🔶 رضایت بالاتر است! استخاره مشورت گرفتن و کمک خواستن از خدای تبارک و تعالی است. خدا مبدأ خیر است و طلب خیر هم از خدای متعال است؛ «أَسْتَخِيرُ اللّٰه بِرَحْمَتِهِ خِيرَةً فِي عافِيَةٍ». آقای بهجت فرمودند که در استخاره رابطه تکوینی بین عبد و خالق هست؛ در استخاره یک ارتباطی بین مخلوق و خالق ایجاد می‌شود؛ -ایشان گفتند رابطه تکوینی، بقیه‌اش توضیحات بنده است- گاهی اوقات انسان می‌خواهد که در مراتب بندگی، تحکیم اعتقادی پیدا کند؛ لذا خودش را کنار می‌گذارد، و می‌گوید هر چه که شما بگویید. (الان یکی نیاید، استخاره بگیرد برود مشهد، بعد زن و بچه‌اش را به امان خدا رها کند؛ نه، با شرایط عقلی‌اش این کار را بکند، و باید مقدمات عقلی‌اش فراهم باشد.) این برای تحکیم بندگی خیلی خوب است. هر روز استخاره می‌گیرم، می‌خواهم بندگی‌ام را محکم کنم؛ هر چه شما بفرمایی بگویم چشم؛ یک واسطه‌ای بین خودم و خدای متعال داشته باشم. این دیگر به نتیجه استخاره کار ندارد؛ نتیجه استخاره فرع آن حقیقتی است که طلب می‌کند که تحکیم بندگی است. بعضی‌ها نتیجه هم مورد نظرشان است؛ یعنی در عین حال که مشورت می‌گیرم از شما و می‌خواهم بندگی‌ام را تحکیم کنم؛ در عین حال نتیجه هم واقعاً برایم مهم است. {البته} همان چیزی که خیر و صلاح است، بفرمایید صلاح است یا صلاح نیست. اینجاست که اگر کسی در مسیر تحکیم بندگی و نتیجه مطلوب، و مرضیّ امام معصوم سلام‌الله‌علیه باشد؛ وقتی که استخاره می‌گیرد جدای از این که بندگی‌اش محکم می‌شود، کامش هم شیرین می‌شود. در جریان حضرت موسی(ع) که در قرآن هست، که خدای متعال فرمود در دستت چیست؟ خب در دستش عصا بود؛ باید بگوید عصا دیگر! نگفت‌! «وَمَا تِلْكَ بِيمِينِكَ يا مُوسَى» چه چیزی در دستت است؟ بگوید عصا کافیست؛ ولی می‌گوید «هِي عَصَاي أَتَوَكَّأُ عَلَيهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِي فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى»؛ عصایی که به آن تکیه می‌دهم، گوسفندانم را جابجا می‌کنم... خب خداوند اینها را نخواسته بود؛ اما این که فرصت شده با خدای متعال یک ارتباط کلامی پیدا کند، با خدای متعال صحبت کند، دوست ندارد ارتباط قطع شود، دوست دارد ادامه داشته باشد. در استخاره هم هر شخصی که واقعاً بتواند آن ارتباط را برقرار کند، و با ارتباط قدم به قدم نزدیک ‌شود؛ نتیجه دیگر برایش مهم نیست. مثلاً استخاره می‌گیرد ازدواج کند، ازدواج هم خیلی بد می‌شود، زبانم لال منجر به طلاق هم می‌شود؛ یک بنده خدایی این کار را کرده بود، بعد بزرگترش به او گفته بود تو مگر استخاره نگرفتی؟ گفت چرا، اما من استخاره نکردم که آنچه که من می‌خواهم بشود، استخاره گرفتم آنچه محبوبم می‌خواهد بشود؛ او طلاق می‌خواهد من هم همان را می‌خواهم! شاید در طلاقِ من، یک شکستگی و انکساری پیدا بشود که اگر آن طلاق نبود آن انکسار به دست نمی‌آمد... لذا آن کسی که استخاره می‌گیرد و رابطه صمیمی با محبوبش پیدا می‌کند و استخاره می‌گیرد که خیر من چیست؟ هی قدم قدم می‌خواهد ارتباط برقرار کند، هم قدم قدم می‌خواهد ببیند کجا هستی؟ چه می‌خواهی؟ چه کنم؟ این قدم قدم قربش بیشتر می‌شود تا به آن نقطه‌ای می‌رسد که بی‌حجاب توفیق تشرّف پیدا می‌کند؛ چون مسیر رضایت را می‌رود. در تعبیر روایت هم این است که تشرّف درخواست نکنید، رضایت را درخواست کنید. تعبیر من است که هر کسی که توفیق رضایت حضرت روزی‌اش بشود، توفیق تشرّف هم روزی‌اش می‌شود. برخلاف کسی که تشرف روزی‌اش بشود ولی مورد رضایت نباشد. کما اینکه آنهایی که با ائمه معصومین مواجه بودند خیلی‌ها حتی دشمن امام بودند؛ خب امام را دیدند! پس اصل دیدن گرچه «اللّهم أرنی الطّلعة الرّشیدة» مطلوب است، و آن کسی که توفیق ندارد محرومیت زیادی دارد؛ ولی رضایت بالاتر است. 📚 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 📢 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام: https://t.me/allaamehwisdom اینستا: https://www.instagram.com/allaamehwisdom ایتا: https://eitaa.com/AllaamehWisdom توییتر: https://twitter.com/allaamehwisdom بله: https://ble.ir/allaamehwisdom آپارات: https://www.aparat.com/allaamehwisdom