💠 🔷 جلسه ششم 🔶 بخش سوم 🔶امام خمینی ره در ادامه می فرمایند: «شما خيال نكنيد كه اگر يك وقت ما نرسيديم به مقصد، گفته بشود كه خوب چه شد؟ خونها ريخت و از بين رفت و چه شد؟ اولًا شده است خيلى چيزها. اينها الآن از آن خر شيطان پايين آمده اند يك قدرى؛ و ثانياً چه شد؟ يك تكليف را ادا كرديم. اين همان است كه «خوارج» ممكن بود به حضرت امير بگويند خوب چه شد؟ شما هجده ماه جنگ كرديد چه شد؟ «چه شد» يعنى چه؟ خوب تكليف ماست. ما حالا نماز داريم مى خوانيم، يك كسى بگويد خوب شما بيست ـ سى سال نماز خوانديد چه شد؟! خوب من بيست سال نماز، اطاعت خدا كردم. «چه شد» كدام است؟! من اطاعت خدا را كردم. خدا گفته بكن، من هم كردم. «چه شد» مال اين است كه يك مسئله اى باشد كه تكليف شرعى نباشد و يك مسئله خودمانى باشد، آدم بخواهد روى مقصد [شخصى] يك كارى بكند. وقتى نشد مى گوييم چه شد. اما وقتى كه جلوگيرى از يك بنگاه ظلمى، يك بنگاهى كه مى خواهد اصلًا اساس اسلام را از بين ببرد، اساس روحانيت را از بين ببرد، اساس مليت را از بين ببرد، مصالح مردم و مسلمين را به خطر انداخته است و از بين برده است، تكليف مسلمين اين است كه قيام كنند و اين را بَرش گردانند از اين حرفهايى كه مى زند؛ يعنى اين را بيرونش كنند از اين مملكت. و اگر دست هم رسيد بگيرندش و محاكمه اش كنند و پولهاى مردم را كه برده از او بگيرند؛ اگر هم ندارد و [ضايع] كرده است، هر ظلمى را كه كرده او را مجازاتش بكنند. اين يك چيزى است كه لازم است بر ما. بر مسلمين است كه اين كار را بكنند. منتها توانستيم اين كار را انجام بدهيم كه الحمد للَّه؛ هم تكليفمان را ادا كرديم هم به مقصد رسيديم. نتوانستيم عمل بكنيم به تكليفمان عمل كرديم؛ نماز خوانديم. حالا «چه شد» يعنى چه؟ خوب نماز خواندم، مبارزه و معارضه اى با ظلم كرديم، با ظالم كرديم؛ با كسى كه مى خواسته يك مملكتى را خراب كند و خراب كرده است و همه مصالح مسلمين را زير پا گذاشته و به كفار داده است، با اين جنگ و نزاع كرديم؛ خون داديم؛ خون گرفتيم؛ همه اين كارها را كرديم اما تكليف بوده است كه كرديم. رسيديم به مقصدْ الحمد للَّه، نرسيديم به مقصدْ تكليفمان را ادا كرديم. هيچ باكى از اين مطلب نداريم و ان شاء اللَّه مىرسيم؛ ان شاء اللَّه.» بعد امام به ضرورت کار رسانه ای برای پیشبرد انقلاب اشاره می کنند که خود این نکته ، ترکیب معجون آمیزی از وظیفه گرایی و نتیجه گرایی است: « ... اين مطلب را من هر شب تقريباً تكرار مى كنم كه همه ما مكلف هستيم. اين قضيه تكليف مال يك نفر، يكى ديگر باشد يكى ديگر نباشد، نيست. من مكلفم، آقا مكلف است، آقا همه، همه كه به اين نهضتى كه در ايران شده است و الآن همهْ جوانهايشان را توى دست گرفتند و دارند مى دهند، پيرزن چند تا جوانش از بين رفته و ايستاده و گفته است كه من حاضرم همه چيز از بين برود، ما به اين نهضت بايد كمك بكنيم. اينجا مى توانيد كمك بكنيد، بايد كمك بكنيد. يعنى كمك شما در اينجا تبليغات است مقابل تبليغاتى كه شاه و دستگاه شاه و روزنامه نويسهايى كه از شاه [مزد] مى گيرند و اجير او هستند تبليغات كردند به اينكه اين مردم هرج و مرج طلب هستند، اينها ـ عرض مى كنم كه ـ يك مردم وحشى هستند، اينها [واپسگرا] هستند، از اين حرفها زياد زدند، شماها وقتى تماس مى گيريد با رفقايتان، با اشخاصى كه هستند تماس مى گيريد ... تظاهرات مى توانيد بكنيد، تظاهر بايد بكنيد. تماس با اشخاص كه غفلت كرده اند از اين امور داريد مى گيريد، هر جا يك عده اى را از همين اروپاييها ديديد يا از امريكايى [ها] ديديد، چند نفر بلند شويد فوراً بگوييد بابا مسئله ايران اين طورى است، مردم ايران اين را مى گويند، مردم ايران وحشى نيستند، مردم ايران مردم مترقى اى هستند كه مى گويند ما آزادى مى خواهيم؛ ما نمى خواهيم كه امريكا مالمان را ببرد. كسى بگويد مال ما را امريكا نبرد، اين آدم وحشى است؟! اين آدم ـ عرض مى كنم كه ـ بر خلاف موازين عمل كرده ... مى گويد كه ما آزادى مى خواهيم و استقلال مى خواهيم؟! يك مسئله اى است كه همه مردم از او مى پذيرند، به هر كس بگويند مى پذيرند از او. اينها ملتى هستند قيام كردند براى استقلال خودشان، براى آزادى خودشان؛ نمى خواهند كه ساير ممالك سلطنت بر اينها داشته باشند. تا حالا اينها خيانت كردند، اين خائنين را مى خواهند رد كنند بروند سراغ كارشان و مملكت را بسپارند دست يك دسته از اشخاصى كه امين باشند؛ لا اقل اين قدر جيبهاشان را پر نكنند!» 🔔 @Aminikhaah_Media