فقه گویا مرحوم آیت الله صادقی تهرانی با پیشنهاد دادن «فقه گویا»، از غریب ماندن و به حاشیه رفتن آیات و آموزه های قرآنی  در کار کثیری از فقهای سنتی گله کرده، می‌گوید: «اینان{فقهای سنتی} قرآن را در کل « ظنّی الدّلاله» و یا « مجمل» و بالاخره نیازمند به بیان حدیث دانسته اند، و حال آنکه قضیه درست به عکس است، که تنها قرآن می تواند حدیث را  تصدیق و یا تکذیب کند، و مادامی که مطلبی در قرآن  برای ما روشن نشود، تمسک به حدیث در مورد آن مطلب نادرست است، مگر در صورتی که نفی و اثباتی در این مورد در قرآن وجود نداشته باشد…« فقه سنتی» در طول صدها سال کاری کرده که قرآن اصولا در حوزه های اسلامی نه حضوری شایسته، بلکه چندان رنگی هم ندارد، و اگر نمونه هایی از « فقه سنتی» مخالف نص یا ظاهر قرآن، و نیز متضاد و متناقض، و بالاخره بر خلاف حس، عقل، فطرت و عدالت، به جهانیان نشان داده شود، مسلمانان را مردد یا کافر و کفّار را کافرتر و و در کفر خود استوارتر می کنند.» و: «با آن که تمامی مسلمین معتقدند که قرآن در تمامی ابعادش در بالاترین درجات اعجاز است، که از جمله روشن بیانی آن است، تا به جایی که خود را «بَیان لِلنّاس» خوانده، و هرگز  بیانی روشن به پای آن نمی رسد، و در عین حالی  که فقیهان شعه و سنّی نصوص و و ظواهر قرآن را محک رد و قبول روایات می دانند، حاکمیت را به سیل روایات افکنده، و بر خلاف نصّ «و اعتصموا بحبل الله جمیعا» که حقا قرآن است، چنگاویزهای دگری را محک قرار داده اند» محمد فقه گویا یا  فقه سنتی، فقه پویا و فقه بشری؛ نگرشی مختصر در سراسر فقه اسلامی نشر: تهران، امید فردا، ۱۳۸۳، صفحات ۲۴-۲۲ و ۱۱۰. کانال 🆔https://eitaa.com/AnotherSky