💠 🔷 جلسه دوم 🔶 بخش چهارم 🔶 نتیجه گرایی ما محصول این است که یک سری واژه ها در بین ما اصیل شده و گرنه قاعدتا نباید به این اندازه نتیجه گرا باشیم. مصداق بارز جامعه نتیجه گرا ، مردم کوفه اند. مردم کوفه آدم های خوب ، نماز خوان ، محب اهل بیت ع و دلیر اند. اصلا در به پا کردن حکومت امیرالمؤمنين اینها کمک حضرت بودند و ویژگی های خوب دیگر داشتند ولی یک ویژگی بد داشتند و آن نتیجه گرایی مزمن بود. این نتیجه گرایی به جایی می کشد که امام حسین ع به شهادت می رسند. چون برآورد هزینه و فایده که می کند ،‌ هزینه های همراهی با حسین را خیلی بیشتر از فایده آن می بیند. البته این به سطح فهم نازل آنها بر میگردد. این رفتارها و کلید واژه ها فرهنگ می شود و منطق و سوی تفکر آدم نتیجه گرا می شود. خیلی لازم نیست که آدم ، فلسفه مکاتب غربی را جستجو و تحصیل کند نه ، اگر شما در فضای رسانه چند واژه را پردازش کنی یک دفعه این واژه جان می گیرد. مثلا الآن یکی از واژه هایی که دارند خیلی ظریف کار می کنند این است که ، 'کاری را انجام بده که حالت را خوب کند' بعد پیغمبرانی که این پیام ها را باید منتقل کنند چه کسانی اند؟ سلبریتی ها هستند. سلبریتی می آید یک سری واژه ها را جا می اندازد می گوید: با آدمی رفت و آمد داشته باش که حالت را خوب می کند! حتی مثلا وقتی درمورد امنیت حرف می زند واژه‌ هایی دیگر را برجسته و بولد می کند که از آن رشادت و این واژه های اصیل در نمی آید. 🔸بنتام می گوید کاری را انجام بده که لذت بیشتر دارد ، رنج کمتر دارد و همه از آن لذت می برند. هم جنس گرایی از بطن این سخن در می آید به همین راحتی و دیگر شما لازم نیست که فلسفی صحبت کنی ، اگر در همین موضوع پافشاری کنی ، فلسفه هم خواهد آمد. 🕳درمورد دلسوزی و محبت به حیوانات مثلا می گویند سگ را نکش ، با گربه مهربان باش ، در خانه حیوان خانگی داشته باش بعد طرف با خودش اینطور فکر می کند که ببین فلان سلبریتی هم گربه دارد یا فلان سلبریتی با سگ زندگی می کند. این وقتی می آید ، یک فرهنگی را با خودش می آورد. شما می دانید اصلا این مدلی که دارند لذت را بیان می کنند ، وظیفه گرایی است ، یعنی شما موظف هستی که لذت همه را تامین کنی ولی اصلا اسم وظیفه را نمی آورد! ⬅️اگر عده ای لذت گرا شوند می گویند چون ملت اعصاب ندارند ، دسته عزاداری راه نینداز ، خوب من هم باید ادبیات درست کنم تا مردم را متوجه کنم که این دسته چه لذت محسوس و ملموسی دارد. عرضه می خواهد که ربط این دسته را با رژه ی نظامی ، با آن گروهک الاهوازیه نشان بدهم تا خاصیت آن را بفهمند که بچه ات اول مهر ، سالم به مدرسه می رود. یاران اباعبدالله ع تکلیف را عین نتیجه میدانستند، لذاست که درد شمشیرها بر آن ها آسان بود و از آن لذت می بردند: جابر، از امام باقر عليه السلام نقل می کند: امام حسين عليه السلام، پيش از كشته شدن به يارانش فرمود: «پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود:" پسر عزيزم! تو به زودى، به سوى عراقْ كشانده مى شوى، و آن، سرزمينى است كه پيامبران و اوصياىِ پيامبران، آن را ديدار كرده اند، و آن، همان سرزمين" عَمورا" است و تو در آن جا شهيد مى شوى و گروهى از همراهانت، با تو به شهادت مى رسند كه درد شمشيرها را حس نمى كنند". سپس تلاوت فرمود: « «گفتيم: اى آتش! بر ابراهيم، سرد و سلامت باش» . آتش جنگ، بر تو و بر ايشان، سرد و سلامت است. [سپس افزود پس مژده تان باد كه- به خدا سوگند-، اگر ما را بكُشند، بر پيامبرمان وارد خواهيم شد!». « قالَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام لِأَصحابِهِ قَبلَ أن يُقتَلَ: إنَّ رَسولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله قالَ: يا بُنَيَّ، إنَّكَ سَتُساقُ إلَى العِراقِ، وهِيَ أرضٌ قَدِ التَقى بِهَا النَّبِيّونَ وأوصِياءُ النَّبِيّينَ، وهِيَ أرضٌ تُدعى «عَمورا»، وإنَّكَ تُستَشهَدُ بِها، ويُستَشهَدُ مَعَكَ جَماعَةٌ مِن أصحابِكَ، لا يَجِدونَ ألَمَ مَسِّ الحَديدِ، وتَلا: «قُلْنا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ»، تَكونُ الحَربُ عَلَيكَ وعَلَيهِم بَرداً وسَلاماً. فَأَبشِروا، فَوَاللَّهِ، لَئِن قَتَلونا فَإِنّا نَرِدُ عَلى نَبِيِّنا صلى الله عليه و آله (الخرائج و الجرائح: ج 2 ص 848 ح 63، مختصر بصائر الدرجات: ص 36 و 50).» 🔔 @Aminikhaah_Media