♦️چکیده
🔹رتبه: شایسته تقدیر
🔹عنوان پایاننامه: عقل عملی از دیدگاه کانت و ملاصدرا و بررسی نتایج فلسفی آن
🔹پدیدآور: حسین قاسمی
🔹محل دفاع: دانشگاه تربیت مدرس
🔹گروه: فلسفه
🔻🔻🔻🔻🔻
🔸 به گزارش دبیرخانه همایش کتاب سال حوزه، كانت با تفسیر عقل عملی بهمثابه واقعیتی پیشینی، تصویری از اخلاق ارائه میدهد که وجههی آرمانگرائی آن بهمراتب قویتر از وجههی واقعی آن است. در ملاصدرا عقل عملی بهمثابه پدیدهای ذومراتب با واقعیات انسانی همخوانی داشته و مصلحت میزان برانگیختن اراده قرار میگیرد. در نتیجه احکام به تبع مصالح به «کلی، ضروری، جزئی و غیرضروری» تقسیم میشوند. چنین تلقی از اخلاق بهتر از تلقی مطلقگرایانهی کانت میتواند مشکل نسبیت را حل کند.
🔸 كانت با اعتبار بخشی به «قانون اخلاق» و مبتنی کردن امکان گزاره - های اخلاقی بر «ارادهی آزاد»، صدق و عینیت این گزارهها را معلول انطباق آنها با قانون اخلاق میداند. اراده آزاد بهمثابه علیت مطلق تنها بکار توجیه امکان این گزارهها میآید. این امر سبب میگردد تا این گزارهها با چالش ثنویت ذهن و عین مواجه گردند. اما در ملاصدرا گزارههای عملی با تکیه به وحدت جمعی نفس و اتحاد رقيقه و حقيقه، با ذات نفس و حقیقت
🔸 واحدهی وجود مرتبط است. قهرأ صدق این گزارهها معلول ارتباط آنها با مراتب هستی بوده و از این چالش به دور خواهند بود.
🔸 كانت برای اثبات جاودانگی گزارههای اخلاقی از مفهوم «جاودانگی نفس» کمک میگیرد. این مفهوم نیز تنها بکار توجیه چگونگی تحقق فعل اخلاقی در زندگی درازمدت انسان میآید. این امر سبب میگردد تا جاودانگی اخلاق در قلمرو پدیدار اما به پشتوانه ناپدیدار توجیه گردد. اما در ملاصدرا جاودانگی فعل حکیمانه از طریق «ملات نفسانی» و بر اساس «وحدت شخصی نفس» و به پشتوانه «علم حضوری به ذات» تبیین میشود. قهرا جاودانگی اخلاق مستقیماً بر دریافت نفس امری اشیاء مبتنی خواهد بود.
🔸 كانت با مبتنی نمودن اخلاق بر اصول موضوعه، بهناچار تمام نتایج آن مانند «جمعی بودن اخلاق» و «حقوق متقابل شهروند و حاکم» را در قلمرو پدیدار اما به پشتوانه ناپدیدار تفسیر خواهد کرد. اما در ملاصدرا شناخت ذات ممکن است، در نتیجه تلقی «فردی و اجتماعی» از اخلاق و یا مبتنی کردن جامعه ایده آل بر «خلیفه الهی و روابط متقابل خلیفه با مردم»؛ همگی ریشه در درک وجودی دارد که حکیم متعالیه مستقیماً از ذات موجودات دارد.
@Bartar_khowzeh