💠 🔷 - 🔷 جلسه شصت و دوم 🔶 بخش سوم 🔶 گفتیم قرآن می فرماید: اللَّهُ نُورُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْض(نور:۳۵) «خداوند، نور آسمانها وزمین است» چه کسی همچین باوری را داشت؟ ، علامه طباطبایی ، مردی که محصول قرآن بود ، نقل شده که شبی ایشان قصد خروج از منزل را داشتند و شاگرد ایشان به او گفت: آقا هوا تاریک است مراقب باشید زمین نخورید! فرمود: چرا؟ گفت: شب تاریک است و نور نیست! جواب علامه ، قابل تأمل و زیبا ست ، فرمود: مگر ما روز که از خانه بیرون می آییم با نور خورشید است که اطراف را می بینیم؟ ببینید چقدر این حرف عمیق است و چقدر این مرد بلند است؛ يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ ۚ (مجادله:۱۱) «خدا از ميان شما كسانى را كه ايمان آورده و كسانى را كه صاحب علم و دانش‌اند، به درجاتى رفعت و بزرگى مى‌دهد» کسی که به علم رسیده است اینطور رفعت دارد و وصل به توحید است ، او اسباب را نمی‌بیند این ما هستیم که فکر میکنیم خورشید است که اطراف را روشن می کند. اگر خدا اراده نکند مگر خورشید می تواند روشنایی بخش باشد؟! اگر او اراده کند می تواند از راه دیگری عالَم را روشن کند. این همه در قرآن داستان های مختلف و جذاب می خوانیم باید تفکر کنیم که چرا خداوند اینها را بیان کرده ، غیر از این نیست که می خواهد فطرت را بیدار کند برای مثال در ماجرای حضرت موسی ، خداوند ، موسی را روی آب نگه داشت ، ببینید فرعون چند هزار بچه ای که در رحم مادر هایشان بودند را قتل عام کرد و آنها را کشت ، فقط یک نفر به دنیا آمده است آن هم حضرت موسی بود. اینجای ماجرا زیباست ، حالا همین یک نفر را خدا می‌خواهد بزرگ کند آن را در دامن چه کسی قرار می دهد؟ موسی را رساند به دست فرعون! حالا ببینید چطور او را به فرعون رساند ، اصلا چرا فرعون؟! قرآن می فرماید فرعون می گفت من رب شما هستم. وَنَادَىٰ فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَٰذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي ۖ أَفَلَا تُبْصِرُونَ (زخرف:۵۱) «و فرعون در میان قومش آوازه بلند کرد که ای مردم، آیا کشور با عظمت مصر از من نیست؟ و چنین نهرها از زیر قصر من جاری نیست؟ آیا (عزت و جلال مرا در عالم به چشم) مشاهده نمی‌کنید؟» می گفت این آب نیل از زیر تخت من جاری است اگر من اراده کنم این آب به خانه های شما نمی رسد و کشاورزیتان تعطیل می شود و همه شما از بین می روید ، مدبر این آب من هستم. حالا خداوند با همین آب ، موسی را که به خاطر او همه را کشته اند می فرستد به دامن فرعون! بعد می‌اندازد به دل آسیه که بخواهد این بچه را نکشند لَاتَقْتُلُوهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَآ أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً(قصص:۹) «او را نكشید (كه او) روشنى چشم من و توست. شاید به ما سودى برساند یا او را به فرزندى بگیریم» اسمش میشود" موسی بن فرعون" ، خدا این است. حالا ما به چه کسی نیاز داریم!؟...به خدا ، اما متاسفانه گول میخوریم فکر می کنیم به پول ، به پارتی ، به شهرت ، به مدرک و... نیاز داریم ، فطرت ها فریب خورده اند ، فقط فطرت بیدار است که می داند نیاز حقیقی ما به خداست و بس! فطرت شکوفا ست که جز خدا را نمی بیند و می داند او مسبب حقیقی همه ی عالَم است. وظیفه ما در تربیت و در رسانه این است که فطرت ها را شکوفا کنیم ، باید در جامعه به نیازهای حقیقی توجه شود وقتی یک نفر می‌خواهد رای بیاورد در شعارهای انتخاباتی خودش باید شعارهایی بدهد که به فطرت مردم برگردد نه به غرایز آنها ، نباید فریب بخوریم و فکر کنیم نیاز حقیقی ما این است که دیوار بینمان نباشد یا فلان کنسرت تعطیل نشود ، اینها متلک سیاسی نیست اینها حرف هایی ست که حقیقت دارد این خیانت به فرهنگ مردم است که نیاز فطری آنها را اینقدر پایین بیاوریم هر کسی این کار را بکند خائن است حالا با هر لباس و مقامی که داشته باشد. جامعه ای که میخواهد رشد کند باید نیاز حقیقی آن جلوی چشم مردم باشد ، نباید برای مردم نیاز سازی بکنند ، تمدن غرب کارش این است که نیاز سازی می کند ، نیاز جعلی ، تامین جعلی! مشکلمان با غرب برای همین است. مشکل بر این نیست که چون مشروبات الکلی می خورند مقابلشان می ایستیم ، یا مثلاً اگر فلان سیاستمدار مشروبات الکلی را بگذارد کنار ما او را قبول میکنیم بعضی ها واقعاً تصورشان بر این است که فکر می‌کنند ما باچنین چیزهایی مشکل داریم در حالی که ما با ذات آنها مشکل داریم وُجُودُکَ ذَنبٌ لا یُقاسُ بِهِ ذَنب «وجود تو گناهی است که هیچ گناهی با آن مقایسه نمی‌شود» ما با حقیقت طاغوت مشکل داریم چراکه آنها فطرت ها را فریب می‌دهند و منحرف می‌کنند پس نماز و روزه ای را هم که طاغوت بخواند جعلی است و انسان را به خدا نمی رساند. 🔔 @Aminikhaah_Media