بصیـــــــــرت
‍ ‍ ※₪〰🌷 ✯ 🌷〰₪※ •✦ #میخواهم_مثل_تو_باشم ‌✦• #قسمت_پنجاه_ونه " اخــــــــــلاص " ❉ ابرا
‍ ‍ •✦ ‌✦• " شـــهادت در ظهر عاشـــــورا با ذڪر يا حسيـــــن! " ❉ قطعنامه را خوانده بودند؛ اما آتش بس هنوز حكمفرما نبود. ششم مرداد ماه 1367، مقارن با در محل تپههاى «قمطرهى» مهاباد با «سهراب حيدرى» همراه بودم. ❉ سهراب، آن روز روى پاى خود بند نمىشد و مدام اين بيت را زمزمه مىكرد: انتظارت میڪشد يادى ز ما ڪن ياحسين! درد هجران را به وصل خود دوا ڪن ياحسين! ❉ سهراب داشت همين شعر را لب خوانى مىكرد كه ناگهان تير مستقيم دشمن، درست وسط پيشانىاش را هدف قرار داد. او آرام و بىیصدا، در ميان بهت و حيرت من روى زمين افتاد. سرش را به دامن گرفتم. رمقى نداشت، فقط تشنه بود و از انحناى حنجرهاش صدا مىیزد: ❉ «يا حسين!... يا حسين!... يا ح س ى ن...!». 🌷 📚 (مجلهى شاهد، ش 276، ارديبهشت 77، ص 18) ※✫※✫※✫※✫※ : ✨حسین منى و أنا من حسین احب اللہ من احب حسینا حسین سبط من الاسباط . حسین از من و من از حسینم ؛ دوستدار حسین محبوب خداست ؛ حسین امتى از امت ها است . 📚منبع : ڪتاب ذخائر العقبى /۱۲۴ ✫┄┅═══════════┅┄✫ 🔮 ڪانال بصیرتی و شهدایی امام خامنه ای شهدا🔮