✍ منم که بعد شما ها مرا /بزرگ و کوچک این شهر با دلم ! 💞 ابو وصال قسمت2⃣1⃣ 🔻راوی همرزم شهید ▫️اذان آزادی سه روز قبل از شهادت،او را دیده بودم.پنج شنبه بیست و یک آبان که بچه ها درگیر شدند،ما دیرتر به آن نقطه رسیدیم.،او با دوستانش به شهادت رسیده بودند.آن ها را به عقب بردند اضطراب شدیدی داشتم و دلم گواهی میداد که اتفاقی افتاده است. هرچه گشتم پیدایش نکردم،می ترسیدم از بچه ها سراغش را بگیرم. از یکی از دوستانش سراغش را گرفتم که گفت با بچه ها به عقب رفته است اما با حرفش آرام نشدم و تا صبح نذر و نیاز کردم که سالم باشد. صبح یکی از بچه ها در حالی که گریه میکرد به طرفم آمد ،فهمیدم که با سه نفر دیگر هم زمان شهید شدند. به برکت خون این چهار شهید شهر آزاد شد و با فتح قسمت های زیادی از آن منطقه،با روشن کردن موتور برق اولین اذان بعد از آزادی از بلندگوی مسجد شهر پخش شد. 🌀ادامه دارد... با ما همراه باشید./ ____📚اینجا است👇____ 📮@Aflakiyan0