قبل از آنی که بیاید سائلی در پشت در می‌نشیند منتظر بانوی محشر پشت در خانه وقتی خانه‌ی زهراست، پس هر سائلی بعد دقّ الباب خندان می‌شود در پشت در آنقدر از صاحب این خانه احسان دیده بود سجده کرد و اَشهدش را گفت کافر پشت در در زدند و با خودش می‌گفت حتماً سائل است باز هم با کیسه‌ی نان رفت مادر پشت در در کمال حیرت اما دید بانوی کرم جای سائل آمده این‌بار لشکر پشت در در زدند و در زدند و در زدند و در شکست آه شد آغاز، جنگی نابرابر پشت در با غضب شیطان به سوی اهل جنت حمله بُرد پا نهاد ابلیس بر آیات کوثر پشت در غنچه‌ی یاس و هجوم آتش و مسمارِ داغ شد گل نشکفته‌ی سادات، پرپر پشت در نیست پاسخ همچنان این پرسش تاریخ را از چه بابت رفت فضّه جای حیدر پشت در کار دنیا را ببین در رفت و آمدهای خود ناگهان از پا می‌افتد مرد خیبر پشت در گر هزاران بار برگردد به دنیا باز هم می‌رود زهرا هزاران بار دیگر پشت در «علی ذوالقدر» 🌐 https://eitaa.com/Arshiv_Gholam