#خاطره از
#مادر_شهید
مادر شهید احمد خواجه در حالی که اشکهایش را از چهره می زادید میگوید فرزندم قرار بود بعد از اتمام دوره سربازیش با دختر عمویش ازدواج کند ولی قبل از تمام کردن دوره سربازی به درجه رفیع شهادت نائل شد .
و میگوید پسرم حلقه دامادیش را با علاقه و شوق فراوان در بندر ماهشهر بازار شهید اسماعیل موحد خریده بود و در اینجا به گریه میافتد و میگوید احمد در نامزدی خود ناکام ماند اما در عشق دومش که همان
#شهادت بود شادکام شد
میگوید بعد از احمد کمرم شکست و از اخلاق خوب آن پسر بزرگوارش سخن میگوید و پسرانش را دنباله رو راه آن شهید می داند و میگوید پسرم در میان خانواده الگویی برای برادرانش بود .
بر این پدر و مادر افتخار میشود که چنین فرزندی را به جامعه اسلامی تقدیم میکنند .
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
#نشر_بمناسبت_سالروز_آسمانی_شدن