💠 🔷 - 🔷 جلسه شصت و هفتم 🔶 بخش دوم 🔶 فطرت مشغول رقابت در سطح پایین شود دنبال این می رود که چه کسی ماشین بهتری دارد ، چه کسی صورت قشنگتری دارد ، خب که چه؟! مثالش این است ؛ یک وقت شما می گویید علی آمد ، بعد می گویید خودِعلی نیامد ، ماشین علی آمد ، بعد می گویید ، ماشین علی هم نیامد کارت بیمه ماشین علی آمد! این فاصله ای که افتاده را دقت کنید. می‌گوید ما یک انسان داریم و یک لایه دیگری از انسان که آن لایه میشود بدن انسان. بدن انسان که انسان نیست ، بدن شما که شما نیستید این بدن هر چند سال یکبار عوض می شود. مثلاً یک پیوندی(قلب ، کبد ، دست و...) میزنید پس معلوم می شود اینها ما نیستیم. بدن دوباره یک لایه دیگری به آن تعلق می گیرد ، مثل لباس او و چهره ی او ، قد و قامت او ، ماشین و محل استراحت و محل کار او. باز همان محل کار و یا خانه که در آن زندگی می کند از حیث اعتباری یک جایگاه دیگری دارد. مثلا یک نفر محل زندگی اش بالای شهر است یک نفر جایی که زندگی می کند پایین شهر است یا یک نفر کارمند است یک نفر کارگر. همه اینها اعتباری است حقیقت که ندارد. حالا این بنده خدا گول خورده است و به این افتخار می‌کند که مثلاً منزل من در بالای شهر است؟! اینها تفاخر می‌کنند به داشته هایی که اعتباری هستند. قرآن می فرماید: أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ (حدید:۲۰) «بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است» اموال و اولاد چیزیست که ربطی به ما ندارد و تفاخر کردن به اینها بی معناست. زینت و کمال ما ایمان است حتی کمال شما علم هم نیست ، علم فی نفسه کمال نیست. چو دزدی با چراغ آید ، گزیده تر برد کالا می گویند علم چراغ است ، اما وقتی چراغ دست دزد باشد ، بهتر غارت گری می کند. قرآن به زیبایی بیان می کند: وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ(جاثیه:۲۳) «خداوند او را با وجود آگاهیش به بیراهه گذاشت» یعنی خداوند با علمی که او داشت ، او را به جهنم برد! پس معلوم می شود آنی که انسان را به بهشت می برد علم نیست. استاد ما می فرمود که در جهنم عالِم زیاد پیدا می شود اما عاقل پیدا نمی شود! هیچ عاقلی به جهنم نمیرود ولی عالِم الی ماشاالله. در سوره مبارکه اعراف میفرماید: فَمَثَلُهُ کمَثَلِ الْکلْبِ(اعراف:۱۷۶) «مثل او همچون سگ [هار] است» یعنی عالمی داریم که چهره برزخی آن چون سگ است. بدترین تعابیر قرآن در ارتباط با علما مطرح شده است؛ کَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً (جمعه:۵) «مثل آنها مانند الاغیست که کتابها بر پشت حمل کند» عالِم است ، علم دارد استدلال های زیادی می کند اما دلش کجاست که قرآن او را به دراز گوش تعبیر می کند؟ پس چه علمی است که به درد میخورد ؟ علم مفید و مضر ربطی به این ندارد که چه کسی در دانشگاه درس خوانده یا چه کسی در حوزه؟ علم مفید علمی است که آن علم بشود فصل مُقوّم شما. این تعبیر فلسفی است یک وقت چیزی برای شما ملکه می شود و یک وقت می شود فصل مُقوّم ، یعنی می شود بخشی از وجود شما. وقتی بخشی از هویت و ذات شما شد تا ابد با شما خواهد بود این همان علم مفید است. علم مفید فراموشی و رها کردن ندارد تا ابد با شماست. همراه شما در برزخ و قیامت حضور دارد. حالا سوال ما این است که مشخصا کدام یک از علوم دانشگاه این‌طور است ؟ و یا کدام یک از علوم حوزوی این‌طور است؟ هیچکدام ... فرقی میان حوزه و دانشگاه نیست ، چرا که علم حقیقی ، توحید است! آن هم توحید حقیقی نه توحید مفهومی چون توحید مفهومی هم هیچ خاصیتی ندارد. توحید حقیقی آن علمی است که بخشی از قلب و وجود انسان شده باشد. 🔔 @Aminikhaah_Media