يقيناً چنانچه صاحب جواهر فرموده، اين احكام براى همه مخالفين ثابت نيست و خلاف سيره است و هيچ وقت ائمه (ع) نفرموده‌اند كه اينها مهدور الدم هستند و اگر فرضاً اثبات نصب شود مربوط به آخرت است و يا اگر به دنيا مربوط باشد اين حكم براى اين است كه اشخاص از اينها فاصله بگيرند و اخلاق اعداء و عقايدشان به آنها سرايت نكند و مراد ناصبى به معناى خاص كه احكام كافر را دارد نيست. كلام مرحوم صاحب جواهر در توجيه روايات دال بر نصب مخالفين صاحب جواهر در رواياتى كه اثبات نصب كرده، مثلاً زيديّه را ناصبى قرار داده، جمعاً بين الادله مى‌فرمايد: مراد اين است كه در آخرت همه مخالفين حكم نواصب را دارند، زيرا مى‌دانيم كه ناصبى كافر است و مال و جانش احترام ندارد اما مخالف اين احكام را ندارد. پس جمعاً بين ادله اين احكام براى همه مخالفين در آخرت ثابت است، مثل روايتى كه مى‌گويد: اينها «شرّ من اليهود و النصارى» كه حمل مى‌شود بر اينكه در آخرت اين گونه‌اند. مناقشه در كلام مرحوم صاحب جواهر به نظر مى‌رسد كه اين جمع تمام نيست و اين معنا را در آخرت نيز نمى‌توان ملتزم شد زيرا اگر مراد از نواصب در اين روايات مطلق مخالفين باشند كه صاحب جواهر مطلق گرفته غاية الامر مى‌فرمايد: اثر آن در آخرت ظاهر مى‌شود و اينكه نواصب شرٌّ من اليهود و النصارى مربوط به آخرت است. لكن نمى‌توان ملتزم شد كه تمام مخالفين از يهود و نصارايى كه هم با پيامبر اكرم (ص) و هم با اميرالمؤمنين (ع) دشمن هستند، بدتر هستند، مخالفين غير از ناصبى‌هاى خاص كه عده معدودى هستند اميرالمؤمنين (ع) را خليفه چهارم و واجب الاتباع مى‌دانند و به فضيلت اميرالمؤمنين (ع) قائل بوده و هستند. بتريّه كه عده كثير و قابل اعتنايى هستند و شخصيت‌هاى مهمى مثل ابوحنيفه در ميان آنها هستند مى‌گويند: اميرالمؤمنين (ع) افضل و اعلم ناس و مستحق خلافت بودند، لكن بر اساس مصالحى حق خود را به ديگران تفويض كرده بودند و قهراً ديگران مشروعيت پيدا كرده بودند. ما چطور مى‌توانيم مخالفينى مانند بتريّه كه موالى و محبّ اميرالمؤمنين (ع) هستند را بدتر از يهود و نصارى در آخرت بدانيم. مصرى‌هاى كنونى همه امامزاده‌ها را مانند شخصيت‌هاى خودشان احترام مى‌كنند. اينها را ما چطور مى‌توانيم بگوييم كه در آخرت از يهود و نصارى كه دشمن پيامبر (ص) و اميرالمؤمنين (ع) هستند بدتر بدانيم. اين رواياتى كه مى‌گويد: «شرٌّ من اليهود و النصارى» همين نواصب معروف و به معناى خاص را مى‌گويد، و نواصب به معناى خاص در همين دنيا هم مهدور الدم هستند و احكام نواصب به آنها بار مى‌شود. و اما رواياتى را كه مى‌گويد: زيديّه از نواصبند آيا همان طور كه صاحب جواهر فرموده، بگوييم كه به بعضى از مراتب نصب كه در آخرت اثر آن ظاهر مى‌شود، حمل مى‌شوند يا آنكه مى‌توانيم به ظاهر اين روايات أخذ كنيم و بگوييم زيديه از نواصب به معناى خاص هستند؟ زيرا ما به اين دليل مخالفين را از نواصب نمى‌دانيم كه اعتقاد ندارند كه ائمه به ادعاهايى كه شيعيان به آنها نسبت مى‌دهند معتقد هستند و مى‌گويند: ائمه (ع) اين عقايد را قبول ندارند و روى اين جهت اكثر مخالفين، مبغض ائمه (ع) نيستند ولى زيديّه مى‌دانند كه ائمه (ع) اين روش زيديّه را تخطئه مى‌كنند و حتى همه مسلمين ديگر نيز زيديّه را تخطئه مى‌كنند و اهل جهنم مى‌دانند، قهراً وقتى زيديّه معتقدند كه مورد تخطئه ائمه (ع) هستند اينها نيز نسبت به ائمه (ع) بغض دارند و به اين اعتبار مى‌توانيم آنها را ناصبى بدانيم. و به ظاهر روايات اخذ كنيم. و اگر اين را نپذيرفتيم و تنزّل كرديم مطلب صاحب جواهر را مى‌گوييم كه نصب مراتبى دارد، چنانچه از روايات ديگر استفاده مى‌شود. بنابراين مى‌توانيم بگوييم بعضى از مراتب زيديّه موجب حفظ دم است و بعضى از مراتب آن موجب مهدور الدم بودن است. نتيجه اينكه تمسک به اين روايات براى اثبات نصب همه مخالفين نمى‌شود كرد و همه آنها قابل جواب است (دروس خارج نکاح، ج6، ص1189-1196، 1387/2/7). @Al_Meerath