🔻هشت رکعت نماز دونونه 🔸 🔹عادت دارم که نماز را اول وقت بخوانم. سعی می‌کنم بین نماز ظهر و عصر هم فاصله بیندازم که پنج نوبت خوانده شود. معمولا گوشی‌ام روی حالت بی‌صداست و وقتی موبایلم اذان می‌گوید فقط چشمک می‌زند. اصولا در مورد نماز خواندن بچه‌های موسسه کاری به کسی ندارم. خودم می‌روم نمازخانه(نمازخانه خاصی نداریم با پارتیشن بخشی از لابی را بسته‌ایم و مفروش است) و نمازم را می‌خوانم و برمی‌‌گردم پشت میزم، کاملا بی سروصدا. امروز از صبح که دعای عهد خوانده بودم حال خوشی داشتم. وقتی صدای موبایلم برای اذان بلند شد اصلا کاری به کارش نداشتم. گذاشتم تا آخر اذانش را بگوید، وسط‌های اذان بلند شدم با این که وضو داشتم رفتم دوباره وضو گرفتم. آنقدر در حال و هوای خودم بودم که وقتی احساس کردم که بچه‌ها کمی عجیب و غریب نگاهم می‌کنند، با خودم گفتم لابد برای این است که صدای اذان بلند شده و من قطع نکردم، توی دلم گفتم می‌خواهم یادآور عبادت‌تان شوم، خیلی دلتان هم بخواهد. رفتم توی پارتیشن نمازخانه، برعکس همیشه دو تا نماز را هم با هم خواندم بعدش هم تسبیحات و... وقتی داشتم بند کفشم را سفت می‌کردم، صدای الله‌اکبر اذان یکی از گوشی‌ها بلند شد که صاحبش زود هم قطعش کرد. سر چرخاندم به سمت صدا، با لبخندی که بیشتر به قصد شیطنت بود گفتم: اذان‌تون به افق کجاسسسست؟ صدا خیلی جدی گفت: تهران. تنظیمات ذهنی‌ام داشت به سمت ردیابی و دلیل اذان بی‌وقت می‌گشت. یکهو جرقه‌ای در ذهنم خورد که قد پتک درد داشت، من یادم رفته بود بعد از سفر اربعین، تنظیمات اذان را از ساعت به افق نجف به افق تهران تغییر بدهم. تنظیمات خودکار ساعت را هم خاموش کرده بودم و با این حساب حدود سی‌و‌دو دقیقه مانده به اذان تهران هشت رکعت نماز خوانده بودم و تازه داشت اذان می‌گفت... 🖋محمدمهدی‌هادوی 🫵 شما هم می‌توانید، محتواهای تصویری، صوتی و مکتوب خود را از پیاده‌روی و زیارت اربعین برای‌مان ارسال کنید. با بازنشر این محتوا شما هم اربعینی شوید. 🆔 @ArbaeenIR