🔶 عبادت به جز خلوت و انس نیست
بالاترین نگاهی که میتوان به امام معصوم(ع) داشت، این است که ایشان را به عنوان عبد کامل ببینیم. امام(ع) دوست دارد ما او را عبد ببینیم؛ فرمود «بِنَا عُبِدَ اَللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اَللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى» (امام باقر-ع- الکافي، جلد۱، صفحه۱۴۵)، «بنا» یعنی به عبادت ما؛ یعنی به بندگی ما خدا عبادت میشود و شناخته میشود ... نوع مؤمنین خدا را به انگیزههای شهوی میخواهند؛ هم خدا را میخواهند، هم خرما را؛ بعضی برای قدرت میخواهند، بعضی شهرت، بعضی برای علم، بعضی برای مکاشفات روحانی؛ اما معصوم(ع) میفرماید: «وَ لَكِنِّي أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْكِرَامِ» (تفسير الصافي، جلد۳، صفحه۳۵۳) من خدا را دوست دارم، چون خدا دوستداشتنی است؛ حاضرم خودم را فدایش کنم.
اگر انسان به این نگاه برسد که امام عبد است، پس من هم باید عبد باشم؛ هیچ چیز دیگری برایش مهم نیست؛ ثروت برایش مهم نیست، داد داد، نداد نداد؛ عمر داد، داد؛ نداد، نداد ... اگر عرصهی {امتحان} پیش بیاد، چقدر حاضریم آبرو بدهیم؟ من به خودم که نگاه میکنم میبینم توان اینکه آبرو خرج کنم، ندارم! در این امتحانات است که حقیقت انسان بروز پیدا میکند تا بفهمد خواستنهایش صاف نیست.
فرق بین معصوم و غیر معصوم در عبودیت، این است که معصوم(ع) خلوت با خدا را انتخاب میکند. یعنی به خلوت با خدا اصالت میدهد؛ و به قدر ضرورت به اشتغالات میپردازد. در حالیکه ما اول به اشتغالات میپردازیم و به قدر ضرورت به عبادت و خلوت مشغول میشویم.
این عبارت مشهور که گفته میشود «عبادت به جز خدمت خلق نیست» {ساختهی ماست}؛ ولی اهلبیت(ع) میفرمایند که عبادت به جز انس با خدا نیست. به همین خاطر اهلبیت نوعا به قدر ضرورت به عرصههای اجتماعی ورود پیدا میکردند؛ و فرمودند: «إِلَهِي أَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ إِلَى اَلْآثَارِ» (امام حسین-ع- در دعای عرفه) چون امر کردی میروم، وإلا نمیخواهم خلوتم را بر هم بزنم. خلوت اهلبیت(ع) با خداوند متعال، خلوت بدون حجاب است: « خَلَقَكُمُ اَللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ» (امام هادی-ع- در زیارت جامعه کبیرة)؛ با این حال شوقِ امتثال امر که از جانب خداوند متعال میرسد را به این خلوت ترجیح میدهند.
در عرصه عمل نیز فرق ما و اهلبیت(ع) این است که ایشان خودشان را ارزانی دیگران میکنند «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» (سوره شعراء،آیه۳) نزدیک است که خودت را فدا کنی! بیش از این لازم نیست... ولی ما میخواهیم همه را فدای خودمان بکنیم. ما وقتی در عرصه عمل ورود میکنیم، معمولا با افرادی انس پیدا میکنیم که احترام بیشتری به ما میگذارند.
بنابراین دو فرق ریشهای ما با اهلبیت(ع)، یکی این است که ایشان به مجالس و اجتماعات میروند به قدر ضرورت؛ ولی ما این مجالس را ترک نمیکنیم مگر به ضرورت! فرق بعدی هم این است که ایشان در عرصههای اجتماعی میروند تا {خدمت واقعی} خودشان را عرضه کنند، ولی ما میرویم تا همه به ما خدمت کنند!
لذا اگر کسی به دنبال بندگی هست، باید ببیند چقدر به دنبال انس و خلوت با خداست، و چقدر به دنبال اشتغالات و خدمت در جلوت است. البته خدمت کردن بهتر از خدمت نکردن است؛ ولی هدف از خلقت خدمت کردن نیست، بلکه انس و خلوت است. در خدمت کردن هم دقت کنیم که ما خادم باشیم، نه دیگران به ما خدمت کنند. ملاکش هم این است که ببینم چقدر بذل و بخشش میکنیم، و چقدر جذب{جمع} میکنیم. و این میسر نمیشود مگر به شناخت نفس؛ اینکه در عیوب دیگران به دنبال عیب خودمان باشیم. مثلا اگر شخص متکبری را میبینیم –مثلا ترامپ- ببنیم چه زوایایی از تکبر او را در خودمان سراغ داریم...
📂 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
📢 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام:
https://t.me/allaamehwisdom
اینستا:
https://www.instagram.com/allaamehwisdom
ایتا:
https://eitaa.com/AllaamehWisdom
توییتر:
https://twitter.com/allaamehwisdom
بله:
https://ble.ir/allaamehwisdom