💠 🔷 جلسه پنجم 🔶 بخش سوم 🔶وقتی که آدم مثل امام ره عبد شد ، برای کاری اراده کند ، می شود. مثلا وقتی امام ره گفت که کارتر باید برود ، دیگر او رای نیاورد!! یا زمانی که دستور داد که حصر آبادان باید شکسته شود ، شکسته شد و... . این قدرت نتیجه انجام وظیفه است. چرا ما حس می کنیم که نتیجه حاصل نمی شود؟ چون احساس می کنیم که کار در توان ما نیست. خب بله دیگر به هیچ نتیجه ای نمی توانی برسی چون ، 《لا حول و لا قوه الابالله العلی العظیم》 همین آبی را هم که می خواهی بخوری ، زورت نمی رسد بخوری و همین هم با خداست. کار های بزرگ و کوچک فرق ندارد ، برای امام ره آب خوردن و نابودی اسرائیل فرقی نداشت ، چون عبد است. این صراط مستقیم انقلاب است ، انقلاب باید اینطور شکل بگیرد. حق بدهید که خیلی ها نفهمند ، می خواهد. مرحوم صفایی حائری دو جمله دارند خیلی زیباست. می گویند: «دوستی داشتم که سوال می کرد اگر در فلان راه قدم بگذارم چه وقت به نتیجه (فقه و اجتهاد و...) می رسم؟» مثلا می پرسند ، آقا من می خواهم طلبه شوم ، اگر طلبه شوم به نتیجه می رسم؟ آخرش چه میشود؟ من چه کاره می شوم؟ می گوید آقا من چه بشوم؟ می گویم خودت شو! می گوید به دنبال چه باشم؟ می گویم دنبال وظیفه ات باش. خب یعنی به هیچ چیز فکر نکنم؟ بله فکر کن و سعی کن همه چیز را هم داشته باشی ولی به وظیفه ات عمل کن ، وظیفه را هم در لحظه باید کشف کرد. یعنی حتی برای پنج دقیقه دیگرت نمی توانی بگویی وظیفه ات چیست. ماجرایی در این رابطه از رهبری است ، به رهبر انقلاب گفته بودند که شما چطور رهبر شدید؟ این نتیجه محصول چه بود؟ ایشان فرموده بودند که هرچه فکر می کنم در زندگی ام چیزی نبود که خدا بخواهد این رهبری را بدهد. ایشان خیلی استعداد داشتند ، زمانی که در قم بودند بعضی ها می گفتند که ایشان می تواند خیلی سریع مجتهد شود و از همه سبقت بگیرد. مرحوم آیت الله شیخ مرتضی حائری برای ایشان درس خارج خصوصی گذاشته بود و گفته بودند که ایشان خیلی استعداد دارد. پدر رهبر انقلاب به ایشان می گوید از قم به مشهد برگرد. رهبر انقلاب نقل می کنند که من خدمت بزرگی رفتم ، گفتم من چه کار کنم؟ استعداد خوبی دارم اگر قم بمانم مجتهد می شوم اما اگر در مشهد بمانم باید نزد پدرم باشم. آن بزرگ گفته بود که مگر خدای قم با خدای مشهد فرق می کند؟ خدا هرچه بخواهد در قم بدهد ، در مشهد هم می دهد. بعد خود حضرت آقا فرمودند که در مشهد به چیزهایی رسیدم که اگر در قم بودم ، به آن ها نمی رسیدم. حالا متوجه شدید که نتیجه همان است؟ ولی تشخیص وظیفه خیلی سخت است. البته گاهی اوقات ممکن است وظیفه این باشد که پدر و مادرت را رها کنی و بروی برای عمل به وظیفه ، کما اینکه این هم در برخی بزرگان بوده است. یعنی نسخه کلی نداریم ، که بگوییم همه باید فلان کار را انجام بدهند ، خیلی دقیق و جزئی است. ادامه سخنان مرحوم صفایی حائری: «فردی سوال کرد که اگر در فلان راه وارد شوم ، چیز مفیدی می شوم یا نه؟ از او پرسیدم چگونه می خواهی وارد شوی؟ و با چه شناختی می خواهی شروع کنی؟ اگر شروع تو از روی هوا و هوس و تقلید و تلقین باشد ، هیچ وقت به نتیجه نمی رسی ، هرچند به اجتهاد و فقه و عرفان و فلسفه وغیره هم رسیده باشی.» آیا ما در جهنم فیلسوف یا مجتهد یا عارف کم داریم؟ قرآن کریم می فرماید ، سامری چشم برزخی داشت! آیا هدفت این است که به طی الارض برسی؟ یا مستجاب الدعوه بشوی؟ می دانستید شیطان مستجاب الدعوه بود؟ و می دانستید که با دعا خودش را هلاک کرد؟ شیطان دعا کرد خدایا به من یک عمر طولانی بده و خدا هم عطا کرد. همه بدبختی اش این است که حاجت گرفت ، اگر زودتر میمرد ، خیلی کارش کمتر بود. درخواست کرد که تا قیامت به من مهلت بده و همینطور دارد در اعماق جهنم فرو میرود. این ها نتیجه است یا نتیجه نیست؟ برای ما که نتیجه است قبول دارید؟ مثلا می گوییم که دعای مادرم بود من این دانشگاه قبول شدم. 《حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است》 چقدر ما تلاش کردیم که برویم در این دانشگاه ، هم اساتیدش خوب است ، هم در شهر خوبی است و... . چرا برای خودت هدف گذاری می کنی؟ چطور می خواهی صلاحیت اهداف را تشخیص بدهی؟ 🔔 @Aminikhaah_Media