🔹حرمت خادم امام حسین علیه السلام🔹
آیةالله حاج سیّدمحمّدصادق حسینی طهرانی مدّظلّه العالی
▪️مرحوم آقاى همايونى در اوّل محرّم دوازده شب روضه داشتند و روضه شان بسيار با اخلاص و نورانى بود. مرحوم حضرت آيةالله انصارى رضوان الله عليه تا وقتى در قيد حيات بودند در اين روضه شركت ميكردند.
▪️ايشان مى گفتند: یک سال نزديک ايام روضه رفتم روضه خوان را دعوت كنم. منزلشان در كوچه اى بود كه در ميان آن پيچى قرار داشت. وارد كوچه شدم و از پيچ كه عبور كردم ديدم سگ درنده بزرگى نشسته است.
▪️آن سگ معروف بود و آن قدر قوى بود كه از دست آن نمى شد فرار كرد و كسى جرأت نمى كرد از جلوى آن عبور كند؛
▪️نه راه پيش داشتم و نه راه پس. ديدم كه اگر به من حمله كند از من چيزى نمى ماند (مرحوم آقاى همايونى ظريف جثّه بودند).
▪️يک لحظه مضطرب شدم و ايستادم و گفتم: «اگر مأمورى كه مرا بگيرى، من سگِ كه هستم كه بايستم و اگر مأمور نيستى، تو سگِ كه هستى كه مرا بگيرى.»
▪️ناگهان سگ به آرامى جلو آمد و پوزه اش را بر كفش من ماليد و به قلبم افتاد كه مى گويد:
▪️«همايونى! من هم معرفت دارم و ميدانم كه براى دعوت روضه خوان امام حسين آمده اى. همان كسى كه تو را همايونى خلق كرده مرا هم سگ خلق كرده است؛ ولى من با خادم امام حسين كارى ندارم.»
▪️من هم با آرامش رفتم و آن روضه خوان را دعوت كردم و برگشتم و در برگشت هم دنبال من آمد و مرا تا دم كوچه بدرقه كرد و برگشت.
📚 «نور مجرّد» ج ۲ ص ۱۴۷ با تلخیص
#داستان اموزنده🎐
📚
@Dastane_amozande