حاجی در مورد حلال و حرام صحبت میکرد و می گفت : روزی سه تا دزد به خونه یک تاجر دینداری زدند و کلی پول و سکه رو روی خر صاحبخونه گذاشتن و زدن بیرون!! تو مسیر دوتاشون دسیسه چیدن که سومی رو بکشن تا سهمشون بیشتر بشه و همین کارو هم کردن!! بعدش آب و غذایی خوردن و باز راه افتادن که یه دفعه یکیشون خنجر کشید و رفیق دومیش رو هم کشت!! شب که شد دزد آخر دلدرد شدیدی گرفت و بر اثر سمی که شریک قبلیش در غذایش ریخته بود ، مُرد!! الاغ که تنها مانده بود ، راه صاحبخونه را در پیش گرفت و بهمراه مال به خانه تاجر دیندار برگشت... این یعنی مال حلال به صاحبش برمیگردد!! مردم صلواتی بلند فرستادند که ، معتادی بلند شد و گفت: حاژ آقا! تمام دزدا که مردند، پس جریان رو کی واستون تعریف کرده!؟؟ خره؟! بعد از آنروز دیگر کسی حاجی را ندید!! 😂😂😂😂😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