بستر اینگونه جامعه ای انسان می تواند به کمالات دست یافته و شود. پس درچنین نگاهی محور مورد تاکید، حفظ و جهت نظام حیات اجتماعی است. بر همین اساس، قرآن کریم قوام در دو اصل اساسی را به عنوان زیربنای شکل گیری و بقای یک جامعه میدانند: 🔹 (نسل) که میتوان آن را به نظام تعاملات اجتماعی تعبیر کرد. که نشانگر نظام روابط اقتصادی در یک جامعه است. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴ ،ص۱۵۲ 👆👆 👇👇
👇👇 👆👆 🔹در حقیقت با در نظر گرفتن اصل دوم که نشان دهنده نقطه نظر اسلام در باب عدالت اقتصادی می باشد می توان گفت قوام بشر در گرو است و قوام اجتماع نیز وابسته به قوام مال است. 🔹می توان برای افزایش دقت بحث، حوزه قوام مال را به دو زیربخش مشخص تر تفکیک نمود. قوام مال در مناسبات اقتصادی دو سویه( مبادله و معاملات)قوام مال در مناسبات اقتصادی یک طرفه( بازتوزیع) 🔹رابطه دو سویه در نوع داد و ستدی را شامل می شود چه در ( کالا و خدمات) و چه در (مبادله کار با دستمزد) و چه در (مبادله سرمایه با سود). از سوی دیگر روابط یک طرفه شامل آن دسته از مناسبات اقتصادی است که یک طرف نقش دارد مانند کسب مال در قالب ارث یا یارانه های دولتی، که از جمله مصادیق روابط یک طرفه اند. 🔹خداوند در قرآن کریم در موارد مختلفی با بیان محدودیت ها و شرایط هر یک از این روابط اقتصادی، به ایجاد سازوکارهای لازم برای ایجاد قوام مال در جامعه پرداخته است. لذا و شاخص قرآن در بیان مسائل مرتبط با معاملات حفظ قوام مال یا همان می باشد. از جمله می توان به سازوکارهای تقسیم ارث در ارتباطات یک طرفه اشاره نمود. و یا همچنین برای حفظ قوام مال در بستر معاملات و ارتباطات مالی نیز قرآن موارد مختلفی را بیان نموده است از جمله در ایه ۵ سوره نساء نیز به این معنا اشاره دارد که (وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ اءَمْوالَکُمُ الَّتى جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیاماً)(اموالتان را که خداوند برایتان مایه قوام و برپایى قرار داده است ، به سفیهان ندهید) 🔹البته باید توجه داشت که در چارچوب جامعه، مناسبات اقتصادی دوطرفه(معاملات) سهم بیشتری از مناسبات یک طرفه به خود اختصاص می دهد لذاست که قرآن در این زمینه به تمام جوانب اشاره نموده است و عامل اصلی حفظ عدالت در معاملات را نیز برشمرده است. در حقیقت حفظ معاملات زمانی میسر است که رابطه مبادله ای تعریف گردد تا توان اعطای حقوق به صاحبش را داشته باشد. نهی از ربا در قرآن به عنوان مهمترین مسئله در زمینه معاملات، نشان دهنده  ربا با معاملات مورد نظر اسلام که در بردارنده قوام مال است می باشد و در حقیقت نفی ربا، مساوی با عدالت در می باشد که دوام معاملات را به ارمغان می آورد. همچنین میزان یا ترازو وسیله(شاخص) ای است که برای سنجش و ارزیابی این رابطه مبادلاتی می باشد که متناسب با بازارهای مختلف مقیاس های متفاوتی می یابد. ✍ پژوهشگر هسته عدالت پژوهی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 سروش ↙️ ✅ sapp.ir/Rushdisu 🌐 ایتا ↙️ ✅ eitaa.com/Rushdisu 🌐 بله ↙️ ✅ ble.im/Rushdisu
