▬▬▬▬✧❁﷽❁✧▬▬▬▬ 🥀شهیده دانش آموز سهام خیام🥀 تولد: ۲۵ بهمن ۱۳۴۷ شهادت: ۱۳۵۹ در هویزه دانش آموز درس خوان مدرسه بود و پنج سال تحصيل در دبستان را با نمرات بالا در خردادماه قبول شد. دركلاس اول راهنمایی ثبت نام كرده بود، اما به دليل آغاز جنگ تحميلی و اشغال شهر هويزه، نتوانست به مدرسه برود و ناچار تحصيل را رها كرد. با وجود سن كمی كه داشت، از بيشتر اوضاع داخلی شهر و كشورش با خبر بود. نماز می‌خواند، با قرآن مأنوس بود. درجلسات و دوره های مذهبی كه در محل برپا می‌شد شركت می‌كرد. خوش رویی و اخلاق نيكوی او باعث شده بود تا همه دوستش داشته باشند. بسيار كنجكاو بود و احساس مسئوليت، تمام وجودش را فرا گرفته بود. سهام خيلي می‌فهميد. او از همان كوچكی، بزرگ بود. خيلی بزرگ... او دلش نمی‌خواست در اتاقش بنشيند و مدادهاي رنگی را روی كاغذهای سفيد دفترش برقصاند نقاشی بكشد. گرچه به قول اطرافيان، دختر بود و نمی توانست تفنگ به دست بگيرد فرياد می‌زد و بر دشمن لعنت می‌فرستاد، دامنش را پر از سنگريزه می‌كرد و بر وجود پوشالی دشمنان، باران وحشت می‌باريد. كار ديگری از دستش برنمی‌آمد، اما همين شجاعتش، نيروهای انقلابی را روحيه می‌داد. او هرگز از مبارزه و از كشته شدن ابايی نداشت. می‌گفت: «بگذار مرا بكشند. بگذار شهيدم كنند. من عاشق شهادتم.» آری، سهام عاشق شهادت بود. @Bandeyeamin_man ┗┈•┈•┈•✦ 🌺 ✦•┈•┈•┈┛