شبهه شهادت حضرت فاطمه (س) و هرودت!! 🔻شبهه ◾️برای ریشه‌یابی این افسانه، ابتدا می‌خواهم سری بزنیم به قصه‌ی کوروش کبیر، مشهورترین پادشاه ایران باستان! ◾️وقتی کوروش از دنیا رفت، کمبوجیه جانشین او شد و حاکم ایران گشت. دختر کوروش [به‌نام رکسانا] به کمبوجیه اعتراض می‌کند. [به‌خاطر ظلمی که او به خاندان پدرش روا داشته] کمبوجیه وقتی اعتراض رکسانا را می‌شنود؛ لگدی به شکم رکسانا [دختر کوروش] می‌زند؛ و او چون باردار بود، بچه‌اش سقط می‌شود؛ و خودش به‌زمین می‌افتد و سپس در اثر همین سقط جنین، از دنیا می‌رود. 📚 تاریخ هرودوت 366/1 [هرودوت، معروف به «پدر علم تاریخ»، متوفی 425 قبل از میلاد مسیح است.] ⬅️اگر شما به‌جای کوروش، نام پیغمبر را بگذارید؛ و به‌جای کمبوجیه [جانشین کوروش] نام ابوبکر و عمر را قرار بدهید؛ و به‌جای رکسانا [دختر کوروش] نام فاطمه را جای دهید؛ و به‌جای آن جنین سقط‌شده، نام محسن را بگذارید؛ دقيقاً تبدیل به روضه‌هایی می‌شود که مدّاح‌ها در ایام فاطمیه می‌خوانند. 🔸پاسخ به شبهه 🔹در این متنی که مشاهده می کنید مدعی شده ان که داستان شهادت حضرت فاطمه (س) در واقع برگرفته از داستان افسانه ایی است که توسط هرودت گفته شده و ایرانیان بر اساس شناختی که از این واقعه داشته اند آن را برای ماجرای حضرت فاطمه (س) بازسازی کرده اند. در مورد ماجرای آن حضرت جدا از منابع دینی شیعه و اهل سنت باید گفت این تحلیل چنان کودکانه است که نیازی به تلف کردن وقت نمی باشد. 🔹ایرانیان زمان اسلام شناختی از کمبوجیه و رکسانا نداشتند. اسمی از کمبوجیه و خواهرش در منابع ایرانی و اسلامی در زمان ساسانیان و اوایل اسلامی نیست. (در یکی دو منبع صرفا نام کمبوجیه اونم به شکل های مختلفی بیان شده است و از ماجرای رکسانا که خبری نیست ) 🔹در شاهنامه و اوستا و دهها کتاب زرتشتی متعلق به زمان ساسانیان نامی از کمبوجیه و این ماجرا نیست ❌حال باید چگونه مدعی شد ایرانیان این داستان را بر این ماجرا نهاده اند؟❌ 🔹ضمنا این ماجرا گفته شده با داستان شهادت آن حضرت تفاوت دارد. در داستان هرودت کمبوجيه پادشاه ایران برادر خود را می کشد و بخاطر اعتراض خواهر، او را نیز می کشد اما در ماجرای حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) چنین نیست. در این ماجرا خلافت را غصب کرده و به زور به دنبال گرفتن بیعت بوده اند. 🔸 باید گفت این حرف حتی توهین به اهل بیت پیامبر نیز هست کمبوجیه با خواهران خود ازدواج کرده بود... ✅ @Anti_Archaism | گروه پژوهشی آرتا