خوانش تاریخ و سرگذشت انسان‌ها و ملت‌ها، هم شیرین است و هم مهم. درازای حضور و به وجود آمدن صنایع سنگین و مادر کشور ایران به کمتر از هفتاد سال می‌رسد و قطعا یک از مهم‌ترین صنایع هرکشوری، صنعت خودروی آن کشور می‌باشد. بسیاری عقیده دارند که میزان توفیق صنایع خودرویی در یک کشور به مثابه میزان توفیق صنعت در آن کشور می‌باشد. بسیاری از ما هنگام شنیدن نام کشوری همچون آلمان، ژاپن و حتی آمریکا، اولین نام‌های صنعتی که به ذهنمان خطور می‎کند، نام یکی از خودروسازان آن کشورها می‌باشد، چراکه خودرو محصولی استراتژیک، پرمصرف و ملموس است و این کشورها پرچمداران پیشکسوت این صنعت به شمار می‌روند. جهانیان و ما نیز صنعت خودروسازی کشورمان را با محصولی محبوب به نام به یاد می‌آوریم چراکه نام این خودرو و مردم ایران با یکدیگر در طول تاریخ گره خورده است. خودرویی که با ورود و مونتاژ (ابتدای کار و سپس تولید بخش عمده‌ای از آن) در ایران به واقع انقلابی در صنعت کشور در دهه چهل شمسی رقم زد. انقلابی که هم‎زمان با انقلاب سفید بود و شاید هم مرتبط. شاید تعجب‎آور باشد اما دو برادر مشهدی این انقلاب را رقم زدند. البته از این نکته نیز نباید غافل بود که بدون کمک‌های (و شاید رانت‌ها و لابی‌ها و ...) دستگاه حاکمه، استعداد این دو برادر نیز به مانند بسیاری دیگر از استعدادهای این سرزمین دود می‌شد. با تاسیس شرکت پایه گذار تحولات مهمی در آینده صنعت کشورشان شدند. خواندن کتاب پیکان سرنوشت ما، علاوه بر افزودن آگاهی و اطلاعات تاریخی و حتی فنی، یک فایده مهم دیگر نیز برای مخاطبین خود دارد و آن هم انگیزه‌ای است که همراه با غرور و ارق ملی به شما انتقال داده می‌شود. در پایان جای دارد برای تمامی افرادی که با حسن نیت خود در راه اعتلای علم و صنعت این کشور گام برداشته‌اند، فاتحه‌ای نثار کنیم. بمانیم