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 سروش ↙️ ✅ sapp.ir/Rushdisu 🌐 ایتا ↙️ ✅ eitaa.com/Rushdisu 🌐 بله ↙️ ✅ ble.im/Rushdisu
📄 دانشجویی؛ مسیر یا دوره؟ 🔶به مناسبت روز دانشجو ✴️ در یک شب زمستانی در کنار خانواده و فامیل مشغول صحبت و بیان خاطرات هستیم. یکی می گوید یادش بخیر در دوره سربازی یه بار.... . دیگر می گوید منم توی دوره ی مجردی ام با رفقا رفته بودیم ... . و شما می گویید من در دوره دانشجویی یه روز ... . 🔹زندگی دوره هایی گوناگونی دارد؛ دوره های طبیعی و دوره های اجتماعی. دوره ی طبیعی مانند دوره ی کودکی، نوجوانی، مجردی، متأهلی، میان سالی، دوره پدر شدن، دوره مادر شدن، دوره مریضی و.... است. دوره های اجتماعی به نوعی اعتبار اجتماع است. مثل دوره دبیرستان، دوره دانشگاه، دوره سربازی، دوره حبس، دوره ی فرصت مطالعاتی، دوره ریاست، دوره ی فقر و...؛ ویژگی اصلی دوره های اجتماعی آن است که آنها برآمده از اراده اجتماعی که یکی از مهم ترین آنها خود فرد است، می باشند. اینکه این دوره ها باید به چه نحوی چیده شود و چگونه طی شود و پاسخ نظام اسلامی به هرکدام از این دوره ها به چه نحو باشد، یکی از مهم ترین سوالات سبک زندگی اسلامی است، که فعلا مد نظر نگارنده این سطور نیست. اما دوره دانشجویی دوره ای طبیعی است یا اعتباری؟ چه نگاهی باید به آن داشته باشیم،می تواند دستمایه مباحثه خوبی باشد. 🔹می توان گفت دوره دانشجویی یک دوره اعتباری است که بر اساس غایت مشخصی توسط اجتماع بشری بوجود آمده است اما آیا فرایند یادگیری انسان نیز یک امر اعتباری است؟ به نظر اینگونه نیست. فرایند یادگیری انسان یک امر طبیعی و تکوینی است که انسان تا آخر عمر به آن نیازمند است و به براساس نیاز وجودی خود دائم به سوی آن کشانده می شود. این نیاز از موجود سراسر نیاز کاملا طبیعی است و انسان برای زندگی دنیایی و حتی سیر و سلوک اخروی دائما نیازمند علم بیشتر است. لذا حرکت علمی، نوآوری علمی و فناوری در طول تاریخ بی وقفه تداوم داشته و خواهد داشت. از روایات ما نیز این چنین بر می آید که نگاه ائمه علیهم السلام به یادگیری و علم آموزی، دوره ای نیست بلکه یک مسیر دائمی و پویا است. در عباراتی می فرمایند:‌«طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ حَال‏»،«طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْم‏»،«طَلَبِ‏ الْعِلْمِ‏ اجْتِهَاداً فَمَا يَزَالُ لِلْعِلْمِ طَالِبا»،«لَا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتَّى‏... لَا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ‏ الْعِلْمِ‏ طُولَ دَهْرِه‏»«اطْلُبُوا الْعِلْمَ‏ تَرْشُدُوا»«اطلبوا العلم من المهد إلى‏ اللّحد» 🔹از بحث دور نشویم. اگر فرایند یادگیری طبیعی و دائمی است، دوره ای کردن دانشجویی و دوره ای دیدن آن چه معنایی دارد؟ آیا دوره های مختلف دانشجویی مانند کارشناسی، ارشد و دکتری باید حذف گردند؟ و دانشگاه محل آموزش علمی تخصصی با تقاضایی معین از طرف افراد اجتماع باشد؟ یا مگر نمی شود هم دوره ای بود و هم مسیر متداوم علم آموزی را داشت؟ 🔹مجموعه نکات زیر درباره این مساله در نظام آموزش عالی به ذهن نگارنده می رسد. 1⃣ به نظر هیچ دو نفری حتی با دغدغه ی یکسان و نیاز مشابه مطلوب نیست که به صورت دوره ای دانشجویی کنند و هر دو تعداد مثلا ۴ سال، یک مجموعه دروس، با مجموعه اساتید و دانشمند تقریبا یکسان و در یک مکان و دانشکده داشته باشند. 2⃣ با روی کارآمدن فضای مجازی و میسر شدن آموزش های از راه دو و غیر حضوری، شکل و ماهیت علم آموزی دائمی نیز به کلی متفاوت شده است. 3⃣ افراد شاید از نیاز خود با خبر باشند ولی از دریای روی هم انباشته شده ی علم باخبر نیستند. لذا اینکه چه بخواند و چه نخواند و چه علمی را به چه صورتی بیاموزند؟، حتما نیازمند مشاوره و راهنمایی است. 4⃣ دوره های استاندارد را در نظر بگیرید. مثلا یک دانشجوی پزشکی بعد از گذشت هفت سال موفقت آمیز در دانشگاه پزشک عمومی می شود. باید با اینها چه کار کرد؟ عمومی و تخصصی شدن یک استانداردهایی دارد. طرح این مساله کاملا درست است ولی هیچ لزومی ندارد که پزشک عمومیِ عمومی داشته باشیم بلکه می توانیم عمومی های متجزی براساس نیاز، علاقه و استعداد دانشجویان داشته باشیم. مثلا پزشک عمومی حلق و بینی، پزشک عمومی اطفال، پزشک عمومی طب سنتی و... . 👆👆 👇👇
👇👇 👆👆 5⃣ دانشگاه مدرک بدهد یا ندهد. دانشگاه چه به صورت مجازی و چه حقیقی دوره ها را برگزار می کند. هدف اولیه او ارائه مدرک نیست بلکه رفع نیاز و پاسخ به علاقه فردی از افراد اجتماع برای تحصیل است. ممکن است فردی برای یادگیری خود به دانشگاه آمده است و خودش نیز درخواست مدرک نکند. با این حال چه اشکالی دارد، دانشگاه آماده‌ی ارزشیابی دقیق و اعطای مدرک هم باشد. 6⃣با نگاه واقع گراتر می بینیم حذف دوره محوری در نظام فعلی آموزش عالی به سادگی ممکن نیست و کلی مناسبات و ذی نفع حول آن وجود دارد. آیا منظور حذف دوره محوری است؟ ایده اصلی حذف دوره ها نیست بلکه انعطاف و تکثر دوره هاست. اما آیا لازم است دوره ای باشد که همه باید آن را بگذرانند؟ به نظر می رسد که یک دوره کوتاه ۱ یا ۲ ساله لازم باشد که نشان دهد که چه نیازی در چه علمی پاسخ داده می شود. مثلا اسم این دوره را بگذاریم پیش دانشگاهی که البته نه در دبیرستان بلکه در دانشگاه گذرانده می شود. 7⃣نحوه پذیرش دانشجو و کنکور و اینها را هم باید منظور کرد. در حالت عادی وقتی که متقاضی یک دوره آموزشی، کمتر از توان عرضه‌ی آن در یک دانشگاه یا در کل کشور است، مشکلی وجود ندارد. مشکل زمانی است که تقاضا بیشتر از عرضه باشد. در چنین رشته یا دوره های آموزشی نیازمند آزمون داوطلبین هستیم. البته شرایط باید به نحوی باشد که سایر افرادی که در آزمون پذیرفته نمی شوند بتوانند از طریق آموزش مجازی به علاقه و نیاز خود پاسخ دهند و با این کار تا حد توان از بار روانی یک آزمون رقابتی کاست. 8⃣چگونه تکثر بدهیم؟ دوره های و رشته های مختلف آموزشی را چگونه ایجاد کنیم؟ اینجا ظرافت های سیاستگذاری علم و آموزش مطرح می شود اما نکته ای که در همین جا هم می توان گفت این است اجازه دهیم این فرایند غیر متمرکز و در دست دانشگاه‌ها باشد. 9⃣خلاصه اینکه ما نیازمند دوره های متکثر و منعطف آموزشی هستیم. پس هم دوره ها باید متنوع و زیاد باشند و هم اینکه در خود دوره های انعطاف هایی برای دانشجو جهت انتخاب درس، استاد و... فراهم شود تا دانشجویی در کشورمان یک مسیر دائمی شود نه یک دوره گذرا که خاطراتی از آن به جا می ماند. 🔹سخنی با خودمان(دانشجویان)؛ نکات و حرف های فوق، شاید همگی خوب و قابل تأمل باشند ولی وظیفه‌ی ما برای دوره ای و پروژه ای ندیدن دانشجویی بلکه دائمی و پروسه ای دیدن آن همچنان باقی است. این یک وظیفه انسانی و دینی است. بیایید همیشه دانشجو باقی بمانیم و نگذاریم نهال نوزاد علم،تفکر و تحقیق در درونمان خشکانده شود. این می تواند مبنای صحبت دیگرمان باشد. چگونه همیشه دانشجو بمانیم؟ ✍ پژوهشگر حلقه ی حکمرانی علوم اجتماعی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 سروش ↙️ ✅ sapp.ir/Rushdisu 🌐 ایتا ↙️ ✅ eitaa.com/Rushdisu 🌐 بله ↙️ ✅ ble.im/Rushdisu
🏠 💢 ✅چه کنیم تا زندگی هایمان مثل گذشته و شود⁉️ 🔹 باید داشته باشیم. 🔹 نمی شد چیزی داشته باشد، برادرش باشد. نمی شد یک کسی وضعش خوب باشد، اش ، اش، اش گیر باشد. 🔹همه به هم می رسیدند. مردم با هم بودند. 🔹آدم مگه می شد، یا داشته باشد و شام بخورد❗️ 🔹این شرایط بود که می گفتند: یا . 🌱 👤 حفظه الله (۱۱آذر۹۷) ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 سروش ↙️ ✅ sapp.ir/Rushdisu 🌐 ایتا ↙️ ✅ eitaa.com/Rushdisu 🌐 بله ↙️ ✅ ble.im/Rushdisu
📄 عدالت بر مدار لیبرالیسم ✴️ پیش فرض این بود که در طول تاریخ اندیشه های سیاسی، با اوج گیری مسأله و به همراه احساس دوگانگی بین آنها و عدالت از سوی انسان لیبرال، عدالت رفته رفته رنگ باخته و به حاشیه می رفت. آیا عدالت هنوز در حاشیه است؟ یا آنکه دوباره سربرآورده؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ دوم این سربرآوردن به چه شکل است و مسأله آن با فردیت و آزادی چگونه حل شده است؟ و یا تلاش می شود حل شود؟ این متن بیشتر نظر به آن دارد که آیا هنوز هم می توان به مانند گذشته سخن از بی تفاوتی لیبرالیسم به عدالت راند؟ جهت پاسخ به این پرسش دو دانشگاه برگزیده و بررسی شدند. دانشگاه متعلق به ایالات متحده و فراهم آورنده اندیشه های مورد نیاز حزب دموکرات آمریکا جهت اداره جامعه و مدرسه علوم اقتصادی لندن (LSE) که پایگاه طیف نخبگانی حزب کارگر انگلیس محسوب می شود. 🔹دانشگاه هاروارد دانشگاه هاروارد، قدیمی ترین مؤسسه آموزش عالی در ایالات متحده آمریکا، در شهر کمبریج ایالت ماساچوست در سال ۱۶۳۶ میلادی تاسیس شد. این دانشگاه خصوصی همواره به عنوان یکی از ده دانشگاه برتر دنیا در رتبه سنجی های مختلف دانشگاه های برتر قرار داشته و دارد ( دانشگاه دنیا به صورت کلی و اولین دانشگاه برتر دنیا در علوم اجتماعی و مدیریت در رتبه سنجی سال ۲۰۱۵ QS). در ابتدای شکل گیری هاروارد مکانی برای آموزش روحانیون مسیحی بوده و تحت نظارت مشترک دولت محلی و کلیسا (با اولویت کلیسا) قرار