#اعتراف
#پسرونه
دیروز صبح خواستم برم سرکار، خانم همسایمون و دختر چهارسالشو دیدم گفتم بفرمایید تا جایی برسونمتون سوار شدند و رسوندمشون حدودا نزدیکای شرکت از آینه عقب دیدم دخترشو نبرده😂🤦♂ دور زدم دخترشو برگردوندم خونه😂 بعد از ساعت کار هم ماشینو گذاشتم تعمیرگاه تپسی گرفتم که برگردم راننده کلا داشت پیام میداد، منم گوشیم دستم بود، گفت داداش میشه مراقب جاده باشی😳 گفتم میخوای بزن کنار من برونم، گفت ناراحت نمیشید؟ گفتم نه حداقل نمیمیریم اینجوری😐 نشستم بهم گفت امتیاز تو رو خدا کم ندی😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•