🔻تدبیر در برابر دشمن تا دندان مسلح وقتی لشگر ۱۴ امام حسین(ع) به خاک عراق نفوذ کرد و به منطقه‌ تسلط پیدا کرد، آتش عراق سنگین شد. شهید خرازی از طریق بیسیم به ژنرال ماهر عبدالرشید (از فرماندهان معروف ارتش عراق) پیام داد: «خط اول تو را گرفتم، خط دوم تو را هم گرفتم. خط سوم تو را هم گرفتم، خط چهارم تو را هم گرفتم، خط پنجم تو را هم گرفتم، سنگرهاي مجهز نونی تو را هم گرفتم. هيچ مانعی جلوی من نيست؛ امشب می‌خواهم بيايم به شهر بصره و تو را ببينم!» ماهر عبدالرشيد هول كرد! پرسيد: «می‌خواهی بيايی چه كار كنی يا چه بگويی؟!» خرازی جواب داد: «يك پای تو را قطع كردم. می‌خواهم پای ديگرت را هم قطع كنم!» ماهر جواب داد: «بيا! من هم يك دست تو را قطع كردم، دومی را هم قطع می‌كنم!» خرازی گفت: «باشد! وعده ما امشب در ميدان شهر بصره» با اين پيغام، اوضاع نيروهای عراقی به هم ريخت. ژنرال ماهر عبدالرشيد كه واقعاً از تصور سقوط شهر بصره ترسيده بود، تمام چينشی را كه قبل از آن برای عقب نشينی انجام داده بود، به هم زد! حجم آتش عراق ده‌ها برابر شد و آن شب به قدری روی منطقه شلمچه گلوله ريختند كه در طول تاريخ جنگ تا آن زمان و حتی بعد از آن بی سابقه بود! وقتی حکمت این کار را از خرازی پرسیدند، گفت: «ما در اين منطقه نيرو و امكانات نداشتيم. مهمات هم نداشتيم. اين كار را كردم تا آنها تحريک شوند و منطقه را زير آتش بگيرند و دست كم به اندازه يك هفته عمليات، مهمات خود را هدر بدهند!» بعدها براساس مطالبی كه از بيسيم شنيده شد، گفتند: «آن شب انبارهای مهمات عراقی‌ها خالی شده بود و به قدری كمبود مهمات داشتند كه تا دميدن صبح، مهمات داخل تريلرها را مستقيم به كنار توپ ها و خمپاره اندازها می‌ردند و مصرف می‌كردند.» ⛔️این تدبیر شهید خرازی‌رو مقایسه کنید با دولتمردان کنونی که تا حالا چندین بار سر بزنگاه، گرای خالی بودن خزانه و اثر کردن تحریم‌ها رو به دشمن دادن❗️ @Afsaran_ir