داشت. بسیاری از پیوریتن های معروف آمریکایی (پارسایان پروتستانی که شهره به اخلاق و جدیت در دین بودند) فارغ التحصیل هاروارد بودند. با آنکه دانشگاه از ابتدا رسما به هیچ فرقه دینی وابستگی نداشت اما بسیاری از فارغ التحصیلان آن کلیساها شدند. اما از سال ۱۸۶۵ میلادی دانشگاه به طور کامل از کنترل کلیسا و دولت محلی خارج شده و هیأت مدیره آن از بین دانش آموختگان پیشین انتخاب شد. از سال ۱۸۸۶ میلادی نیز تمامی نمادها و آداب مذهبی به جای مانده از دوران کلیسایی بودن از این دانشگاه برچیده شده و دانشگاه به عنوان مکانی از امر مذهب شناخته شد. دانشگاه هاروارد دارای سرمایه مالی حدود ۳۷٫۶ میلیارد دلاری است و به جهت تقاضای بسیار بالای تحصیل تنها ۵٫۳ درصد از متقاضیان تحصیل در خود را می پذیرد. تاکنون فرم پذیرشی در دانشگاه اعمال می شده که در خروجی خود به افراد کم درآمد و اقلیت ها بود. البته قرار بر تغییر فرم پذیرش از سال آینده میلادی است. از جمله اتهاماتی که به دانشگاه هاروارد وارد می کنند، اتصاف آن به دانشگاه و دانشگاه است. می توان رگه های تلاش برای زدودن این دو صفت را در برنامه های دانشگاه برای دید. همچنانی که دانشگاه برنامه های در مناطق را در پاسخ به این دو صفت به راه انداخته و سالانه تعدادی از دانشجویان فقیر را می کند. 👆👆 👇👇
👆👆 👇👇 🔹عمده مباحث عدالت پژوهی در دانشگاه هاروارد در سه دانشکده جان. اف کندی (دانشکده )، دانشکده و دانشکده طرح می شوند.از اساتید مطرح دانشگاه هاروارد که در زمینه عدالت پژوهی کار کرده اند می توان به آمارتیا سن (اقتصاددان)، مایکل سندل (فیلسوف سیاسی)، مایکل والزر (فیلسوف سیاسی)، رابرت نوزیک (فیلسوف سیاسی) و جان رالز (فیلسوف عدالت) اشاره کرد. در نتیجه مبحث عدالت از سوی این دانشگاه جدی گرفته شده و بر روی آن در حال کار است. معروف ترین کلاس عدالت پژوهی ( ) در این دانشگاه در حال برگزاری است، کلاس های متعدد در رشته های مختلف در زمینه مباحث عدالت در حال برگزاری است و نیز موارد تعدادی پروژه پژوهشی با محتوای عدالت از سوی این دانشگاه در حال اجراست. 🔹در نگاهی کلی اقدامات آکادمیک این دانشگاه به دو بخش تقسیم می شود: الف) درباره مفهوم عدالت اقلیتی از کارها درباره خود مفهوم عدالت است. در این کارها عمدتا عدالت مطرح می شود. مانند ایجاد یازده کلاس درسی در مقاطع مختلف با عناوین “عدالت اقتصادی”، “نظریه انتخاب اجتماعی”، عدالت آموزشی”، “عدالت توزیعی جهانی”، “عدالت سیستمیک” و… . به همراه برگزاری دوره های آموزش آنلاین با عناوین “عدالت”، “عدالت اقتصادی” و ” مبانی فلسفی برای عدالت اقتصادی “ ب)درباره عدالت در عمده مباحث حول عدالت (شامل ۱۵ کلاس درس، ۷ همایش و کنفرانس، ۲ فرصت مطالعاتی و ۸ پروژه تحقیقاتی) در زمینه های و (با تمرکز بر سیاه پوستان و سرخپوستان آمریکایی) است. به این دو مبحث می توان و را نیز افزود. این چهار مبحث را می توان مسائل روز آمریکا نامید. در واقع دانشگاه سعی دارد به آنچه که نیاز جامعه خود است در قالب کلاس های درسی، پژوه های تحقیقاتی، همایش ها، بورس های تحصیلی