هدایت شده از  فلسفه و عرفان
🌀هین مرو کورانه اندر کربلا! (پاسخ آیة الله الهی قمشه ای به تحریفگران سخن مولانا) 🔹استاد اکبر ثبوت 🔸مولانا در دفتر سوم مثنوی به ماجرای هاروت و ماروت اشاره می‌کند که آن دو از سرِ مستی دعوی کردند که اگر ما در زمین بودیم مانند آدمیان مرتکب گناه نمی‌شدیم، بلکه بارانِ عدل و عبادت را عرضه می‌داشتیم. ولی قضای الهی به آن دو گفت: بایستید که در پیش پایتان دامهای ناپیدای فراوانی است. گستاخانه در دشت بلا (صحنه امتحان) ندوید و کورکورانه به سوی کربلا مرانید (در راهی سهمناک گام منهید) استخوان‌های درهم شکسته هلاک‌شدگان را بنگرید که پیش روی راهروان است و آنان را از رفتن بازمی‌دارد؛ زیرا در همه راه، استخوان و موی و پیِ پیشینیان را می‌بینند که به تیغ قهر الهی گرفتار آمده و نابود شده‌اند: پس ز مستی‌ها بگفتند: ای دریغ بر زمین باران بدادیمی چو میغ گستـریدیمـی در این بیداد جا عدل و انصاف و عبادات و وفا این بگفتند و قضا می‌گفت: بیست پیش پاتان دام ناپیدا بسی است هین مدو گستاخ در دشت بلا هین مرو کورانه اندر کربلا که ز موی و استخوان هالکان می‌نیابد راه پای سالکان جمله راه استخوان و موی و پی بس که تیغ قهر، لاشی کرد شی 🔹استاد الهی قمشه ای در توضیح این ابیات گفتند: هر کس این ابیات را بخواند می‌فهمد که مولانا می‌خواهد آدمی را از پیروی کسانی بازدارد که دام شیطان را در برابر خود ندیده و مانند سپاهیان اعزامی از سوی حاکم کوفه به کربلا، کورکورانه به سوی مهلکه رفتند و از سرنوشت تبهکارانِ گذشته عبرت نگرفتند و مانند آنان به عذاب الهی دچار شدند؛ 🔸اما کسانی که برای محکوم کردن مولانا و همه عرفا از هیچ‌گونه کذب و افترایی ابا ندارند ـ از جمله آقا محمدعلی کرمانشاهی‌ـ برای اینکه مولانا را به دشمنی با امام حسین(ع) متهم نمایند بیت چهارم را به ‌صورت منفرد و بدون پیوند با ابیات دیگر ‌به این شکلِ مسخ و تحریف شده بازگو کرده‌اند: کورکورانه مرو در کربلا تا نیفتی چون حسین اندر بلا! 🔹و با این شیرین‌کاری مدّعی‌اند که مولانا خواسته بگوید: امام حسین(ع) کورکورانه به کربلا رفت و دچار بلا شد! تو از او پیروی مکن تا به سلامت مانی! 🔸حالا چه پاسخی در برابر خدا و خلق برای این افترا به مولانا و مثنوی دارند؟ جوابش با خودشان است. 🔹ما به نسخه‌های متعدد مثنوی مراجعه کردیم؛ ولی حتی در یکی از آنها چنین بیتی را نیافتیم. در حالی که اگر چنین بیتی در مثنوی بود دست‌کم ناشران و شارحانِ غیرمسلمان و غیرشیعی مثنوی مانند نیکلسون و انقروی و یوسف ‌بن احمد مولوی و خواجه ایّوب آن را می‌آوردند. 🔸آری، پس از آنکه بیت مزبور به آن صورتِ مسخ و تحریف‌شده بر سر زبان بعضی از بی‌خبران افتاد، برخی دیگر از بی‌خبران در مقام توجیه آن برآمدند... 🔹علاوه بر این: در مثنوی و نیز در غزلیات مولانا (دیوان شمس) می‌بینیم که در موارد متعدد، مولانا از شهادت امام حسین(ع) و یاران او با حرمت فراوان یاد می‌کند و آن را تقدیس می‌نماید؛ و این نیز به هیچ‌وجه با این تصوّر که مولانا، حرکت امام حسین(ع) به کربلا را عملی کورکورانه و پیامد آن را هلاکت می‌شمرده و دیگران را از پیروی او منع می‌کرده، سازگار نیست. بنگرید: روح سلطانی ز زندانی بجَست جامه چه‌دْرانیم و چون خائیم دست؟ چون که ایشان خسرو دین بوده‌اند وقت شادی شد، چو بگسستند بند سوی شادَرْوانِ دولت تاختند کُنده و زنجیر را انداختند روز مُلک است و گَش و شاهنشهی گر تو یک ذرّه از ایشان آگهی 🔸در غزلی در کلیات شمس نیز ضمن تجلیل از «شهیدان خدایی»، آنان را «بلاجویان دشت کربلایی» که درِ زندان شکسته‌اند، یاد می‌کند. 🔹و این تعبیرات یادآور سخن سیدالشهدا(ع) است که روز عاشورا به یارانش فرمود: «ایّکم یکره ان ینتقل من سجن الی قصر… انّ ‌الدنیا سجن ‌المؤمن». بزم قدسیان 👈👈کانال فلسفه و عرفان 👇 https://eitaa.com/AGLOESHG