💠 🔷 جلسه پنجم 🔶 بخش دوم 🔶امیرالمومنین (ع) با سلمان در سقیفه ، صبح قرار داشتند ، حضرت دیدند که سلمان یک مقداری دیرتر آمد. سلمان در ذهن خود گفت: چرا علی (ع) از اسم اعظم خود استفاده نمی کند. حضرت با مشت خود به سینه سلمان زدند. (امیرالمومنینی که با دشمنانشان مدارا می کردند.) حضرت فرمودند که در من شک می کنی؟ یعنی ای سلمان نباید تو همین اندازه هم شک کنی. در قرآن کریم میفرماید: فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ ﭘﺲ ﺻﺒﺮ ﻛﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺍﻭﻟﻮﺍﻟﻌﺰم ﺻﺒﺮ ﻛﺮﺩﻧﺪ ( الأحقاف/35) انبیائی که مقامات بلندتری داشتند ، بیشتر اذیت می شدند ، چون کارشان از همه مهمتر است. یعنی هرچه بیشتر اذیت می شدند ، کارشان مهمتر بوده است. حالا بعضی ها می گویند ببین فلان حاج آقا نماز می خواند و به سیاست کار ندارد ، کسی هم به او کار ندارد. خب آن بنده خدا سطح رسالت پایین تری دارد. سطح رسالت امام خمینی بالاست ، چون هنوز دارند از ایشان کاریکاتور می کشند. و همینطور سطح پیامبر اکرم (ص) خیلی خیلی بالاست ، چون روزی نیست که به ایشان توهین نکنند. طرف می گوید ببین نتایج حاصل شده است ، چون ما از همه جناح در مسجدمان داریم! خب این نفاق است نباید اینگونه باشد. ادامه سخن امام ره: «باید پست ها را نگه داشت و در وقت مقتضی با اعراض دست جمعی طرف را کوبید مع الاسف نه آن را داریم و نه این را.» حالا به بررسی دو صحبت رهبری در سال های 69 و 89 می پردازیم. مقام معظم رهبری در سال 69 میفرمایند: «این درس را هم امام به ما آموختند که عمل به وظیفه و اقدام برای نتیجه نیست ، نتیجه در آن نیت خالصی است که شما در حین اقدام دارید. نتیجه با خداست ما باید تکلیف مان را انجام بدهیم . خوشبختانه این انجام تکلیف در طول یازده سال همراه با نتایج بوده است. این یعنی نتیجه همان تکلیفی است که عمل می کنی!!» رهبری جمله ای دیگر در سال 89 به این شرح دارند: «امام به وعده ی الهی اطمینان داشت ، ما برای خدا مجاهدت می کنیم ، قدم برای خدا برمی داریم ، همه تلاش خودمان را به میدان می آوریم و خداوند نتیجه را آن چنان که وعده داده است تحقق خواهد بخشید. ما برای تکلیف عمل می کنیم ولی خداوند متعال به خاطر همین عمل به تکلیف بهترین نتیجه را خواهد داد. این یکی از خصوصیات مشی امام است ، راه و صراط مستقیم انقلاب این است.» شما نتیجه را چه می دانید؟ امام فقط به این فکر می کرد ، وظیفه چیست؟ و امام به این فکر می کرد که نکند خداوند غضب کند. خب چون فکر امام این گونه است ، با قدرت می نشیند و می گوید چه کسی هلی کوپتر ها را هلاک کرد؟ (ماجرای صحرای طبس) شما تصور کنید ، حمله نظامی آمریکا در زمانی که رئیس جمهور ، بنی صدر است و کشور هم دست خالی است. امام فرمود: چه کسی هلی کوپتر ها را زد؟ ما زدیم؟ شن ها زدند. شن ها مامور خدا بودند. در سال آخر عمر امام ، ایشان یک سخنرانی داشتند ، که یک جمله از آن این است: خدا را شاهد می گیرم در عمرم دو رکعت نماز به خاطر خدا نخواندم!!! این چه حسی است که امام دارد؟ این حس عبودیت است ، وقتی عبد شوی ابرقدرت می شوی. 🔔 @Aminikhaah_Media