و فرصت های مطالعاتی بپردازد. در زمینه نژاد اقدامات جالبی صورت پذیرفته مانند تلاش برای آموزش فعالیت مدنی ضدنژادپرستی. این اقدام به نوعی از حاشیه به متن آوردن گروه های خارج از چارچوب کلی جامعه بدون ایجاد تلاطم در جامعه است. همچنین در زمینه بهداشت و درمان، گویا مسأله عدالت بسیار جدی گرفته شده و در این رابطه کارهای بسیاری صورت می پذیرد. این مسأله نیز باید مورد توجه قرار گیرد که امر سلامت تأثیرات مهمی در رضایت فرد از زندگی در جامعه دارد. 🔹در کارهای آکادمیک دانشگاه، برخی از مباحث قابلیت پیگیری بیشتر را دارند، مانند برگزاری کلاس های آنلاین و یا برگزاری کلاس های “طراحی شهر عادل”، “جستجوی عدالت در طول تاریخ” و تشکیل کلاس های سمیناری عدالت پژوهی. 🔹مفهومی که از عدالت مدنظر دانشگاه هاروارد است و جهت ترویج آن یک فرایند جذب نیروی انسانی و مالی، پرورش و هدایت و ارائه خروجی های قابل اجرا در سطح جامعه ایجاد کرده است، یک مفهوم کاملا و متکی بر است. حتی کارهای خلاف جریان اصلی عدالت پژوهی نیز یا در نقد و یا در تکمیل نگاه رالزی صورت پذیرفته است.   🔹مدرسه علوم اقتصادی و سیاسی لندن مدرسه علوم اقتصادی و سیاسی لندن (LSE) در سال ۱۸۹۵، در شهر لندن انگیس و توسط گروه ، بنیان نهاده شد. این دانشگاه در سال ۲۰۱۵ رتبه دوم دانشگاه های برتر جهان را (رتبه بندی QS) در حوزه علوم اجتماعی (رتبه ۳۵ در کل حوزه ها) به خود اختصاص داده بود. ۱۶ تن از برندگان جایزه نوبل از اعضای هیأت علمی این دانشگاه یا فارغ التحصیلان آن بودند. پس از پیوستن گروه فابین به حزب کارگر انگلیس، LSE نیز با حفظ استقلال به دانشگاه فدرال لندن پیوست. رفته رفته نگاه های سوسیالیستی در LSE رنگ باخت و همراه با تغییر نگاه های حزب کارگر، LSE نیز تغییر نگاه پیدا نمود. در حال حاضر LSE نفوذ گسترده ای در سیاست، تجارت و مباحث حقوقی جامعه دارد. این نفوذ از طریق ، _مجریه و انگلیس اعمال می شود. برخی از اساتید و فارغ التحصیلان LSE پست های نمایندگی مجلس، فرمانداری و حضور در هیئت دولت را در اختیار دارند. 👆👆 👆👆
👆👆 👇👇 🔹LSE دارای بزرگترین علوم اجتماعی و سیاسی در جهان است.  درآمد این دانشگاه در سال ۲۰۱۴ مبلغی معادل ۲۷۹ میلیون پوند و مخارج آن معادل ۲۶۱ میلیون پوند انگلیس بود.از جمله اساتید معروفی که در این دانشگاه تدریس داشته و دغدغه عدالت نیز داشته اند می توان به فردریش هایک، جیمز ادوارد مید، برایان بری و آمارتیا سن اشاره کرد. 🔹در LSE دو کلاس به بررسی مفهوم عدالت اختصاص یافته است. ۱۵ کلاس درس (با در نظر گرفتن دوره های کوتاه مدت تابستان) نیز به مسائل مرتبط با عدالت می پردازند. همچنین ۴ مرکز پژوهشی با موضوعات مرتبط به عدالت پژوهی در این دانشگاه ایجاد شده است. میزان توجه به مفهوم عدالت در LSE بیش از هر چیز در آن رخ می نماید. همگام با جهان لیبرال، لبه پژوهش های دانشگاهی LSE متوجه نظریه عدالت رالز، لیبرالیسم وظیفه گرا و عدالت از دید جماعت گرایان است. اما در محتوای کلاس های درسی و نیز آنچه به عنوان ثمره مراکز پژوهشی LSE به جامعه علمی عرضه