🌀حکایتیاز
#کشفالمحجوبهجویری
📢بهروایت ساعدباقری
🔷در کشف المحجوب هُجویری، درباره بزرگی آمده است که ابتدای حال وی چنان بود که بر کنیزکی شیفته شد.
وی را گفتند که اندر شارستان نیشابور مشرکی است ساحر، که چاره کار تو در سحر اوست.
🔹به نزدیک وی آمد و حال بازگفت.
آن مشرک گفت: تو را چهل شبانه روز نماز نباید کرد و گرد حق و اعمال نیکو نباید گردید تا من حیلت کنم و مراد تو برآید.
وی چنان کرد.
🔹چون چهل روز تمام شد، آن ساحر مشرک آن طلسم بکرد و آن مراد برنیامد.
ساحر گفت: لامحاله بر تو خیری رفته است، نیک بیندیش.
🔹گفت: من هیچ نمیدانم از اعمال خیر که بر ظاهر من گذشت و بر باطن،
الا آن که به راهگذر که میآمدم، سنگی از راه به پای انداختم تا پای کسی در آن نیاید.
🔹آن ساحر گفت: میازار آن خدای را که تو چهل روز فرمان او ضایع کردی وی این مقدار عمل تو را ضایع نکرد.
وی توبه کرد و آن ساحر مسلمان شد.
👈♦️کانال فلسفه و عرفان♦️👇
https://eitaa.com/AGLOESHG