💠
#دوراهی_وظیفه_و_نتیجه
🔷خلاصه جلسه سوم/قسمت اول
🔶اساسا نگاه و نگرش مکاتب غربی به انسان، بالاتر از نگاه به حیوان نیست!
یعنی:
1⃣ انسان یک گونه ای از گونه های مختلف حیوانات است که قدرت بهره برداری سایر حیوانات را دارد.
2⃣ انسان از این محدوده و سقف عالم ماده،چیزی برتر و بالاتر ندارد که به آن دست یابد و بالا برود و خیلی هم بخواهد وسعت پیدا کند ،صد سال در این عالم عمر می کند.
مکاتب غربی با همین شناخت از انسان، به پرسش (من باید چه کنم؟) اینگونه پاسخ داده اند که:
آن کاری که «خوش» است ، اصالت دارد و خوب است. یعنی هر کاری که لذت بخش بود و رنج و زحمت نداشت ، خوب است. (وظیفه را اضافه نمی کنند.)
در اینجا *دو نکته* مطرح است:
1- تعریف و شناختی که از انسان داریم، باعث می شود تعریف ما از تعلیم و تربیت شکل بگیرد.
2- فلسفه،زیرساخت تعلیم و تربیت است.
⬅️با توجه به این نکته ، شما دارید در دانشگاهی تحصیل می کنید که تعریف غلطی از انسان دارد.
در این جامعه با این دید افراد ، مهندسان، دکتران و دانشمندان جامعه ای هستند که همه حیواناتی دو پا هستند و قرار هم نیست که از این حیوانات رشد و ترقی داشته باشند!
جامعه ای که با مکتب نتیجه گرایی پیش برود، دانشگاهی می سازد که ملاکش مدرک است. یعنی افراد و اشخاص را با مدرک دسته بندی می کنند. این افراد لیسانس دارند ، این افراد دکترا دارند ، این افراد مهندس اند و دیگر شما با بالاترین انگیزه ها هم نمی توانید به چیزی جز همین نتیجه فکر کنید.
در مکتب نتیجه گرایی، بنتهام، تعریفی که از نتیجه دارد ، دقیقا همان تعریف وظیفه است!
بنتهام می گوید اگر قرار شد جامعه ای با نتیجه و سود زندگی کند این هفت قاعده و پروتکل را باید در نظر بگیرد تا نتیجه گرایی درست شود:
1⃣ شدت 2⃣ پایداری 3⃣ مطمئن الحصول بودن 4⃣ نزدیکی و دوری لذت (قریب الحصول بودن لذت) هر لذتی که زودتر به آن می رسم، مقدم تر است. 5⃣ باروری لذت 6⃣ خلوص لذت 7⃣ شمولیت
درواقع پاسخ بنتهام به پرسش (من باید چه کنم؟) این است که کاری را انجام بده که شدیدترین لذت،پایدارترین لذت،قطعی ترین لذت،نزدیک ترین لذت،بارورترین لذت،خالص ترین لذت،شامل ترین لذت باشد ، این همان وظیفه توست.
💢 برای مطالعه متن کامل ، به آدرس زیر در کانال مدیا مراجعه فرمایید.
👇👇👇👇👇
بخش اول:
https://eitaa.com/Aminikhaah_Media/477
بخش دوم:
https://eitaa.com/Aminikhaah_Media/482
✅
@Aminikhaah