*هوش مصنوعی، فضای مجازی ول و جریان سازی* در تاریخ پنجم تیرماه امسال در رادیو گفتگو در مورد جریان سازی و هوش مصنوعی گفتیم. اتفاقات اخیر در کشور مرا بر آن داشت تا فایل صوتی برنامه ضبط شده آن را که حاوی نظرات نگارنده و همچنین نظرات ارزشمند دو خبره عزیز، آقای سید علیرضا آل داود و آقای دکتر کاوه منگولی است، باز نشر کنم که می توانید در صورت تمایل مطلب بالا را گوش کنید. اگر بخواهیم لب مطلب را در مورد نقش هوش مصنوعی در جریان سازی بگوییم می توانیم به این اشاره کنیم که این ابزار برای اولین بار به بشر امکان جریان سازی فرد به فرد در ابعاد وسیع را اعطا کرده است. این یعنی هر یک از شهروندان خود را در این فضا بی پناه رها کنیم به نوبه خود و به صورت شخصی سازی شده طعمه جریان سازی حاکمان شبکه های اجتماعی قرار می گیرند. بیشتر که بخواهیم موضوع را بشکافیم باید بدانیم که از زمان فراگیر شدن رسانه های جمعی مکتوب و صوتی تصویری، جریان سازی به صورت انبوه شکل جدی به خود گرفت. یعنی دیگر برد کلام افراد صرفا مستمعین حاضر نبودند بلکه می توانست برای هزاران و بلکه میلیون ها نفر کلام بیاورد و استدلال کند و جریان بسازد. این شیوه اما دو عیب بزرگ داشت و دارد. نخست اینکه فرآیند جریان سازی و اقناع برای هر فرد متفاوت است. شرایط متفاوت از جمله سن افراد، علایق و سلایق سیاسی، میزان تحصیلات و مطالعات و... روی نوع مطلب مناسب برای هر مخاطب تاثیر می گذارد و این یعنی هر رسانه انبوه مکتوب برای قشر خاصی مناسب می باشد و مخاطبان آن همه نیستند. دوم اینکه، بازخوردگیری در این نوع رسانه به صورت زمان دار و بعد از نظر سنجی ها شکل می گیرد و این یعنی اصلاح مسیر تاثیرگذاری روی مخاطب زمان بر است. با ظهور شبکه های اجتماعی و هوش مصنوعی اما ورق برگشت. اینجا می شد هر فرد را به طور مجزا مورد بررسی قرار دارد و بر حسب ویژگی های خاص او برایش خوراک تهیه دید، بازخورد او را اندازه گرفت و او را به جریان مطلوب صاحبان شبکه اجتماعی سوق داد. در این مطلب می خواهیم شرح دهیم که هوش مصنوعی چگونه می تواند این مهم را انجام دهد. گام نخست برای جریان سازی شناخت کاربر می باشد. حال چه با هوش مصنوعی و چه به صورت های قدیمی تر. برای هوش مصنوعی، شناخت کاربر به صورت کلی با سه دسته ویژگی های مربوط به وی ممکن می شود. ویژگی های فردی مانند سن، جنسیت، نوع عکس پروفایل و موارد مشابه ویژگی های تا حدودی شناخت مخاطب انجام می شود. ویژگی های بعدی مربوط به نوع رفتار فرد در شبکه های اجتماعی می باشد. اینکه روی کدام مطالب زمان بیشتری می گذارد، کدام مطالب را لایک می کند و به کدام مطالب واکنش نشان می دهد از جمله رفتارهایی هستند که برای شناخت مخاطب مورد استفاده قرار می گیرند. سرآخر هم با استفاده از شبکه افرادی که هر فرد در شبکه اجتماعی با آنها در تماس است، شناخت مخاطب را تکمیل می کند. این ارتباطات می تواند انواع مختلفی مثل دنبال کردن، فرستادن پیام های شخصی، واکنش نشان دادن به مطالب یکدیگر و ... می باشد. بعد از این مراحل شبکه اجتماعی به خوبی هریک از کاربران خود را می شناسد. در گام بعد اما شبکه اجتماعی، سعی می کند برای مخاطب خود ذائقه سازی کند. اقناع مخاطب در این گام شکل می گیرد. مطالبی که با استفاده از هوش مصنوعی برای هر کاربر مناسب تشخیص داده شده است به کاربر نمایش داده می شود و واکنش کاربر نسبت به آن سنجیده می شود. همه ی این موارد به صورت برخط و سریع اتفاق می افتد حال آنکه در رسانه های قدیمی تر نیاز به نظرسنجی های میدانی برای سنجش مورد پسند بودن مطالب می بود. در گام بعد سعی می شود که تفکر ایجاد شده برای فرد تثبیت شود. در این گام تکرار و فشار همرده ها (peer pressure ) بسیار مهم است. با تکرار نشان دادن مطالب مشابه به کاربر کاری می کنند که او در صحت اطلاعات داده شده شک نکند و با نمایش مطالب مشابه که دوستان کاربر و سایر افراد منتشر می کنند کاری می کند که کاربر شک نکند که این نظر او از سمت بسیاری نیز مورد تایید است. این همان چیزی است که بعضا به عنوان فیلترینگ حبابی از آن یاد می شود. علاوه بر این اگر مطلبی، مطلوب شبکه اجتماعی توسط کاربر منتشر شد آن را به تعداد بیشتری از افراد همفکر نمایش می دهد تا بازخورد مثبت نشان دهند و فرد در همین راستا بیشتر جلو برود. شبکه های اجتماعی روی عده ای از افراد تاثیر بیشتری می گذارند. شاید بتوان از نوجوانان و جوانان دهه هشتاد به عنوان آسیب پذیر ترین افراد در مقابل این جریان سازی شبکه های اجتماعی یاد کرد. در گزارش های اخیر که از خبرگزاری ها پخش شده است اشاره به حضور پررنگ این نسل که اکثرا هم اینستاگرامر و گیمر بوده اند در میان دستگیر شدگان اغتشاشات اخیر شده است. این نسل را در اصطلاح بومیان دیجیتال (digital natives) می نامند. دلیل این نامگذاری این است که این نسل برخلاف نسل های قبلی دنیای قبل از شبکه های