بورس تحلیل
کنشگران فتنه سلبریتی‌ها 🔻 فهرست اسامی ۸۳۰ فرد و نهاد از کنشگران فتنه سلبریتی‌ها منتشر شد 🔖 ویراست
🔹 در واقع میشه ادعا کرد امروز یک ایران مجازی ساخته شده. در این ایران مجازی مردم سیاه پوش و خونین مشغول سنگر بندی‌اند. سپاهی‌ها در حال فرارند، رهبر که یک‌بار هفته پیش فوت کرده بود دوباره فوت کرده، پول‌ها را به بانک سوییس برده‌اند، در خیابان‌هایش جنازه می‌برند، خلاصه کار تمام است. انقلاب در لبه پیروزی است و حتی در نقاطی پیروز شده است... ایران برساخته" با ایران_واقعی" فاصله نجومی دارد . رابطه بین این دو کاملا قطع نیست اما دو چیز مجزا از هم هستند. فعالان صاحب این تصویر برساخته می‌خواهند با تهییج مردم آن را واقعی کنند. دست درازی تصویر به واقعیت. همان موضوعی که ژان بودریار در کتاب جنگ خلیج فارس اتفاق نیافتاده می گوید . در جنگ روانی ، فشار روانی روزهای اولیه به قدری است که با صرف گشت زدن در فضای مجازی آن قدر بالاست که آماده افسردگی و انفجار باشید. چنین فشاری در ۸۸ نبود. انگار کل سال 88 را در یک هفته بریزید. شاید به همین دلیل بود که قطع شدن اینترنت ضربه مهمی به جریان وقایع زد. ارتباط بین واقعیت و برساخت به کلی قطع شد. اما این بار یک اتفاق بسیار جالب افتاد. زندگی در ایران مجازی کاملا مستقل ادامه پیدا کرد. و فاصله بیشتر و بیشتر شد. معترضین در ایران واقعی در خانه بودند اما در ایران مجازی به پایتخت رسیده بودند. و جالب‌تر اینکه این ایران مجازی تنها راه ارتباطی ایرانیان خارج از کشور شد. در غیاب واقعیت، تصویر کاملا جایش را گرفت. بخشی از مهاجرین به واقع تصور می‌کردند (و شاید بکنند) که انقلاب شده است. سرکوب گسترده‌ای در جریان است. سکوت ایران نه از سر آرامش بلکه بخاطر قطعی نت و خفقان است. پس اگر در ساعات پایانی نباشیم در دهه فجر که هستیم. شاهین نجفی امان‌نامه می‌دهد. فلانی تقسیم غنایم می‌کند. دیگری فرمان حمله ۲۴ ساعته به تهران می‌دهد. حیرت آور است. 🔸 از کارداشیان تا جی کی رولینگ هم از این انقلاب بزرگ حمایت می‌کنند. راجر واترز خواننده انگلیسی مورد جالبی است. در عین آگاهی و اشاره به برنامه سوریه سازی اصلا متوجه نیست دارد با رسانه سعودی صحبت می‌کند و عملا بخشی از همین تصویر می‌شود. در واقع وقتی جای واقعیت را می‌گیرد حتی هم کافی نیست. . وقتی داده‌ها دروغ آمیز باشد قدرت پردازنده تعیین کننده نیست. ورودی مهم است. 🔹 حالا سوال اینجاست: چرا رهبر چند ماه یکبار فوت می‌کند ولی باز هم مخاطب پای این تصویر می‌نشیند؟ چون دوست دارد در این تصویر زندگی کند. این "انقلاب مجازی" صرفا ساخته رسانه‌ها نیست. کاربران هم در آن مشارکت دارند. آنها در واقع رویای خودشان را در ایران مجازی می‌بینند. و شبکه اجتماعی به آنها این فرصت را می‌دهد که در این رویا زندگی کنند. با دوستان هم فکرشان انقلاب کنند. هشتگ زدن مثل فریاد زدن می‌شود. لایک کردن مثل باور کردن. ریتوییت مثل لبیک. ربات و آلبانی نشینان و سعودی هم می‌توانند جو دهند و دستکاری کنند. راه می‌افتند به آنلاین شاپ‌ها فشار می‌اورند که باید ببندی. انگار که بازار واقعی را ببندند. و شاخ‌ها در این دنیا مثل روشنفکران و رهبران هستند. حتی یک فوتبالست می‌تواند به قله انقلاب برود. استوری فلان بازیگر خارجی مثل بیانیه سیاسی یک کشور می‌شود. آنها در این تصویر زندگی می‌کنند. 🔸 اما واقعیت. واقعیت واقعی است. و مثل عصای موسی، اژدها را بی‌معنا می‌کند. و حاضران تازه می‌فهند چیزی که می‌دیدند تصویر بود. عده‌ای افسرده می‌شوند، عده‌ای بیدار و عده‌ای هم ترجیح می‌دهند لذت تصویر را ادامه دهند. اما به شرطی که عصا انداخته شود. تا وقتی پنجره باز نشود، هواشناسی مرجع است. نویسنده ناشناس 🏆 @BourseTahlil 🏆