وقت وداع فصل بهاران بگو "حسین" در لحظه‌های بارش باران بگو "حسین" هرجا دلت گرفت، کمي محتشم بخوان هي در ميان گريه بگو جان، بگو "حسين" کشتي شکست خورده که ديدي به کارزار در خاک و خون تپيده به ميدان بگو "حسين" از نام گرم او دل برف آب مي رود در سردسير سخت زمستان بگو "حسين" تغيير کرده است لغتنامه‌هايمان زين پس به جاي واژۀ عطشان بگو "حسين" روضه بخوان که لحظۀ طغيان چشم ما هم‌پاي چشمه‌هاي خروشان بگو "حسين" ديدي اگر که جسم قمر زير آفتاب مانده سه روز بين بيابان بگو "حسين" ديدي اگر که جامۀ يوسف ربوده‌اند افتاده بين معرکه عريان بگو "حسين" ديدي اگر که قاري قرآن سرش شکست از سنگِ قومِ دشمنِ قرآن بگو "حسين" «میلاد حسنی» @Arshiv_Gholam