┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
🔶#گردان_قاطرچیها
🔹داوود امیریان
◾️قسمت24
سیاوشازهمهمهوبویناجوریکهمیآمداز
خوابپرید.اولترسیدوقتخوابخرابکاری
کردهباشدوبویبداززیرپتوباشد!
آنهمتوحسینیهکهملتنمازمیخوانندو
عبادتمیکنند.وایکهچهگندیبالاآوردهبود!اماوقتیسرزیرپتوکردومتوجهشدبواززیرپتو
نیست،خیالشراحتشد.
نشستوچشمانشرامالید.
درکنجحسینیهودورازچشمدیگرانمثل
چندشبگذشتهچسبیدهبهدیوار،
شبراسرکردهبود.
نشستوبهاطرافنگاهکرد.هنوزتشنهي
خواببود؛اماصدایهمهمهوازآنبدتربویوحشتناکی
کهمیآمد،
دیگراجازهنمیداد دوبارهبخوابد.بوییکهمیآمد
مخلوطیازبویگربهيمردهوبوییک
مستراحقدیمیبود.
مغزشداشتمیسوخت!
چشمانشهمبهسوزشافتاد.
چشمتنگکردببیندچهخبراستو
بویمشکوکواماندهاز
کجاسرچشمهمیگیرد.
چهلپنجاهنفردرگروههایچندتاییوسط
وچسبیدهبهدیوارحسینیهنشستهبودندو
بلندبلندحرفمیزدند.
همهدماغشانراگرفتهبودندوصدایشان
تودماغیشدهبود.سیاوشخوبدقتکرد.
دیدهمهنگاههایتندوملامتباریبهوسط
حسینیه میکنند کنند،فقطیکنفرآنجا
نشستهبود. وتاشعاعچندمتریکسینزدیکشنبود.
او مشبرزوبود!بهساعتدیواریبزرگبالایمحرابنگاهکرد،
یکربعبههشتصبحبود.
آنهابرایچیآنوقتصبحآنجاجمعشده
بودندکنجکاویشگلکرد.
دهندرهکردوشلوبیحالپتویشراجمعکردوهمانطورمچالهگذاشترویپتوهای
تاکردهایکهبهجایمتکاسرشراروی
آنهاگذاشته بود.
بویناجورطاقتشراطاقکرد.دماغشراگرفتوبلندشد.چشمشبهاکبرخراسانیوحسینوعلینجفی افتادکهدریکگوشهنشستهوتو
حرفهممیپریدند.
رفتطرفآنها.
سلام.
اکبرخراسانیوعلیوحسینبارویبازبه
سیاوشسلامکردند.حالشراپرسیدندو
تعارفکردندکنارشانبنشیند.
سیاوشنشستوبرایشانتعریفکردکه
هنوزنتوانستهدستشراجاییبندکند.
بعدباسر،بهمشبرزوکهپاهایشبوی
گربهمردهمیداد،
اشارهکردوبهعلیگفت:«حتماًوقتی به خاطربویپاشاومدهبودبهداریباهاش
آشناشدی،نه؟»
حسینکهجوشیوجنیبودسرتکاندادوگفت:«وایازبویپاهاش.مغز مروسوزوند».
علینگاهمعناداریبهحسینانداختوگفت:
«غیبتنکنپسرعموجان».
غیبتچیه؟متوجهعطروگلابپاهاشنشدی؟منکهدارمبالامیآرم.بهترهبریمبیرون».
اکبرخراسانیازخداخواستهگفت:
«آرهبریمبیرون».
تاآنهابلندشدند،نصفجمعیتهمطاقت
نیاوردهوپشتسرآنهاازحسینیهزدندبیرون.
موقعبیرونرفتن سیاوش پیرمردی راکه
مسئولحسینیهبوددید.اوهمچفیهجلوی
دماغودهانشگرفتهبودوفنهایپرقدرت
حسینیهراروشن
می کردوچهره درهمکشیدهبود.
سیاوشکنارشیرطلاییحوضنزدیک
حسینیهرويپنجهيپانشستودست
وصورتشرا شست.
اکبروعلیوحسینهمصورتشانرا
شستندوچندبارباصدایشیپورمانند
دماغشانراپاککردند.حسینآهونالهکنان
گفت:«انگارچهلتاگربهمردهتوجوراباش
قایمکرده!»
غیبتنکن!
حسینبهعلیچشمغرهرفت.سیاوشپرسید:«اینوقتصبحبرايچیاینجاجمعشدید؟»
اکبرخراسانیگفت:«مگهتواوناعلامیهرو
ندیدی؟»کدوماعلامیه؟
علیبهاعلامیهايکهرویدرورودیحسینیه
چسباندهبودند،اشارهکردوگفت:
«یکیشاونجاست.توکللشکرفراخوان
دادنکسانیکهبچهدهاتهستنساعت
هشتصبحامروزجمعبشن اینجاتوحسینیه،یعنیحدود دهدقیقهدیگه».
# ادامه دارد ⏪
#رمان📖
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
شعبان شد و پیک عشق از راه آمد
عطر نفس بقیة الله (عج) آمد
با جلوه سجاد (ع) ، ابوالفضل (ع )و حسین( ع)
یك ماه و سه خورشید در این ماه آمد.
🎊حلول ماه شعبان برهمگان مبارک🎊
🌙⭐️🌙
#ماه_شعبان
#دهه_فجر
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
🟡 #فرزندپروری | والدین عزیز یادتون باشه!
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
#سرگرمی
پاکت نامه💌
#حوصلتون_سرنره✂️🔖
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
36.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
▶️ #نشان | راز موفقیت پژوهشگاه رویان!
💡 قسمت اول: چگونه یک آزمایشگاه کوچک، انقلابی در علم پزشکی ایران ایجاد کرد؟
#فرزند_ایران 🇮🇷
#سعید_کاظمی_آشتیانی
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
لیلة المبیت(2).mp3
9.02M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔴 نیمه های شب بود که مشرکین با یک لگد محکم درب خانه🚪 پیامبر(ص) را باز کردند و شمشیر هایشان🗡🔪 را بالا بردند که....
🔵 ماجرای هیجان انگیز و باحال😍 دلاوری امیرالمؤمنین (ع) در شبی که قرار بود پیامبر ترور😱 شوند
#قسمت_سیزدهم
#امیرالمؤمنین_امام_علی(ع)
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
💐 سالروز ولادت امام حسین علیه السلام و روز پاسدار مبارک باد
#فرزندایران 🇮🇷
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─