می شود، جایگزینی نابرابری به جای مفهوم عدالت است. نابرابری و عدالت توزیعی به قدری در LSE پررنگ است که می توان گفت این دانشگاه عدالت را به مثابه مسأله می شناسد. در رهگیری دلایل چنین شناختی باید به اجتماعی-سیاسی LSE  اشاره کرد. LSE دانشگاهی بود که توسط سوسیال دموکرات ها پایه گذاری شد و در حال حاضر جزو بدنه حزب کارگر انگلیس به شمار می رود. LSE نه تنها این پیشینه را نفی نکرده بلکه سعی کرده نقش فعالی در هدایت آن داشته باشد. به نحوی که خود را در حصار جهان آکادمیک خلاصه نکرده و سعی دارد در متن زندگی انگلیسی حضور داشته باشد. این حضور هم در شکل ، مانند تعیین مکان اصلی دانشگاه در مرکز لندن و به شکل مرتبط با شهر، و هم در شکل ، مانند برگزاری جلسات سخنرانی عمومی، انتشار رایگان یافته های علمی و رساله ها، اظهارنظر در مورد مسائل روز انگلیس و…، خود را می نمایاند. عدالت به مثابه مسأله برابری و نابرابری موجب شده این دانشگاه اثرگذاری بسیاری در این حوزه داشته باشد و توان هدایت دیدگاه های جهان دانشگاهی در باب برابری و نابرابری را به خود اختصاص دهد. در نگاه کلی آنچه را نگارنده علاقمند است به عنوان سرخط آموخته ها از LSE ارائه نماید می توان در محورهای ذیل خلاصه نمود: 🔹تمرکز دانشگاه بر علوم اجتماعی و پرهیز از ورود به حوزه های فنی و پزشکی رویکرد میان رشته ای به مباحث و استفاده از توان حوزه وسیعی از علوم اجتماعی تعیین یک تعریف کلی از عدالت (برابری و نابرابری) و حضور اثرگذار در این تعریف اجازه دادن به پژوهشگران جهت بررسی دیگر تعاریف عدالت بدون صرف هزینه های پژوهشی در آن (مدیریت هزینه)متمرکز نمودن برنامه های پژوهشی نابرابری در چند مرکز پژوهشی مشخص سعی در اثرگذاری بر فضای جامعه انگلیس اهمیت داشتن نابرابری در مباحث ، ، (در کنار اولویت فرعی بودن حوزه های سیاست و نژاد)تمرکز بر روی سه منطقه ، و (با محوریت کشور آفریقای جنوبی) به عنوان حوزه جغرافیایی 🔹در نهایت می توان از علل موفقیت LSE در کسب جایگاهی معتبر در مباحث نابرابری، با تمرکز در حوزه های مشخص و تلاش برای کاربردی کردن پژوهش ها جهت اثرگذاری بر روی و دانست. با این حال پژوهش حول خود مفهوم عدالت در LSE کم رنگ است. مسأله ای که موجب ضربه خوردن جایگاه این دانشگاه در لبه علمی عدالت پژوهی می شود. به نظر نگارنده به عکس حوزه نابرابری، LSE در عدالت پژوهی و گشودن مسیرهای جدید حرفی برای گفتن نخواهد داشت و بیشتر پیرو سایر مراکز علمی جهان به خصوص دانشگاه های آمریکایی خواهد بود. به دیگر سخن، این پیشینه سیاسی-اجتماعی LSE نیست که مفهوم عدالت در جهان لیبرال را تغییر می دهد بلکه دانشگاه های آمریکایی در زمینه عدالت پژوهی در راستای سنت لیبرالی و تکمیل نقاط مبهم، به بن بست خورده و ناکارآمد لیبرالیسم است که آینده عدالت پژوهی لیبرالی را رقم خواهد زد. 🔗 لینک مطلب در سایت هسته عدالت پژوهی: 📎 yon.ir/Xr1am پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 سروش ↙️ ✅ sapp.ir/Rushdisu 🌐 ایتا ↙️ ✅ eitaa.com/Rushdisu 🌐 بله ↙️ ✅ ble.im/Rushdisu