در مدرسهای که آقای میثم خامنهای، فرزند رهبر انقلاب درس میخواندند، معلم از دانشآموزان میخواهد که مقوایی برای درس ریاضی بخرند و این رسمی که در تصویر میبینید را روی آن ترسیم کنند و به مدرسه بیاورند. ایّام جنگ بود و کمبود اقلام؛ مقوا هم به راحتی پیدا نمیشد لذا آقای خامنهای، رئیس جمهور وقت یک پاکت مقوایی که آن زمان به جای کیسه نایلونی برای خرید میوه و اقلام استفاده میشد را باز میکنند و برای انجام رسم به فرزندشان میدهند و این جمله را خطاب به معلم روی آن مقوا مینویسند: «آقای آموزگار محترم! مقوا نداشتیم، من به میثم و دیگر بچهها گفتهام از این کاغذها که باید دور ریخته میشد استفاده کنند. لطفا مؤاخذه نکنید بلکه تشویق هم بفرمائید. سید علی خامنهای»
پن: آنچه خواندید روایتی بود از آقای سادات اعلایی؛ معلم دبستان
https://eitaa.com/Ruyesh2
15.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍#ویدیو_تصویری
🎥 " آسیبهایتلفنهمراهبرایفرزندان(۳)"
#والـدیـن_مـوفـق
#تـربــیــت_فــرزنــدان
#مدیریت_انواع_رسانه
https://eitaa.com/Ruyesh2
110115227059آهنگهایزنگ.mp3
980.5K
🔊 پاسخ استاد
به سوالی با محوریت
"چنگ زدن فرزند به دیگران
بـرای پـیـش بـردن اهـداف خـود"
#فرزندان
#والدین_فعال
#مدیریت_تربیتی
https://eitaa.com/Ruyesh2
Tahdir joze7.mp3
4.22M
🍃🌹🍃
📖 تلاوت تحدیر (تندخوانی)
🌺 #جزء_هفتم #قرآن_کریم
📥توسط استاد معتز آقایی
⏲ «در ۳۵ دقیقه یک جزء تلاوت کنید»
https://eitaa.com/Ruyesh2
#تلنگر
خواب حرفهای چیست؟
عقیده بر این است که انسانِ در حال غرق شدن به خواب میرود، یعنی حس میکند که در حال شنا است، اما خواب است و دارد غرق میشود!
▪️همین مورد را در هنگام رانندگی هم می گویند. آنهایی که در حال رانندگی خواب هستند فکر می کنند بیدارند و دارند با دقت رانندگی می کنند، اما خواب هستند و خواب بیداری میبینند!
● از وقتی این مطالب را شنیدهام در رانندگیام بیشتر دقت میکنم و به محض اینکه کمی خواب به سراغم میآید، ماشین را پارک میکنم و اصلا ریسک نمیکنم. الآن که دقت میکنم، میبینم این حس در برخی موارد دیگر هم صادق است که موضوع این یادداشت است:
▪️یکی از آفتهایی که هر حرفه را تهدید میکند، خواب حرفهای است. خواب حرفهای عبارت است از حسی که به هر یک از ما دست میدهد و فکر میکنیم که کارمان را به بهترین نحو انجام میدهیم، در حالیکه بر اثر روزمرهگی به خواب فرو رفتهایم و روز به روز، احتمال غرق شدن یا واژگون شدن را بالا میبریم.
▪︎راننده سرویس بچههای دبستان که روزهای اول با وسواس کودکان را سوار میکرد و با دقت رانندگی میکرد، کم کم بچهها را به عنوان کالاهای روزمره میبیند و بیتوجه به اینکه اینها هنوز هم، چشم و چراغ والدینشان هستند، در هیاهوی شهر میراند.
▪︎معلمی که در ایام نخست خود را در جایگاه تعلیم و تعلم میدید و شغل خود را با شغل انبیاء مقایسه میکرد، اندک اندک دانش آموزان را نمیبیند و فقط به حقوق و اقساطش میاندیشد و گذران روزهای عمر.
▪︎پزشک سوگند خورده و پر انرژی سالهای اولین به تدریج با بیماری و درد بیماران خو میگیرد و یادش میرود که گر چه او همان پزشک دیروزی است، اما این بیمار، بیمار امروزی است و این بیمار، نمیداند که تو برای بیماران قبل، چقدر جانفشانی کردهای. او فقط از تو التیام میخواهد برای خودش، بدون توجه به دیروز و فردا.
▪︎هنرمند طرّاحی که اولین سفارشاتش را با خلاقیت و هنرآفرینی زیاد انجام میداد، آرام آرام همه مراجعین را به یک چشم میبیند و کارهایش بدون نو آوری ارائه میگردد.
▪︎مدیر لایق کارخانهای که تمامی همت خود را برای ایجاد کار، بکار بسته، کم کم میاندیشد که رسالت خود را به پایان رسانده، دیگر کارگران خود را نمیبیند؛ گویی فراموش کرده که حیات کارخانهاش به تلاش این کارگران وابسته است.
■ ای کاش قطعه اول اصول حرفهای را توی جیبمان نگه داریم تا به خواب حرفهای نرویم.
https://eitaa.com/Ruyesh2