🌸🍃🌸🍃
#قضاوت_های_امام_علی
✍دو زن برای حل اختلاف خود به حضور امام علی(ع) آمدند.
یکی از آنان گفت :
ای مولای من ،ما در یک خانه زندگی میکنیم. چندی قبل من فرزندی به دنیا آوردم و سه روز بعد از من این زن هم فرزندی زایید.
یک شب او در خواب روی کودکش افتاد ،او را خفه کرد.
🍂ولی نیمه شب وقتی من خواب بودم پنهانی پسر مرا برداشت و بچه مرده خود را در بغل من گذاشت.
صبح وقتی برخاستم تا پسرم را شیر دهم این کودک مرده را کنارم دیدم. زن دوم حرف او را قطع کرد و گفت:
🍂اینطور نیست بچه مرده مال اوست و کودک زنده پسر من است و در حضور امام به مجادله پرداختند.
امام (ع)گفت:
بگذارید ببینم حق با کیست.
پس دستور داد شمشیری بیاورند و طفل زنده را به دو نیم کنند و به هر کدام یک نیم بدهند.
🍂در این موقع زنی که مادر واقعی بچه بود فریاد زد ای مولای من، بچه را نکشید من از حق خودم صرفنظر کردم.
امام(ع) فرمود :
کودک را نکشید و او را به این زن بدهید، چون مادر است و هیچ مادری مرگ فرزند خود را نمیخواهد...
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande